
محمد جعفری قنواتی، پژوهشگر ادبیات فولکلور و عضو هیأت علمی نخستین جشنواره «هزار و یک شب» گفت: «هزار و یک شب» جزو ادبیات شفاهی ما محسوب میشود.
وی افزود: دومین شباهت در ساختار است؛ مثلا داستانهایی مانند «سلیم جواهری» از لحاظ ساختار بسیار شبیه به هزار و یک شب است. در این داستان هم کسی قصه میگوید تا مرگی را به تأخیر بیندازد. در مجموع داستانهایی شبیه به هزار و یک شب در ادبیات فولکلور ما وجود دارد که در ادبیات رسمی ما مانند سندبادنامه و بختیارنامه هم دیده میشود.
این پژوهشگر ادامه داد: همچنین بختیارنامه دو روایت دارد؛ یکی روایتی ادبی و بسیار مصنوع و دیگری روایتی که به ادب فولکلور نزدیک است و از قضا بسیار هم ساده نوشته شده است. جالب اینکه «بختیارنامه» یا «سلیم جواهری» ساختاری شبیه به هزار و یک شب دارند و قصه در قصهاند. ما هم در ادبیات شفاهی و هم ادبیات رسمی و کتبیمان داستانهایی شبیه به هزار و یک شب به لحاظ ساختاری و موضوعی داریم.
وی درباره ساختار هزار و یک شب نیز گفت: شفاهی یا کتبی بودن هزار و یک شب را با معیار قرار دادن ساختار متن بررسی میکنم. ساختار هزار و یک شب شفاهی است. تکرارها و لحنش نشان میدهد که داستانی شفاهی است. هزار و یک شب مکتوب شده اما ساختار شفاهی خود را از دست نداده. بنابراین به گمانم هزار و یک شب جزو ادبیات فولکلور ما محسوب میشود و ریشه در این نوع از ادبیات دارد.
«هزار و یک شب» نام یک کتاب بلند داستانی است که با تکنیک داستان در داستان و حول محور یک داستان واحد نوشته شده است. راوی در این کتاب، «شهرزاد» دختر باهوش وزیر است که برای فرار از کشته شده شدن توسط پادشاه، ناچار است برای او قصه بگوید. داستانهای این کتاب مجموعهای از حکایتهای هندی، عربی و ایرانی در دوران باستان و خلفای اسلامی است. 170 سال قبل، عبدالطیف تسوجی تبریزی، مامور ترجمه این کتاب به زبان فارسی شد.
در صد و هفتادمین سالگرد ترجمه هزار و یک شب به زبان فارسی، خانه کتاب در نظر دارد در همایشی یک روزه با عنوان «170 سال کتابخوانی با هزار و یک شب» به این کتاب و تأثیر آن در گسترش کتابخوانی بپردازد.
این همایش نیمه نخست اسفندماه برگزار میشود و علاقهمندان میتوانند مقالات خود را برای شرکت در آن، تا ابتدای بهمن ماه به دبیرخانه ارسال کنند. برای اطلاع از جزئیات فراخوان به اینجا مراجعه کنید.
سایر گفتوگوهای این پرونده را اینجا بخوانید:
ابومحبوب: دانشگاههای ایران به «هزار و یک شب» نپرداختهاند
موسوی: در «شب قوزی» با استفاده از «هزار و یک شب» جامعه معاصر نقد شد
میرعباسی: «هزار و یک شب» برای شرقیها ضرورت است و برای غربیها سرگرمی
اقلیدی: تسوجی صاحب درخشانترین ترجمه «هزار و یک شب» است
صباحی: روش روایت و کارگردانی پازولینی مشابه فضا و روش روایت «هزارویکشب» است
مخبر: «هزار و یک شب» بیشتر قصه اقوام است تا اسطوره
عباسی داکانی: «هفت پیکر» تحت تاثیر «هزار و یک شب» نوشته شده است
فتحعلی بیگی: «غلامِ سیاه» از شخصیتهای اصلی برخی قصههای «هزار و یک شب» است
نظر شما