از كريپكي تا امروز سه كتاب منتشر شده است. «ويتگنشتاين: قواعد، و زبان خصوصي» (١٩٨٢ م.) دومين آنهاست كه در سال جاري به طور تقريبا همزمان، دو ترجمه از آن به فارسي منتشر شد: ترجمه كاوه لاجوردي با همين نام و با زيرعنوان «گزارشي مقدماتي» توسط نشر مركز و ترجمه حميدرضا محمدي با عنوان «قواعد و زبان خصوصي از نظر ويتگنشتاين» به همت نشر ني. كاوه لاجوردي كه ١٥ سال پيش مهمترين اثر كريپكي يعني «نامگذاري و ضرورت» (١٩٨٠م.) را ترجمه و با نشر هرمس منتشر كرده در پيشگفتار «ويتگنشتاين: قواعد، و زبان خصوصي» در اهميت آن مينويسد: «در اهميت اين كتاب به دشواري بشود مبالغه كرد». كتابي كه سر پيتر فردريك ستراوسن (٢٠١٦-١٩١٩م.) فيلسوف انگليسي آن را «گزارشي مثالزدني» درباره «استدلال محوري كتاب پژوهشهاي فلسفي ويتگنشتاين» ميخواند و سايمون بلكبرن (متولد ١٩٤٤ م.) فيلسوف بريتانيايي آن را اثري «مبسوط، پرحوصله، بياندازه بصيرتبخش» توصيف ميكند. همين اظهارنظرها شايد روشن كند كه اين «كتاب نه كتابي داستاني و عامهپسند درباره تولد و مرگ و ثروت خانودگي و غرايب رفتاري ويتگنشتاين كه درباره يك استدلال محوري فلسفه متاخر اوست. » لاجوردي كه خود دانشآموخته فلسفه تحليلي و معلم رياضيات است، درباره اين كتاب نوشته «كتابي است فلسفي، نه كتابي درباره يك فيلسوف يا درباره فلسفه».
«ويتگنشتاين: قواعد، و زبان خصوصي» قرائت منحصر به فرد كريپكي است از يكي از مسائل مشهوري كه ويتگنشتاين در كتاب «پژوهشهاي فلسفي» درباره زبان مطرح كرده است: بحث استدلال مشهور ويتگنشتاين بر ضد «زبان خصوصي» كه نظر عام است كه ويتگنشتاين آن را از قضيه ٢٤٣ به بعد «پژوهشهاي فلسفي» مطرح كرده است، اما كريپكي مدعي است كه «استدلال زبان خصوصي حقيقي را بايد در قسمتهاي پيش از قضيه ٢٤٣ يافت.» او از قضيه ٢٠١ كتاب ويتگنشتاين آغاز ميكند، يعني جايي كه فيلسوف اتريشي نوشته است: «هيچ روندي را نميتوان با قاعدهاي تعيين كرد، به اين سبب كه هر روندي را ميتوان با آن قاعده مطابق ساخت.» (ترجمه لاجوردي) همين خوانش خاص و البته مناقشهبرانگيز كريپكي از بحث ويتگنشتاين سبب شده كه براي آن اصطلاح خاصي خلق شود: «كريپكنشتاين» اشارهاي به منحصر به فرد بودن قرائت كريپكي از ويتگنشتاين.
ارايه هرگونه خلاصهاي از محتواي يك اثر كلاسيك فلسفي نه ممكن است، نه مطلوب؛ به خصوص كه كتاب كوچك است و متن فارسي تنها ١٦٢ صفحه دارد، يعني بعد از يادداشت مترجم و صفحات آغازين (در چهارده صفحه) از يك پيشگفتار و يك پيگفتار (با عنوان ويتگنشتاين و اذهان ديگر) و سه بخش با نامهاي ١- مقدمتاً؛ ٢- پارادوكس ويتگنشتايني و ٣- راهحل، و استدلال «زبان خصوصي» تشكيل شده است. حتي مترجم نشر مركز نيز اصرار داشته هيچ خلاصه يا شرحي درباره محتواي آن ارايه نكند. شايد به اين دليل موجه كه فلسفهورزي اصولي به معناي درگير شدن با اصل متن فلسفي و كلنجار رفتن با آن است، نه خواندن شروحي سادهانگارانه كه فلسفهورزي را با وراجي و لفاظي و احيانا تفاخر جايگزين ميكنند. خواننده «ويتگنشتاين: قواعد، و زبان خصوصي» با خواندن صبورانه و گام به گام متني فلسفي به هزارتوي زبان گام ميگذارد و استدلال ويتگنشتاين درباره عدم امكان يك زبان خصوصي را از چشمانداز ذهن كريپكي درمييابد. كريپكي ميكوشد با طرح پارادوكس ويتگنشتايني، شباهت بحث او با استدلالهاي شكاكانه باركلي و هيوم را مطرح كند و در نهايت نيز راهحلي براي آن ارايه دهد.
نظر شما