
کتاب «دانشگاه تاملات نظری و تجربه ایرانی» نقد شد
ماحوزی: باید درک انضمامیتری از مساله دانشگاه داشته باشیم
رضا ماحوزی با اشاره به اینکه اگر برای ما ایران مهم باشد دانشگاه نیز اهمیت مییابد، گفت: ما باید بین جامعه و دانشگاه نسبت درستی برقرار کنیم. شاید بازخوانی تجربههای بینالمللی درباره دانشگاه براساس آنچه که در این کتاب آمده و ترجمه کتاب «نزاع دانشکدهها» بتواند به ما کمک کند که درک انضمامیتری از مساله دانشگاه داشته باشیم.
ماحوزی در ابتدای این نشست توضیحاتی را درباره ضرورت نگارش این کتاب ارایه کرد و گفت: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی یازده سال است درباره موضوع دانشگاه پژوهش میکند و بخش عمدهای از فعالیتهای آن به واقعیتشناسی جریان دانشگاه در ایران میپردازد از سوی دیگر در این پژوهشکده قابلیتهای علمی وجود دارد که میتواند زمینهساز بررسی برخی ملاحظات نظری درباره دانشگاه شود.
وی ادامه داد: درباره دانشگاه سوالات متعددی مطرح میشود از جمله اینکه ایده فلسفی دانشگاه چیست؟ و اساسا چه باید باشد؟ و ما نیز باید به کدام سمت حرکت کنیم. حدود 4 دهه از عمر حیات جدید دانشگاه پس از انقلاب اسلامی میگذرد و ما نقد واقعیتهای موجود نسبت به این ایده را و نیز ملاحظات نظری درباره واقعیت دانشگاههای ایران در این کتاب گردآوری کردهایم.
وی افزود: همچنین به دلیل تعدد تخصص اعضای هیات علمی این پژوهشکده از ابعاد مختلفی واقعیت دانشگاه در ایران بررسی شده است. همواره این پرسش مطرح بوده که دانشگاه چه نسبتی باید با دانشگاه داشته باشد اگر دانشگاه را به مثابه جامعه کوچکتر در نظر بگیریم این نهاد باید چه مناسبتی با جامعه بزرگتر داشته باشد.
به گفته این استاد دانشگاه، طی 15 سال اخیر نتایج نشان داده که گاهی جامعه خواسته دانشگاه را به طریق مختلف مانند ساختن مراکز شبهعلمی، ترویج تقلب علمی و جلوگیری نکردن از آن، مدرکگرایی و ... بیاعتبار کند. اما مساله اصلی این است که آیا فقط دانشگاه در این حوزه ضربه میخورد یا اینکه جامعه بزرگتر هم لطمه میبیند در این مجموعه مقالات که در کتاب حاضر گردآوری شده سعی شده این موضوعات که دغدغه نویسندگان آن هم بوده است بررسی شود.
وی یادآور شد: این کتاب در دو بخش سامان یافته که بخش نخست آن به مفهوم دانشگاه و کارکرد آن و بخش دوم به دانشگاه در ایران میپردازد و البته تلاش شده هر دو بخش یکدیگر را حمایت کنند تا همگسیختگی بین مباحث را شاهد نباشیم.
ماحوزی در ادامه با تاکید بر اینکه اگر برای ما ایران مهم باشد دانشگاه نیز اهمیت مییابد، گفت: ما باید بین جامعه و دانشگاه نسبت درستی برقرار کنیم و از نگاههای نظری و فلسفی درباره دانشگاه تامل کنیم. شاید بازخوانی تجربههای بینالمللی درباره دانشگاه براساس آنچه که در این کتاب آمده و نیز ترجمه کتاب «نزاع دانشکدهها» که در آینده منتشر میشود بتواند به ما کمک کند که درک انضمامیتری از مساله دانشگاه داشته باشیم.
دانشگاه مفهوم خود را در جامعه از دست داده است
جاودانی نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه دانش در نظام آموزشی ما مانند گذشته شبیه یک شی است، افزود: در نتیجه این نگاه دانش طبقهبندی میشود در حالیکه مفهوم دانش به معنای فرایند یادگیری برای درونیسازی مفاهیم است به گونهای که به تغییر نگرشها، باورها و رفتار بیانجامد. در ادبیات کتاب هم این موضوع بازتاب داشته است.
وی ادامه داد: برمبنای همین رویکرد واپسگرایانه به دانش است که بحث تولید آن پیش میآید بدین معنی که وقتی از تولید دانش سخن میگوییم صورت کالا به ذهن ما متبادر میشود در حالی که منظور دانشآفرینی و دانشپروری است. شکافتن این موضوع در سه مقاله نخست این کتاب مشاهده میشود با این وجود ما باید روی مفاهیمی چون دانشگاه درنگ کنیم.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه دانشگاه مفهوم خود را در جامعه ما از دست داده است، افزود: ما پس از انقلاب با کجرویهای مختلفی مواجه شدیم که ریشهاش در فهم دانشگاه، دانش و یادگیری است و از این منظر این کتاب آغازی برای کارهای قلمی در این حوزه است که میتواند تحلیل و فهمی از وضعیت کنونی ما در دانشگاه را ارایه دهد.
جاودانی در ادامه با بیان اینکه مفاهیم بیان شده در مقالات نخستین این کتاب نیازمند تشریح بیشتر است، گفت: برخلاف اینکه پنداشته میشود دو الگوی ناپلئونی و همولتی درباره دانشگاه وجود دارد اما این ایده درستی نیست و متاسفانه به صورت نادقیقی در این مقالات کتاب آورده شده و به طور مثال گفته شده که دانشگاه در آلمان به چند دهه تاخیر تشکیل شده است در حالی که اینگونه نیست.
وی در ادامه توضیحاتی را درباره جندیشاپور و ویژگیهای آن به عنوان یک دانشگاه ارایه کرد و افزود: جندیشاپور ویژگیهای یک دانشگاه از جمله پذیرش دانشجو از سراسر دنیا و در برگیری رشتههای گوناگون را داشته است و متاسفانه در کتاب حاضر بازشناسی درباره آن دو الگو صورت نگرفته است.
باید درباره دانشگاه بیندیشیم
صمیم نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه این کتاب در زبان فارسی نمونه ندارد گفت: البته این بدین معنی نیست که اندیشمندان ما درباره دانشگاه نیندیشیدهاند بلکه تاکنون اثری در این باره نوشته نشده است. چند سال پیش سیدجواد طباطبایی فراخوانی داد و همه را دعوت به تامل فلسفی دانشگاه کرد بنابراین در ادبیات مطالعه بنیادین دانشگاه نوشتههای کمی وجود دارد و گفته شده که آلمانیها برای اولین بار درباره مفهوم دانشگاه سخن گفتهاند. من در مقالهای که در این کتاب نوشتهام به این موضوع پرداختهام که آنچه که برخی میگویند دانشگاه چه میکند چیست؟
وی تاکید کرد: این بدان معناست که برای این افراد دانشگاه مساله است و از این لحاظ تجربه آلمانیها شباهت زیادی به تجربه ما دارد بدین معنی که ما برای داشتن دانشگاه برنامهریزی کردیم. در اروپا هم کشورهای مختلفی بودند که برای دانشگاه برنامهریزی کردند و در مقابل کشورهایی نیز وجود داشتند که طی یک فرایند دانشگاه در آنها ساخته شد. در این کتاب ضرورت نوشتن برای دانشگاه به مثابه موضوع تحقیق مشخص شده است چون این ایده به ما کمک میکند که متوجه شکاف بین نهادهای طبیعی تاریخی که وظیفه آموزش را برعهده دارند با نهادهای مصنوعی آن شویم.
عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه ما با دو مدل دانشگاه مواجه هستیم افزود: نخست دانشگاههایی که ایجاد شدند و دیگری دانشگاههایی که در فرایند تاریخی و تمدنی به وجود آمدند. بوکهارت در کتابش میگوید دانشگاههایی که به صورت طبیعی در جامعه به وجود آمدهاند طی تحولات فکری تحت تاثیر رنسانس بوده است اما در کشورهایی مثل آلمان این تحول به وجود نیامده است.
وی با تاکید بر اینکه دانشگاه یکی از چالشبرانگیزترین واقعیتهای اجتماعی در تاریخ معاصر ماست، اظهار کرد: بنابراین باید درباره دانشگاه بیندیشیم و این کتاب هم میخواهد از طریق فلسفی و کارکردی به این مهم دست یابد. البته این اثر نیز دارای اشکالاتی است به هر حال به دلیل اینکه تعدد تخصصها در تدوین این کتاب وجود داشته تناقضاتی نیز دیده میشود با این وجود این کتاب یکی از منسجمترین محصولات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی است همچنین اگرچه موضوع فصل اول و دوم جداگانه است اما دوپارهگی بین آن به سبب موضوع فصل دوم اجتنابناپذیر است. متاسفانه اطلاعرسانی خوبی درباره این کتاب صورت نگرفته است که امیدواریم تبلیغات خوبی درباره آن رخ دهد.
صمیم در پایان گفت: در ایران مساله فساد دامنگیر است اما تنها نهادی که این موضوع را میپذیرد دانشگاه است و این نشاندهنده این است که بخشی از حیات اخلاقی در دانشگاه باقی مانده است.
نظر شما