جمشید مشایخی هنرمند پیشکسوت تئاتر، تلویزیون و سینما پیامی درباره روز ملی هنرهای نمایشی نوشت.
از من خواستند چند کلمهای به مناسبت روز نمایش بنویسم تا شاید یادگاری برای آنها که تک تک سلولهای تنم با عشق به آنها زنده ماندهاند، همه آنهایی که در طول شصت سال با تماشای دهها و دهها انسانی که زاییده تخیل نویسندهها، کارگردانها و من بازیگر بودهاند را به زندگی خود راه دادند و با قدم گذاشتن به دنیای آنها زوایای پنهان و آشکار بشری را تجربه کردهاند. و من همیشه در آن لحظات غایب بودهام.
بله، من بازیگر همیشه تنها هنرم غیب شدن در صحنه و تبدیل شدن به انسان دیگر بوده است، هربار در هیبتی یا مسلکی یا مسندی.
خب، این زندگی همه ما آکتورهاست که هراز چندگاهی در قالبی نو سر کنیم تا بتوانیم زیر و بم غم ها، شادی ها و آرزوهای بشر خاکی را گاهی همچون غمنامه ای که بر صفحه روزگار نقش بسته و گاه همچون مجنونی که با نمایش اشتباهات انسانی خنده می گیرد بر روی صحنه زندگی کنیم.
گفتم من همیشه غایب بودهام. شاید این شعبده بازی بود که در هر غیب شدن یکبار دیگر باید تلنگری به گوشهای از زندگی انسان زده میشد تا در خلقالساعهای از دنیای ابری اش به جهان روشنایی هدایت شود و در آیینه صحنه خود را بیابد.
شاید ما نمایشگران لعبتکانی هستیم که نقشهای فلک لعبت باز را اینجا و آنجا زنده میکنیم تا در حین غیبت تبدیل به هزار کس و هیچکس شویم.
آنچه بر پیشانی هر نمایشگر نوشته شده صادر کردن شناسنامههایی با مهرهای رنگی است که هر رنگ آن حکایت از کاراکتری دارد که یا دوستش میداریم یا دوستش نمیداریم، آنکه دوستش داریم در قلبمان جای گرفته و به تلطیف روحمان نشسته و آنکه مهرش بر جانمان ننشسته همچون مفیستویی در ذهنمان خانه کرده تا هشداری باشد در راه زندگیمان.
امروز به همت جوانان پرشور و هنرمندان راستین کشورمان هنر نمایش سربلند، سر از تاریخ این هنر در آورده و آنچه را که نسل های پیشین کاشته اند با پایبندی به فرهنگ ملی و بکارگیری دانش و فنون هنری به خوبی درو میکنند و خاک صحنه از تن پیشینیان میروبند.
آرزو میکنم چراغ صحنههای نمایش این آب و خاک همیشه روشن باشد و فرزندان این سرزمین در همه زمینههای علمی، فرهنگی و هنری سر افراز باشند. هنر ما هویت ماست و نقش ما در دنیای امروز بازتاب هویت ماست.
نظر شما