حجتالاسلام مهدویراد: غربستیزی ما از غربفهمی بیشتر است/ دانلود غیرقانونی کتاب زحمت ناشر را هدر میدهد
حجتالاسلاموالمسلمین محمدعلی مهدویراد گفت: کشورهایی مانند مغرب و الجزایر که در حوزه مطالعات بینرشتهای قرآنی پیشرو هستند، زودتر از ما با برآیند اندیشههای متفکران غرب برخورد کردهاند و کمی هم فضای ارتباطی بازتری نسبت به ما دارند. هنوز غربستیزی ما از غربفهمی ما پیشتر است.
آقای مهدویراد نظرتان درباره مکان جدید نمایشگاه کتاب چیست؟
درباره تغییر مکان نمایشگاه باید بگویم که روزی باید این اتفاق میافتاد. امروز ما با مکانی مناسبی برای نمایشگاه مواجهیم که استقبال بسیار خوب بازدیدکنندگان را در پی داشته است. مصلی، مصلی است و مکان مناسبی برای برگزاری نمایشگاه نیست. فضای نمایشگاهی هم در همه بخشها از جمله کودک و داخلی، قابلقیاس با سالهای گذشته نیست. در مجموع فکر میکنم مکان نمایشگاه، نوع حضور ناشران و مردم و استفاده و بهرهبرداری از آن بسیار مثبت است.
وضعیت کتابهای بخش عربی بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران را چگونه دیدید؟
امسال در بخش عربی از لحاظ کمیت تعداد کتابها از سال گذشته بیشتر است. کیفیت کتابها نیز خیلی خوب است. یک وضعیت نسبتا ثابتی در بخش عربی نمایشگاه کتاب داریم. بهعنوان مثال از کشور مصر، بیشتر از سه یا چهار ناشر نمیتوانند بهصورت مستقیم در نمایشگاه حضور پیدا کنند؛ تعدادی ناشر لبنانی و سوری هستند که آثار ناشران مصری را به نمایشگاه میآورند. بهطورکلی 50 تا 60 درصد ناشران مصری بهطور مستقیم و غیرمستقیم در نمایشگاه حضور پیدا میکنند.
برخی از کشورها مانند تونس و اردن و الجزایر هم غالبا در نمایشگاه حاضر نیستند که باید برای حضورشان تدبیری اندیشیده شود، به هرحال رابطه آنها با ما بدتر از رابطه با مصر نیست. مصریها چه با واسطه و چه مستقیم حضور خوبی در نمایشگاه دارند. کشورهای لبنان و سوریه حضور بسیار خوبی دارند و بخش قابلتوجهی از آثار کشورهای دیگر از جمله اردن، تونس و الجزایر را نیز با خود آوردهاند. به نظرم کمیت کتابهای امسال نسبت به سال گذشته خیلی بیشتر است و حوزه مطالعاتی عربها نیز بهویژه نسبت به جریانهای موجود بیشتر شده است.
در این نمایشگاه دستکم 50 عنوان کتاب درباره داعش دیدم که کارهای جدی آماری، تحلیلی و ایدئولوژی از جمله نقد مبانی فکری انجام دادهاند. کتابهایی درباره نواندیشی و سَلَفیگری نیز زیاد به چشم میخورد که این نشان میدهد مساله برای متفکران عرب جدی شده است. درباره آن بخشی از مطالعات که عربها «علمانیت» مینامند (یعنی دین برای دنیا و عیبزدایی از دین) چه اصل و چه نقد این طرز تفکر، در کتابهای این دوره دیده میشود. حدود 70 یا 80 سال جریانی در جهان اسلام با عنوان «القرآنیون» وجود دارد که ما در ایران «قرآنبسندگی» میگوییم، یعنی مجموعهای که سنت را به هر دلیلی کنار میگذارند. مطالعات خیلی جدی در همین نمایشگاه در اصل و نقد این اندیشه وجود دارد.
اگر کسی اهل کتاب، مطالعه باشد و مطالعات جهان عرب و نمایشگاه را پیگیری کند، ادعا میکنم که نمایشگاه بیست و نهم کتاب تهران هم از لحاظ کمی و هم کیفی متفاوت است.
بیشتر بازدیدکنندگان این بخش از چه طیفی هستند؟
مرحوم محمد عدنان سالم، رئیس اتحادیه ناشران سوریه، در زمان آرامش سوریه در یکی از نمایشگاهها که حضور داشتیم در قالب یک مصاحبه گفت که نمایشگاه بینالمللی ایران، نمایشگاهترین نمایشگاههای دنیاست.
مراجعهکنندگان به بخش عربی کتاب را میشناسند و برای کتاب میآیند. مراجعهکنندگان این بخش دقیقا اهل فضل هستند؛ اعم از دانشگاهیان، طلبهها و بخش قابلتوجهی از فضلای اهل سنت. البته فضلای اهل سنت بیشتر برای کتابهای دورهای مراجعه میکنند نه کتابهای تکنگارانه. خیلی کم دیدم آنها پژوهشهای نو و امروزی تکنگارانه را دنبال کنند. متاسفانه جامعه اهل سنت فکری ایرانی خیلی پیشرو نیست و چندان با اندیشههای نو در جهان عرب انس ندارند، مگر قشر اندکی از دانشگاهیان آنها. کتابهای دورهای سنتی مانند «دارالکتب العلمیه»، «دارالفکر» را بهصورت انبوه برای دانشگاهها، مدارس و کتابخانههایشان خریداری میکنند.
طلبههای حوزههای علمیه شیعی و دانشگاهیان مراجعه بسیار خوبی به بخش عربی دارند. هیچ روزی ندیدم این بخش خلوت باشد.
آیا قیمت کتابهای این بخش مناسب است؟
کتاب تا حدودی با توجه به فضای ذهنی ما گران است ولی برای کسی که اهل کتاب باشد، این مساله چندان مهم نیست. در نمایشگاه کتاب ما فروش خوب است.
در ایران هم مانند دیگر کشورهای دنیا نمایشگاه تسهیلاتی برای ناشران خارجی درنظر میگیرد. 70 درصد هزینه گمرکی کتابهایی که با هواپیما وارد میشوند، دریافت نمیشود. در نمایشگاه کتاب قطر با وجود انواع تسهیلات کسی کتاب نمیخرد.
وضعیت خرید کتاب را در این نمایشگاه چگونه دیدید؟
حوزه خرید کتاب در ایران تقریبا رو به رکود است. یکی از دلایل این رکود، وجود نسخههای الکترونیک غیرمجاز کتابها است. ناشر با تمام سختیها کتابی را چاپ و منتشر میکند و هنوز به سه ماه نرسیده بهطور گسترده و غیرمجاز روی سایتهای اینترنتی موجود است. ناشری میگفت یکی از کتابهای استاد شفیعی کدکنی در مدت 15 روز 12 هزار دانلود شده است. در این شرایط دیگر چه کسی کتابها را میخرد؟
مسئولان سایتی فعال در یکی از شهرستانها میگویند ما برای خدا کتابها را دانلود میکنیم و در سایت قرار میدهیم تا بندگان خدا از آنها استفاده کنند!
کسی که در زمینه تالیف و نشر فعالیت کرده باشد میداند که بهویژه در زمینه متون کهن چه زحمتی باید کشید تا کتابی به درستی احیا و منتشر شود و در پایان کار هم سود چندانی عاید ناشر و مولف آن نمیشود، تصور کنید در این حالت کسی کتاب را بهطور غیرقانونی دانلود کرده و روی سایت قرار دهد.
یکی دیگر از دلایل رکود بازار نشر، شمارگان بسیار پایین کتابهاست. برخی از بزرگترین ناشران امروز کتابهایشان را در شمارگان 300، 500 و 700 نسخهای منتشر میکنند. دولت باید برای حوزه نشر یک فکر جدی کند.
در مجموع فضای نشر از نظر کمیت و کیفیت نسبت به چند سال گذشته بهتر شده است. احساس میکنم ناشران بیشتر از نظر کمیت رشد داشتهاند. نشر نی، نشر سخن و هرمس از جمله ناشرانی هستند که کتابهای جدید بسیاری منتشر کردهاند. بهنظر میرسد که یکی دو سالی است که ناشران به نشر اعتماد بیشتری پیدا کردهاند.
بهعنوان یک قرآنپژوه، امروز وضعیت مطالعات قرآنی را چطور میبینید؟
مطالعات قرآنی تقریبا از مصر که از حدود 60 سال قبل مرکز مطالعات قرآنی بوده، به نوعی در حال انتقال به مغرب، تونس و اردن است. مصر امروز شکوه پنج یا 6 دهه اخیر را در هیچ حوزهای ندارد. در اردن مطالعات ادبی بسیار گسترده صورت گرفته است. حدود 60 درصد مطالعات قرآنی در اردن با نگاه ادبی است. در عربستان مطالعات قرآنی بسیار گسترده است و مراکز مطالعات قرآنی جدی مانند «مرکزالتفسیر»، «کرسی علوم قرآن و تفسیره» و «مرکزالشاطبی» وجود دارند، اما اصلا به پای عمق و نگاه امروزی تونس و مغرب و برخی کشورهای دیگر نمیرسند.
در حال حاضر داغترین مباحث حوزه قرآنپژوهی در کشور کدامند؟
در ایران تقریبا در 10 تا 15 سال اخیر مطالعات قرآنی، حالت قرآنی - کلامی پیدا کرده است. مباحث زبانشناسی و پیوند قرآن با فرهنگ زمانه در دورهای در کشور در اوج بوده و اکنون نیز تقریبا همین وضعیت را دارد. مطالعه قرآن از لحاظ علمی هنوز هم به دنبال آن جریان مهم چند دهه اخیر ادامه دارد.
در جهان عرب از این زاویهها همه جا دیده نمیشود. در مجموعه مطالعات کشور عربستان شاید یک مورد هم نبینیم اگر هم وجود داشته باشد، نقد است. اما در کشورهای مغرب و تونس و تا حدودی بخشهایی از لبنان، به حوزه مطالعات نواندیشانه وارد شدهاند. تفاوت مهمی که آنها با ما دارند این است که حوزه مطالعات ادبی آنها بسیار گسترده است، به این دلیل که زبان عربی را خوب میفهمند و روی مواردی مانند اعجاز ادبی، اعجاز واژگانی و اعجاز محتوایی ادبی کار کردهاند. این موارد در مطالعات قرآنی ما چندان زیاد نیست. ولی حوزه نشانهشناسی، زبانشناسی و پیوند اینها با مطالعات کهن، شاید بتوان گفت در تکنگاریهای ما بیشترین جلوه را دارد.
در حوزه مطالعات تفسیری هم اعم از تکنگارانه و مفصل در ایران امروز هم اوضاع بدی ندارد، ولی آنطور که دلمان میخواهد نیست.
درباره مطالعات بینرشتهای قرآنی چه نظری دارید؟
عربها بهویژه کشورهایی مانند مغرب و الجزایر در حوزه مطالعات بینرشتهای قرآنی پیشروتر از ما هستند و شاید این به دوزبانه بودن آنها برمیگردد.
کمتر استاد دانشگاهی را در آن کشورها پیدا میکنید که در کنار زبان اصلی خود، حداقل به یک زبان دیگر از جمله انگلیسی و فرانسه مسلط نباشد. متاسفانه ما چندان پیوندی با یادگیری زبان نداریم.
نکته دیگر این است که مواجهه آنها با غرب از ما زودتر و بازتر است؛ یعنی هم زودتر با برآیند اندیشههای متفکران غرب برخورد کردند و کمی هم فضای ارتباطی بازتری نسبت به ما دارند. هنوز غربستیزی ما از غربفهمی ما بیشتر است. شاید در یک جاهایی این موضوع معقول و مبتنی بر منطق و استدلال خوب باشد، ولی همه جا خوب نیست.
نظر شما