وی افزود: برخی از کتابهای تالیفی یا ترجمه فوقالعاده مهم و دقیق هستند و برخی دیگر ضعفهایی دارند. خوشبختانه در حوزه نجوم به دلیل جامعه مخاطب فعال و نسبتا آگاهی که دارد، دقت نویسندهها نیز شاید کمی بیشتر باشد. اما واقعا امکان دادن حکمی کلی برای من امکان ندارد.
این مروج علم با اشاره به اینکه موضوعاتی مانند نجوم و اخترفیزیک جزو آن دسته از موضوعاتی است که مردم به آن علاقه زیادی دارند، در پاسخ به این که به نظر شما چرا صاحبان کرسی کمتر برای عموم مردم دست به تالیف میشوند و معمولا فاصلهای میان دانشگاهیان با عموم مردم وجود دارد، گفت: این موضوع دلایل مختلفی دارد اول اینکه الزاما استاد دانشگاه یا پژوهشگر دلیلی ندارد که با مخاطب عام هم باشد. نویسندگی علمی یک حرفه و یک تخصص است و نوشتن کتابی که در حوزه علم برای عموم مردم قابل درک باشد کار دشوار و وقتگیری است.
ناظمی گفت: کتاب علمی برای عموم به معنی خلاصه کردن جزوههای دانشگاهی یا یادداشتهای پراکنده نیست. مسیری که نویسنده علمی ممکن است طی کند - حال خودش دانشمند باشد یا تخصصش نویسندگی علمی باشد- گاهی به اندازه چند پروژه دانشگاهی تحقیقی زمان و انرژی میبرد. همچنین زبانی که باید نویسنده استفاده کند متفاوت از زبان تخصصی است که در ارتباطات علمی روزانهاش از آن استفاده میکند.
این روزنامهنگار افزود: باید در ذهن داشت که اگر کتاب علمی بد نوشته شود اثر منفیاش بسیار بالاست؛ بنابراین من ایرادی در این نمیبینم که تعداد کمی از دانشمندان ما به طور مستقیم کتاب علمی برای عموم مینویسند. ایراد به این است که چرا این نوع کتابهای تولیدی نوشته نمیشود و یکی از دلایل اصلی آن نبود نویسنده علمی است.
وی با اشاره به مسئولیت ناشران در امر انتشار کتابهای علمی گفت: نکته دیگر که در این مساله نقش بازی میکند ضعف یا نبود ساختار نشر در ایران است. در همه حوزهها و به ویژه در زمینه علم ما با ساختار پیچیده و دقیقی سر و کار داریم که به نویسنده کمک میکند تا اثرش را درست از آب دربیاورد و در نهایت منتشر کند. ناشران حرفهای بعد از تایید طرح یک کتاب ویراستار ارشدی را مامور یک نویسنده میکنند که او وظیفه دارد در طراحی ساختار کتاب به نویسنده کمک کند و به شناختی که از مخاطب دارد او را هدایت کند. این بخش شامل غلطگیری تایپی و ویرایش دستور زبان نیست. یکی از خاطرههای مشترک عمده نویسندههای علمی این است که میان طرح اولیهای که برای کتاب به ناشر ارائه دادهاند و کار را روی آن شروع کرده و حتی پیش نویس اول را نوشتهاند و آن چیزی که در نهایت منتشر شده است تقریبا شباهتی وجود ندارد.
ناظمی گفت: این تغییرات میتواند شامل عوض کردن لحن و سبک، تغییر داستان علمی، تغییر فصلها و یا حتی تغییر موضوع کتاب باشد. البته شرط این اتفاق اعتماد دو جانبه میان نویسنده و ویراستار است و ویراستاری که سابقه و درک درستی از مخاطب، نویسنده و داستان کتاب ندارد طبیعتا نمیتواند این نقش را به خوبی ایفا کند.
وی با اشاره به کمبودهای موجود در نشر علمی کشور گفت: نکته بعد این است که ناشران تیم بزرگی را بعد از پایان پیشنویس کتاب آماده میکنند و مامور نشر آن کتاب میکنند و این افراد نه تنها به ویرایش متنی و دستوری میپردازند، که به طراحی گرافیکی، بررسی فکتها و دادههای مطرح شده در کتاب، بررسی مستندات و ... اقدام میکنند و در نهایت فرآیند بازاریابی را طراحی و اجرا میکنند. ما به دلایل بدیهی این چنین ساختاری را در ناشران ایرانی نداریم و به همین دلیل نویسنده یا مترجم اثر عملا باید همه این وظایف را برعهده گیرد آن هم در شرایطی که پرداخت مالی برای این کار آن قدر ناچیز است که شما باید به نوشتن کتاب یا ترجمه آن به عنوان کار دست چندم خود نگاه کنید.
ناظمی عدم حمایت از نویسندگان و صاحبان کرسی در امر تالیف کتاب را اصلیترین دلیل دانست و گفت: در یک فضای حرفهای هزینهای که برای یک کتاب به نویسنده پرداخت میشود، به او اجازه میدهد که گاهی یک تا دو سال زندگیاش را بر اساس پیش پرداخت کتاب بگذراند و تمام وقتش را صرف کتابش کند. طبیعتا چنین امکانی وجود ندارد. طبیعی است که در این شرایط استاد دانشگاه هم ترجیح میدهد به جای یاد گرفتن حرفه تازه و دشواری به نام نویسندگی علمی برای عموم یا به کار دانشگاهیاش بپردازد یا در نهایت یادداشتها و مقالههای خود را در قالب کتاب منتشر کند.
وی در پاسخ به این پرسش که فضای کتابهای علمی ایران با کشورهای پیشرو در این زمینه چه تفاوتهایی دارد و شما چقدر به تغذیه نشر با کتابهای ترجمه اعتقاد دارید، گفت: طبیعتا تفاوت بنیادی داریم. بخشی از این تفاوت به همان ساختار نشر و بخش مهم دیگر هم به وضعیت اقتصادی و فضای اجتماعی باز میگردد؛ همچنین بخش عمده دیگر به تفاوت نگاه جامعه علمی به مساله ترویج علم و ارتباط با مردم مربوط میشود. بخش عمدهای از بودجه علم از مالیات تامین میشود و در غیاب ارتباط مداوم با بدنه مردم ممکن است حمایت از سرمایه گذاری در علم و در نتیجه بودجه پژوهشی کاهش پیدا کند.
وی افزود: بخش دوم و مهمتر این است که ما در موضوع نویسنده علمی با چالش مواجهیم. نویسندگی علمی مساله مهم و جدی و تخصصی است که ما تجربه زیادی در آن نداریم و شاید خیلی با روشها و تجربههای تازه در این زمینه آشنایی نداشته باشیم.
ناظمی درباره وضعیت ترجمه کتابها علمی گفت: درباره ترجمه نظر شخصی من این است که مهمترین کاری است که میتواند انجام شود به شرطی که درست انجام شود. ما باید قبول کنیم که در حوزه علم پیشرو نیستیم. تعداد دانشمندان ایرانی که از ایران با پروژه های مهم بینالمللی کار میکنند اندک است.
ابن روزنامهنگار عرصه دانش ادامه داد: شما دانشمندان ایرانیتبار فعال در موسسات خارجی را حساب نکنید آنها عملا برای آن فضای علمی کار میکنند و ربط چندانی به ما ندارند. ما در علم مدرن برخلاف ادعاها راه طولانی در پیش داریم تا این مساله را نپذیریم نمیتوانیم برای آن راه حلی ارائه دهیم. راه علم از بازبینی و مرور و یادگرفتن تجربهها و دانشهای دیگران عبور میکند و ما همزمان باید ساختار حرفهای در نشر داشته باشیم که از نویسندههای علمی دارای ایدههای تازه و مناسب و محلی حمایت کنیم.
وی افزود: باید این واقعیت را بپذیریم که بخش بزرگی از پیشرفتهای علمی در دنیای خارج از مرزهای ایران رخ میدهد و ما باید به ترجمه آثار دست بزنیم. باید ترجمههای خوب از بهترین آثار ارائه شود. البته که یک بار دیگر اهمیت ساختار نشر اینجا خودش را نشان میدهد. نشر باید به صورت حرفهای از فرآیند ترجمه حمایت کند. منظورم حمایت مالی نیست به این معنی که ساختار ویراستاری مطمئن شود که چیزی که به نام ترجمه ارائه میشود واقعا همان متن ترجمه شده اصلی است و نه اینکه مترجم به هزار و یک دلیل، هزار و یک خطا را وارد متن کرده باشد.
به گفته ناظمی ما در تاریخمان شاهد این بودهایم که نهضت ترجمه چه آثار مهمی به همراه داشته است و باید این را برداشت کرد که الان هم به طور جدی به ترجمه آثار خوب علمی پرداخته شود. این نه تنها به افزایش آگاهی جامعه کمک میکند که باعث ایجاد انگیزه برای رشد نسل تازهای از نویسندههای علمی میشود و شاید ایدههایی را هم به دانشگاهیان و نویسندههای علمی نشان دهد که با الهام از این آثار دست به تولید بزنند.
نظر شما