یکشنبه ۷ مهر ۱۳۸۷ - ۱۱:۰۴
شاهنامه، سرشار از فضيلت اخلاقي است

فردوسي براي پرورش انگيزه‌هاي بلند اخلاقي، داستان‌هاي شاهنامه را با مسائل اخلاقي درمي‌آميزد و مهم‌ترين انديشه‌هاي اخلاقي حاكم بر شاهنامه در اين اثر گرانمايه به روشني آشكار است.\

رقيه كريم‌زاده نقشينه، ايران‌شناس و شاهنامه‌پژوه ضمن بيان مطلب فوق به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، گفت: انديشه‌هاي اخلاقي حاكم بر شاهنامه به پنج دسته بخش مي‌شود؛ در آغاز داستان‏ها، در اثناي داستان‏ها، در پايان داستان‏ها، به صورت پندنامه و به صورت گفت‏و‏گو.

وي سپس به ويژگي‌هاي شاهنامه اشاره كرد و افزود: ذكر قدرت، صفات پروردگار و پروردگار را در هر كاري شاهد و ناظر ديدن، اهميت خردورزي، بخشندگي و مقدر بودن مرگ، اعتقاد محض به سرنوشت و تقدير، نفي اعتماد به جهان، ناپايداري جهان، فراز و نشيــب روزگار، دانش‏اندوزي، آموختن هنر، مقايسه هنر، اصالت و همراهي فضليت و اصالت، نكوهش آز، طمع و حسد، بازگشت نتيجه‏ اعمال به انسان، نفي مال‌اندوزي، عدم وابستگي به دنيا، درويش‌نوازي، تفكر و تأمل در كارها، وفا به عهد، شاد زيستن و... از جمله ويژگي‌هاي بارز شاهنامه به‌شمار مي‌آيد.

اين شاهنامه‌پژوه يادآور شد: فردوسي، داستان‌هاي شاهنامه را با مسائل اخلاقي درمي‌آميزد و اين مسائل را به پنج شكل بيان مي‌دارد.  فردوسي در آغاز داستان‌ها به پيام‌هاي مختلف اخلاقي اشاره دارد كه نوعي برائت استهلال اخلاقي است مانند آغاز شاهنامه در توصيف پروردگار و توصيف خرد، داستان كيكاووس و رفتن او به مازندران، سهراب، سياوش، كيخسرو، كاموسِ كشاني، اكوان ديو، دوازده رخ، جنگ بزرگ كيخسرو و افراسياب، پادشاهي شاپور پسر اردشير كه از جمله اين موارد است.

وي خاطرنشان كرد: حكيم توس، در دوره تاريخي شاهنامه، آغاز بيشتر داستان‌هايش را با پند و اندرزهاي مختلف آراسته است و اين موضوع در نخستين بيت اشعارش به‌روشني آشكار است، نظير آن‌كه ميگويد «به نام خداوند جان و خرد/كزين برتر انديشه برنگذرد».

اين مدرس زبان و ادبيات فارسي به دومين موضوع اخلاقي شاهنامه اشاره كرد و گفت: دومين ويژگي در اثناي داستان‌هاست. حكيم توس در متن همه داستان‌هاي شاهنامه، هدايت‌گر خواننده به شايستگي‌هاي اخلاقي است و هر يك از اشعارش به يك يا چند خصلت پسنديده اشاره دارد. 

وي سپس به تشريح سومين موضوع اخلاقي در شاهنامه پرداخت و گفت: سومين ويژگي در پايان داستان‏هاست، جايي كه صفات پسنديده در شاهنامه‏ فردوسي، گاهي در پايان بعضي داستان‏ها و براي نتيجه‏گيري آمده است مانند داستان جمشيد، داستان كي‏قباد، سياوش، بيژن و منيژه، شاپور پسر اردشير، اورمزد، بهرام بهرام، شاپور ذوالاكتاف، شاپور سوم و... كه مفاهيم اغلب آن‏ها، اعتقاد به سرنوشت و بازيگري روزگار و جهان است و اين‌كه روزگار، مرگ را نصيب همه مي‏گرداند؛ چه پادشاه باشد و چه درويش. در حقيقت «ابر پندار شاهنامه»، مرگ است و گريزي از مرگ نيست.

كريم‌زاده نقشينه به ويژگي چهارم اخلاق در شاهنامه اشاره كرد و گفت: چهارمين ويژگي به صورت پندنامه است، پندهايي كه به ‏شكل نامه بازگو شده‌اند؛ نظير نامه‏ اسكندر به موبدان و كاردانان، نامه‌هاي بهرام گور به سران ممالك اطراف، نامه‌هاي كسري به مأموران اخذ باج و خراج، نامه‏ قيصر به خسرو پرويز، نامه‏ كسري به هرمزد و... كه در شاهنامه گردآمده است.

وي همچنين به ويژگي بيان مسائل اخلاقي به صورت گفت‏و‏گو و سوال و جواب در شاهنامه اشاره كرد و گفت: مسائل اخلاقي در «گفت‌و‌گوي بوذرجمهر با هرمز»، «سخن پرسيدن موبد از كسري»، «گفت‏و‏گوي انوشيروان با موبدان» ، «گفت‏و‏گوي حكيمان با بوذرجمهر»، «گفت‌و‌شنود فريدون و ايرج» و... به صورت سوال و جواب‌هاي گوناگون آمده است. 

مولف كتاب «ادبيات فارسی 1» افزود: همان‌طور كه گويندگان و نويسندگان، آثار خود را با نام خدا و ذكر صفات الهي آغاز مي‌كنند، فردوسي نيز شاهنامه را با ذكر صفات الهي شروع مي‌كند و در اثناي داستان‌هاي خود از زبان شخصيت‌هاي داستان و در لحظه‏هاي حساس، به اين موضوع اشاره دارد.

وي سپس به خرد و خردورزي در شاهنامه اشاره كرد و گفت: فردوسي شاعري است كه درباره‏ خرد و خردورزي سخن گفته است. او خردگسستگان را «پاي در بند» مي‏داند و خردمند را پيرو راستي و درستي مي‏شمارد. آسايش روح و روان آدمي از خرد است و خردمند، دست‏خوش هوس نمي‏شود و دست به زشتي‏ها نمي‏آلايد. هركسي كه خرد، يار او نباشد، زندگي او تباه خواهد شد. 

مولف كتاب «ادبيات فارسي 2» به پذيرش مرگ از ديدگاه فردوسي پرداخت و گفت: فردوسي، انسان را در مقابل مرگ ناتوان مي‌داند و معتقد است انسان در مقابل تقدير، كاري جز تسليم شدن ندارد، مرگ به سراغ همه مي‌آيد، گريزي از مرگ نيست و سرانجام انسان مرگ است. 

اين مدرس ادبيات فارسي به راستي و درستي در شاهنامه فردوسي اشاره كرد: راستي و درستي، زيبنده‏ مردمان پاك‌خوست و راستي، بهترين كار و نادرستي، بدترين كار است و انسان خردمند راستي را پيشه‏ خود مي‌سازد و از كژي دوري مي‌كند.

وي همچنين به موضوع دانش‌اندوزي در شاهنامه فردوسي پرداخت و گفت: فردوسي، توانايي را در دانايي مي‌داند و از ديدگاه او هر انساني سزاوار است كه در يادگيري دانش تلاش كند و در دانش‌اندوزي، هيچ شكي به دل راه ندهد. 

كريم‌زاده نقشينه افزود: فردوسي همه مسائل را از روزگار مي‌داند، همان‌گونه  كه به يكي كلاه دهد و ديگري را از تخت بيندازد. نيش و نوش روزگار با هم است و آن‌چه روزگار دارد، تلخي و رنج است و نبايد با روزگار در افتاد كه روزگار روي خوش نشان نمي‌دهد. 

وي افزود: حكيم فرزانه‏ توس، همه‏ نيكي‌ها و شايستگي‌هاي اخلاقي را ستوده و كردارهاي زشت و ناپسند را نكوهش كرده است.

اين شاهنامه‌پژوه همچنين به خصلت مصداق‌ها در شاهنامه اشاره كرد و گفت: آبروي انسان در دانش اوست. نفي وابستگي به جهان، درويش‌نوازي، نفي غرور، بازگشت نتيجه‏ اعمال انسان به او، تشويق به نيكي، دادورزي و دادگري، پاك‏ديني، دانستن ارزش وقت، پرهيز از خشم و تندي، نفي انديشه‌هاي نادرست، داشتن فضيلت و گوهر توأمان با هم، نفي اعتـماد به دشـمن، نفي غفلت در زندگي، يادگيري هنر و بهره‌گيري از هنر و عقل، دعوت به نرمي و مهرباني، شاد زيستن، نفي مال‌اندوزي، بهره‌گرفتن از زندگي، تأمل و تفكر در كارها، نفي شتاب در كارها، بخشش و جوانمردي، شريك غم بودن، نيك‌نامي‌، وفاي به عهد، پرهيز از كاهلي و سستي، بي‌آزاري، پرهيز از درشتي و بدخويي، صبر و بردباري، نفي آز و طمع، نفي رشك و حسد، سخن سودمند گفتن، نفي غرور در يادگيري دانش، تشويق به كار و كوشش و نفي دست‌درازي به مال مردم از جمله خصلت مصداق‌ها در شاهنامه است.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۰۰:۴۷ - ۱۳۸۸/۰۹/۰۴
    متن علمي شما از شاهنامه بسيار عالي است . تنها بايد اين نكته را مد نظر بداريد كه شاهنامه نبايد از لحاظ فقط يك موضوع بررسي كردو مثلا علل پيش كشيدن پند در حين داستانهايش را نيز بگوييم موفق باشيد
    • رقیه کریم زاده نقشیه ۰۱:۱۲ - ۱۳۹۷/۱۲/۰۲
      با درود بی کران و سپاس از نقد ارزشمندتان. در کار تحقیق بعدی که در دست پژوهش است ، - اگر عمر وفا کند - موضوع موردنظر در شاهنامه بررسی خواهد شد. با سپاس مجدد : نقشینه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط