آسیبشناسی کتابهای دین، عرفان و پژوهشهای قرآنی/ 4
حجتالاسلام ایازی: آثار غلوآمیز دینی در فقدان نقد علمی رشد میکند
حجتالاسلاموالمسلمین سیدمحمدعلی ایازی، نویسنده و قرآنپژوه معتقد است: بسیاری از مسائل خرافی و غلوآمیز را هرروزه در حوزههای مختلف فرهنگ دینی شاهد هستیم؛ در این فضا غالب نوشتهها سمتوسوی ترویجی دارند و کمتر اثری از منطق و عقلانیت دیده میشود.
کتابسازی در حوزه دین، عرفان و پژوهشهای قرآنی را چگونه تعریف میکنید؟
کتابنویسی و کتابسازی دو نوع فعالیت ادبی است؛ کتابنویسی تألیف و تحقیق است، اما کتابسازی، آنهم به شکل اسفناک آن جمع و کپی کردن از این نوشته و آن نوشته بهصورت غیرعلمی است. وضعیت کتابهای حوزه دین در شکل کلان تابع وضعیت فرهنگی و اجتماعی امروز جامعه دینی ماست. این آثار سطحیگرا و با عوامگرایی و تحریف معارف دین و جابجایی در میان اصول و فروع است که همه چیز مخلوط و جابجا شدهاند و بسیاری از مسائل اصلی جای خود را به مسائل فرعی داده است. یعنی چیزی که مسئله چند دهم ما است، مسئله اصلی شده و مسائل اصلی جای آن را به پایین جدول کشانده است. از آن همه بدتر ترویج خرافات و مسائل غلوآمیز در حوزه دین است که هرروز در حوزههای مختلف فرهنگ دینی شاهد آن هستیم. در این فضا کمتر اثری از منطق و عقلانیت و نقد و نوآوری دیده میشود و بهنوعی شاهد فقر دینداری علمی و عقلانی هستیم. مشکل این پدیده از آنجا بیشتر افزایش پیدا کرده که تحمل نقد و نوآوری کاسته شده و جامعه دینی امروز ما زمینههای نقد برعلیه خود را بر نمیتابد و اسفانگیزتر اینکه این فضا هرروز تنگ و تنگتر شده و اگر شخصی هم بخواهد نقد کرده و نظریهای جدید ارائه دهد، با مخالفت و یا پرداخت هزینههای سنگین بعد از نقد مواجه میشود.
گاهی محقق دینی نقد میکند و تکفیر میشود، اگر کسی نقدی در حوزه دین دارد، به معنای نفی دین نیست، بلکه به معنای اشکال به آن بخش و یا تفسیر خاص از عقیده و موضع خاص است که جامعه دینی باید جواب علمی به نقدهای مطرحشده بدهد، نه اینکه آنها را طرد کند. در 20 سال اخیر هرروز توسعه دامنه این مشکل گستردهتر شده و فقدان آثار علمی باعث ایجاد زمینههای چالش در نسل جدید و فرهیخته شده و دینگریزی را به دینستیزی تبدیل کرده است.
مصادیق کتابسازی در این حوزه از دیدگاه شما کدامند؟
شاید در فرهنگ عامه، نمونه گسترده و روشن آن همین بیان نوشتههایی به نام دفاع از اهلبیت(ع) و مسائل عزاداری است که هرروزه شاهد بروز و افزایش آنها هستیم. حتی مشکل فقر علمی را در مراکز حوزه و دانشگاه نیز مشاهده میکنیم. امروز خیلی از متون اصلی ما وابسته به ادبیات عرب است و متأسفانه از این جهت شاهد افت علمی در استفاده از متون و ادبیات عربی در سطح حوزه و دانشآموختگان رشتههای قرآن، حدیث و فقه هستیم. کتابهای اصلی این رشتهها به زبان عربی است و کسی که عربی نداند، نمیتواند بهخوبی از این رشتهها آگاهی پیدا کند. بخشی از نگارش پایاننامهها و مقالات علمی و پژوهشی در حوزه دین به همین فقر دانش در ادبیات عرب برمیگردد. دانشجویی که توانایی مطالعه و کار در این زمینه را ندارد، بهناچار به دنبال پژوهشهای آماده و افرادی میروند که دانش این کار را دارا نیستند.
متأسفانه امروز شاهد آمار بالایی از این نوع پایاننامهسازیها و کتابسازیها در کشور هستیم. این پایاننامهها در نهایت بهصورت ادبیات مکتوب منتشر میشوند که مصداق بارز کتابسازی بوده و طبعاً وجاهت علمی هم ندارند. عدهای صرفاً مطالبی را از منابع مختلف جمعآوری و در کنار یکدیگر میچینند و اگر کسی هم بخواهد در کار پژوهش و تألیف نوآوری داشته باشد، این نوع آثار با مزاج جامعه سازگار نیست. افزایش صِرف آمار کتاب و پایاننامه بهنوعی کلاه گذاشتن سر خودمان است، در این میان میدان برای عدهای که دنبال خرافه سازی هستند باز شده و فضایی غیرنقادانه، خردگرایانه و ناعاقلانه ایجاد میشود. مشکل دیگر باز به نظر من به نبود فضای نقد علمی در کشور برمیگردد که این فضا روزبهروز تنگ و محدودتر شده و اینگونه آثار با مخالفت جامعه دینی و مقامات رسمی آن روبهرو میشود. گفته شده کرسیهای نظریهپردازی اما در عمل با انتشار یک کتاب یک امامجمعه از آنسوی کشور به هیاهو پرداخته و بهجای نقد علمی و منطقی به هیاهو میپردازد.
بهنظر شما عوامل اصلی بروز این پدیده چیست؟
مسئله تئوریک در این حوزه این است که در آیات و روایات درباره علم تأکید بسیار شده و لازمه این علم نیز این است که افزون بر ارج نهادن به علم و عالم، به رسمیت شناختن مخالف است. نظریهپردازی همیشه در جهت موافقت نیست، در جهت نظر مشهور و مقبول نیست و گاهی هم برخلاف آن است. اگر نباشد که نوآوری نخواهد بود. اصلاً برای چه چیزی تحقیق میشود. در اینجاست که چون ما برای مخالف جایگاهی قائل نیستیم و حرفهای مخالف را هممیدان به طرح نمیدهیم. البته معنای سخن من این نیست که هر سخن مخالف درست است، بلکه منظور من وقتی زمینه نقد و بررسی ممکن است که اولاً بپذیریم که مخالف هم حقی دارد و آن مخالف هم میتوان سخن خود را در مقابل نظر مشهور بزند و باید نفی و نقد او هم مطرح شود، اما با نقد و بررسی است که باید دید این نظریههای جدید و مخالف و مغایر با عرف جامعه چه اندازه مورد قبول واقع میشوند.
بنابراین، به لحاظ تئوریک تا وقتی برای نظریههای مخالف جایگاه قائل نباشیم، ولو اینکه حرف درستی نباشند و بهجای هیاهو و جنجال و تکفیر پاسخ دهیم این داستان ادامه خواهد داشت و جامعه ما همچنان اسیر روزمرگی و تنزل و غوغاسالاری است، سطح علمی ما ارتقا نخواهد یافت. بنابراین نقد و فضای گفتوگو یکی از لازمههای پیشرفت پژوهش و افزایش سطح علمی در هر جامعه و در جامعه دینی رهایی از استبداد دینی است. تا وقتی رویه تساهل و تحمل در فضای اجتماعی به وجود نیاید، نه خردگرایی شکل میگیرد و نه نوآوری اتفاق میافتد. وقتی حرفهای بیربط و لاطائلات بدون نقد وارد فضای علمی کشور میشوند، زمینه بیاعتقادی و دینگریزی را در جامعه فراهم کرده و فرصت لازم را به عوامگرایان میدهد. استاد مطهری در یکی از آثارشان به نام «مشکل اساسی سازمان روحانیت» میفرمایند که یکی از آسیبهای جدی روحانیت شیعه، فضای عوامگرایی است.
آشنایی مختصر با سید محمدعلى ایازى
سید محمدعلى ایازى متولد ۱۳۳۳ شمسى، یکى از قرآن پژوهان معاصر است که تحصیلات حوزوى خود را از سال ۱۳۴۷ از حوزه علمیه مشهد آغاز کرد و پس از گذراندن دوره ادبیات و مقدارى از سطح عالى به حوزه علمیه قم وارد شد. در کنار تحصیلات و از همان سالهاى نخست ورود به حوزه با علاقهاى که به درس تفسیر و پژوهشهاى قرآنى داشت، دروس و تحقیقات خود را آغاز کرد و مدت چندین سال در درس تفسیر قرآن کریم شرکت کرد و مباحث قرآنپژوهى را دنبال کرد.
سیدمحمدعلی ایازی در کنار تحصیل و تحقیق از کارهاى فرهنگى و به ویژه تألیف کتابها و مقالات و شرکت در همایشهاى علمى غافل نبود و در این زمینه علاوه بر مقالات گوناگون در مجلات و همایشها، بیش از ۳۰ عنوان کتاب تألیف کرد که برخى از این آثار مورد تقدیر قرار گرفته و برخى از آنها بهعنوان کتاب برگزیده شناخته شده است. وى در سال ۱۳۷۷ به دلیل تلاش در گسترش پژوهشهاى قرآنى و تألیفات بسیار قرآنپژوهى در ششمین دوره خادمان نشر قرآن کریم بهعنوان خادم قرآن برگزیده و مورد تقدیر قرار گرفت.
از جمله تالیفات سیدمحمدعلی ایازی میتوان به «المفسرون حیاتهم و منهجهم»، «قرآن و تفسیر عصرى»، «اسلام و تنظیم خانواده»، «سیر تطور تفاسیر شیعه»، «آشنایى با تفاسیر»، «کاوشى در تاریخ جمع قرآن»، «جامعیت قرآن»، «قرآن و فرهنگ زمانه»، «چهره پیوسته قرآن»، «مصحف امام على(ع)»، «قلمرو اجراى شریعت در حکومت دینى» و «مبانى حقوق بشر در اسلام» اشاره کرد.
نظر شما