سه‌شنبه ۲ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۳
بررسی وضعیت و چالش‌های نشر در حوزه هنرهای تجسمی زیر ذره‌بین اهالی فرهنگ و هنر

محمدحسن حامدی، مدیر موسسه انتشاراتی پیکره، سعید قونسوری، مدیرعامل موسسه انتشاراتی جمال هنر، کاظم چلیپا، نقاش و مدرس دانشگاه، شهروز مهاجر، نویسنده و پژوهشگر تاریخ هنر و مرجان تاج‌الدینی، نویسنده و پژوهشگر هنر، در قالب پرونده‌ بررسی وضعیت و مشکلات موجود در حوزه نشر کتاب‌های هنرهای تجسمی، با طرح نظرات و انتقادات خود به تبیین وضعیت موجود در این حوزه پرداختند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-علی نامجو: در ماه گذشته در خبرگزاری کتاب ایران، پرونده‌ای را با موضوع بررسی وضعیت و مشکلات موجود در حوزه نشر کتاب‌های هنرهای تجسمی گشودیم و در آن به سراغ پنج تن از دست‌اندرکاران این حوزه، محمدحسن حامدی، مدیر موسسه انتشاراتی پیکره، سعید قونسوری، مدیرعامل موسسه انتشاراتی جمال هنر، کاظم چلیپا، نقاش و مدرس دانشگاه، شهروز مهاجر، نویسنده و پژوهشگر تاریخ هنر و مرجان تاج‌الدینی، نویسنده و پژوهشگر هنر رفتیم. هر کدام از این افراد از منظر خود به تحلیل و آسیب‌شناسی حوزه هنر در فضای مکتوب پرداختند و پیشنهادهایی را برای اصلاح مشکلات این بخش مطرح کردند. با مطالعه این سلسله گفت‌وگوها به‌نظر می‌رسد، لزوم آگاهی عمومی در بخش مکتوب هنر، مقایسه کمی و کیفی آثار ترجمه‌شده و تألیفی، وضعیت حاکم بر اقتصاد نشر در حوزه هنری و میزان اثرگذاری بخش آکادمیک در زمینه آثار مکتوب هنری شاخص‌ترین اِلمان‌های تحقیق در این حوزه باشد.
 
محمدحسن حامدی، مدیر نشر پیکره در گفت‌وگو با ایبنا، ظرفیت تحقیق و پژوهش در زمینه هنر ایرانی را بیش از آنچه تاکنون در آثار مکتوب منعکس شده می‌داند و می‌گوید: واقعاً چه اتفاقی دارد زیر پوست این مملکت می‌افتد که در این کشور ۸۰ میلیونی حتی هزار نفر مخاطب برای یک کتاب نداریم. هنر ما آن‌قدر جذابیت دارد که می‌توان فیلم‌های مستند زیادی درباره‌اش ساخت.
 
کاظم چلیپا که از هنرمندان شناخته‌شده عرصه هنرهای تجسمی است و بیش از ۳۰ سال در دانشگاه مشغول تدریس در رشته هنر است، عدم آگاهی را مهم‌ترین دلیل بی‌توجهی به میراث مادی و معنوی هنر در ایران معرفی و می‌افزاید: اگر مردم ایران به ارزش فرش ایرانی در زیر پا، تابلو نقاشی آویزان به دیوار خانه‌ها و کتاب‌های خطی در زمینه‌های مختلف به‌ویژه هنرهای تاریخی ایران آگاه بودند، به این میراث بی‌توجهی نمی‌شد. مردم ما با پشتوانه فرهنگی و تاریخی که دارند، باید روزبه‌روز نسبت به داشته‌های خود آگاه‌تر شوند تا نسل آینده نیز آگاه باشد.  

شروین مهاجر، مهم‌ترین و بنیادی‌ترین مسئله در حوزه مکتوب و به‌طور کلی سایر حوزه‌های فرهنگی را نگاه ویترینی به هنر و فرهنگ می‌داند و معتقد است: در کشور ما، به فرهنگ به‌عنوان پدیده‌ای سرگرم‌کننده، غیرضروری و ویترینی نگاه می‌کنند و هر زمان که بخواهند بودجه‌ای را از ارگانی فاکتور بگیرند، به سراغ بخش‌های فرهنگی می‌روند.
 
کتاب‌های هنر؛ تالیف یا ترجمه؟

یکی از چالش‌هایی که ممکن است برای علاقه‌مندان به هنر پیش آید، چرایی برتری عددی کتاب‌های ترجمه‌شده در مقایسه با آثار تألیفی در عرصه هنر است. حامدی در این‌باره می‌گوید: در کشور ما، میل و ولع برای شناخت هنرمندان خارجی و شخصیت‌های بین‌المللی که در سطح جهان تثبیت‌ شده‌اند، وجود دارد. همین موضوع سبب اقبال بیشتر به آثار ترجمه‌شده، از سوی بازار است.
 
وی می‌افزاید: در برخی کتاب‌های ترجمه‌شده، یا مترجم تسلط کافی نداشته و یا این‌که کار را به دانشجویان مبتدی سپرده و نام خودش را روی جلد کتاب نوشته است.
 
کاظم چلیپا، کمبود آثار تألیفی در میان آثار مکتوب هنری را مشکل مهمی در حوزه نشر آثار هنری دانسته و می‌گوید: به‌طور قطع برای آثار و علوم و فنون مختلف در میان اسناد و کتاب‌های تاریخی کشورمان، نوشته‌هایی وجود دارد که باید جماعتی از دانشجویان نخبه و خبره را برای تحقیق و پژوهش در این زمینه به خدمت گرفت.
 
شهروز مهاجر، راحتی و صرفه مالی بیشتر در ترجمه را دلیل اقبال اهالی هنر به این بخش معرفی می‌کند: به این دلیل که کار پژوهش نیازمند بودجه و زمان زیادی است، مؤلف در حوزه هنرهای تجسمی ترجیح می‌دهد با زمان و هزینه کمتر به ترجمه یک اثر بپردازد. اگر نگاهی به آثار ناشران مهم در یک سال گذشته بیندازیم، می‌بینیم که بخش قابل‌توجهی از کارنامه آن‌ها ترجمه است.
 
در این میان، مرجان تاج‌الدینی بر لزوم گسترش کمی آثار ترجمه‌شده در زمینه هنر تأکید می‌کند. وی ادامه می‌دهد: شاید شمار آثار ترجمه‌شده، به چشم زیاد بیاید، ولی من فکر می‌کنم باز هم باید آثار افراد دیگر با جریان‌های فکری متنوع‌تر ترجمه شوند. از سوی دیگر، رشته‌های آکادمیک هنر عمر کمی در ایران دارند و توان تولید نظری در حد انتظار نیست.
 
سعید قونسوری، مدیر موسسه جمال هنر، کیفیت بالاتر آثار ترجمه‌ شده در مقایسه با آثار تألیفی در پاره‌ای موارد را دلیل تعداد بیشتر کتاب‌های ترجمه‌شده دانست: در برخی از موضوعات هنری بار علمی و ارزشی کتاب‌های ترجمه بیشتر است، بنابراین رفتار عاقلانه این است که ترجمه آثار در سطح اول دنیا را انجام دهیم. البته اگر در زمینه پژوهش هنر، پژوهشگران خلاق و پویایی داشته باشیم، همین موضوع می‌تواند بر اوضاع در بخش هنر تأثیرگذار باشد، اما متأسفانه فعلاً این بخش خاموش و محدود است.
 
اقتصاد در بازار کتاب‌های هنری

با گذر از موضوع ترجمه و تألیف، اقتصاد در بازار کتاب‌های هنری چالش بعدی سلسله گفت‌وگوهای پرونده آسیب‌ها و چالش‌های کتاب‌های هنری بود. محمدحسن حامدی با گلایه از وضعیت اقتصادی حوزه نشر هنر بیان می‌کند: تا امروز اندک کتاب‌هایی بوده‌اند که هزینه خودشان را جبران کرده‌اند. با این‌وجود تا توانی هست، دست از این تلاش برنخواهیم داشت، چون فعالیت در حوزه فرهنگی و به‌ویژه هنر ایران، دِینی هست که به گردنمان احساس می‌کنیم.
 
وی ادامه می‌دهد: جمعیت کتاب‌خوان جامعه ایران کمتر از گذشته شده و این مشکل در حوزه هنرهای تجسمی بیش از دیگر ژانرهای کتاب به چشم می‌آید.

حامدی حمایت اقتصادی برخی نهادها همچون کتابخانه ملی را به‌عنوان راه‌حلی برای برون‌رفت از چالش اقتصادی حوزه نشر هنر معرفی کرده و می‌افزاید: توقع این است که کتابخانه‌ ملی به کتاب‌های مهم هنری، توجه نشان بدهد، اما یا به دلیل بودجه کم، توان خرید کتاب را ندارند یا کارشناسان آن‌ها، درک درستی از هنرهای تجسمی نداشته و این کتاب‌ها را کم‌اهمیت و غیرمهم می‌دانند.

مهاجر نیز با اشاره به اهمیت اقتصاد در پرداخت بهتر مؤلف به کتاب‌های هنری، بیان می‌کند: اگر هنرمند ابزار و امکانات لازم را در اختیار داشته باشد، قطعاً از خیلی کارها دست می‌کشد و زمان خودش را تمام و کمال معطوف هنر و انجام کار پژوهشی در این زمینه می‌کند.

حفظ کیفیت چاپ تصاویر و آماده‌سازی کتاب‌های مختلف در زمینه هنری علی‌رغم وجود مشکلات مختلف در زمینه نشر حوزه هنر، مسئله‌ای است که مرجان تاج‌الدینی بر آن تأکید می‌کند: با توجه به این‌که کتاب‌های هنری در آینده آرشیو می‌شود و ممکن است در گذر زمان، به نسخه باکیفیت بالای آن کار دسترسی نباشد، اگر کتاب‌های هنری با کیفیت پایین چاپ شود، این نسخه بی‌کیفیت به سلیقه و ذهن و فهم این آثار هنری در ذهنم مخاطب آینده، آسیب می‌زند.

مدیر موسسه جمال هنر، سعید قونسوری نیز با تأکید بر اهمیت اقتصاد برای ادامه حرکت در چرخه نشر هنر، اظهار می‌کند: متأسفانه امروز، ناشران ما تنها مانده‌اند و بدون حمایت مالی و بدون هیچ خریدی از سوی وزارت ارشاد به کار خود ادامه می‌دهند. همین رویه باعث شده که امروز شاهد رکود در تولید آثار چاپی باشیم.

کارایی فضای آکادمیک در تولید آثار مکتوب در حوزه هنر

چهارمین و آخرین افقی که در این سلسله گفت‌وگوها از سوی کارشناسان این پرونده موردتوجه قرار گرفت، کارایی فضای آکادمیک در تولید آثار مکتوب در حوزه هنر بود.

مرجان تاج‌الدینی، دراین‌باره می‌گوید: ما در زمینه هنر و تئوری هنر، در دانشگاه‌ها فضای پویایی نداریم و متأسفانه دانشجویان‌مان در بی‌انگیزگی به‌سر می‌برند؛ این بحث در مورد استادان دانشگاه نیز صدق می‌کند. به‌نظر من، عدم تطابق نیازها و علایق دانشجویان با تخصص و رویکرد استادان می‌تواند یکی از دلایل این ماجرا باشد.

چلیپا نیز علاقه و استعداد دانشجویان را موردنظر قرار داده و بیان می‌کند: مگر می‌شود دانشجو مثلاً با مدرک کارشناسی رشته مامایی، برای مقطع کارشناسی ارشد، هنر را انتخاب کند؟

وی می‌افزاید: استادان دانشگاه باید به موزه‌هایی که مرکز نگهداری آثار مکتوب در حوزه هنرهای تجسمی دنیا هستند، فرستاده شوند، اما ظاهراً در میان مسئولان این نکته موردتوجه قرار نمی‌گیرد. خاک ما پر از حرف‌های نگفته است. یادگیری روش‌های جدید پژوهشی، تشویق کردن محقق، فراهم کردن زمینه تحقیق با توجه به علاقه‌مندی و در آخر تهیه امکانات برای او در این‌ بین اهمیت بالایی دارد.

شهروز مهاجر که خود در دانشگاه به تدریس مشغول است، اظهار می‌کند: دانشگاه‌های ما در زمینه پرورش و خروجی پژوهشگر بسیار ضعیف‌ عمل می‌کنند، چراکه استادان در دانشگاه به‌مثابه کارمند هستند و باید وقت خود را صرفاً با دانشجویان بگذرانند و درگیر انتشار مقالات علمی پژوهشی جهت ارتقاء رتبه علمی خود باشند؛ در نتیجه عملاً فرصتی پیش نمی‌آید که کارهایشان توسط ناشران دیگر نمود پیدا کند.

مروری بر پرونده

در پایان شاید بتوان گفت که برای بررسی دقیق‌تر درباره نشر در بخش هنری و در نتیجه ارائه راهکاری مشخص در این حوزه، به زمان و بهره‌گیری بیشتر از نظرات کارشناسان این حوزه نیاز باشد، اما توجه به سخنان پنج کارشناسی که در این پرونده با ایبنا گفت‌وگو کردند، حکایت از لزوم توجه همه‌جانبه از سطوح بسیار بالا تا پایین‌ترین سطح در مدیریت فرهنگی به هنر و آثار مکتوب در این حوزه دارد.

ظاهراً در کشور ما عزم جزمی برای اصلاح در نگاه مدیران به موضوع فرهنگ احساس می‌شود تا براساس آن بتوانیم در عرصه فرهنگی و به‌ویژه آثار مکتوب هنری، شاهد پیشرفت و حرکت در مسیر صحیح باشیم.

شاید بهتر است مدیران موزه‌ها و مراکز اسناد هنری با مولفان و ناشران بیش از این راه بیایند و چرخه فرسایشی کاغذبازی را برای امکان تصویربرداری از یک اثر هنری، اصلاح کنند. همین مدیریت فرهنگی می‌تواند با ارائه راهکارهای عملی و جذاب، استادان و دانشجویان فعال در عرصه هنر را برای حرکت در زمینه پژوهش و تألیف آثار این حوزه ترغیب کند و در مقابل استادان و دانشجویان باید در کنار توجه به آثار مختلف مکتوب جهان در عرصه هنر، بیش‌ از پیش در بازشناسی و معرفی هنر ایرانی بکوشند.

 
ردیف عنوان مصاحبه‌شونده جمله کلیدی مطالعه در ایبنا
1 محمدحسن حامدی، مدیر نشر پیکره جامعه ما حافظه تاریخی ندارد / در کشور 80 میلیونی هزار نفر مخاطب برای یک کتاب نداریم لینک
2 شهروز مهاجر، نویسنده و پژوهشگر تاریخ هنر پژوهش در حوزه هنرهای تجسمی نیازمند بودجه و زمان زیادی است / وضعیت نامطلوب مطالعه کتاب در کشور لینک
3 مرجان تاج‌الدینی، نویسنده و پژوهشگر هنر قرن‌ها، تاریخِ آنچه را که به تصویر کشیده‌ایم، مکتوب نکرده‌ایم لینک
4 سعید قونسوری، مدیرعامل موسسه انتشاراتی جمال هنر  بهبود اوضاع مالی ناشران حوزه هنر در تولید کتاب‌های باکیفیت موثر است لینک
5 کاظم چلیپا، نقاش و مدرس دانشگاه خاک ما پر از حرف‌های نگفته است لینک

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها