آیینهای سوگواری در شهرهای ایران به روایت کتاب/2
تکیه معینالرعایا به روایت کتاب «جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان»/ از پلوی عزاداری تا اختلافات دستهها
تورق کتاب «جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان» حکایت از مراسم عزاداری در این خطه از ایران را دارد. برخی اعیان روضهخوانی را در تکایای خودشان انجام میدادند و تکیه را با جارو، چهل چراغ و لالههای زیاد تزئین میکردند. در این میان تکیه حسینخان معینالرعایا بین سایر تکایا ممتاز بود.
تورق منابع برای درک پیشینه عزاداری محرم
برخی زمانها که عزاداری عزاداران امام حسین(ع) را در ایران تماشا میکنیم، ناخودآگاه این پرسش برایمان پیش میآید که از چه زمانی این ابزار و امکانات برای عزاداری مهیا بوده است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش باید سراغ منابع رفت، از این رو کتابهایی که در حوزه تاریخ و با گوشه چشمی به فرهنگ عامه نوشته شدهاند، میتوانند ما را در این امر یاری کنند. اگر شهری در دامنه زاگرس مدنظر شما باشد و کنجکاو باشید که بدانید کردها در عزاداری خود از چه ابزاری بهره میگیرند، میتوانید کتاب «جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان» تالیف محمدعلی سلطانی را ورق بزنید تا به برخی پیشینه های سوگواری در دیار کردها دست بیابید.
همانطور که اشاره شد کتاب «جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان» یکی از کتابهایی است که به آئینها و فرهنگ غرب کشور اختصاص دارد و به مقدمات و شروع عزاداری در شهر کرمانشاه نگاه ویژهای میکند. در این مجال سراغ نخستین تکیههای بنا شده در این شهر رفته و تاریخچه آنها را مرور کردهایم. ضمن اینکه نگاه تیزبین مولف برخی رسوم شهرهای اطراف کرمانشاه را نیز از قلم نینداخته است.
سلطانی در نگاه نخست سراغ پیشینه عزاداری در کرمانشاه رفته و مینویسد: «انجام مراسم عزاداری اهلبیت از قرن سوم و چهارم، یعنی زمان استقرار حکمرانان آل بویه، در اکثر نواحی کرمانشاه برگزار میشده است. آلبویه که در مسیر حرکت سپاهیان دیلمی بودند؛ بالطبع چون آزادی از زیر یوغ خلفای مستبد بغداد را میخواستند و نیز قبلا زمینه پذیرش مذهب شیعه را در خود میدیدند، به علتهای موجود از آن جمله داشتن مذهب شافعی که نزدیکترین مذهب اهلسنت به شیعه میباشد و دیگر جستوجو برای مستمسکی که زمینه قیام و ایستادگی آنها را در مقابل مال خلیفه بغداد جایز بشمارد؛ به این مذهب از جمله بزرگداشت خاطره کربلا را به نیکی برپا میداشتند و در روستاها و قصبات کرمانشاه با آئین و آداب خاصی تمام مراسم سنتی را برگزار میکردند.» (ص 207)
عزاداری در دینور، شهر نام آشنای اهل تاریخ
بعضی سطور این کتاب به رسومی از شهرهای کرمانشاه اشاره میکند که شاید این مناطق را کمتر کسی شنیده باشد. شهرهای نه چندان شناخته شدهای که رسوم خاصی را در ایام محرم انجام میدهند. درباره شیوه پذیرایی از عزاداران اباعبدالله در یکی از شهرهای کرمانشاه میخوانیم: «کندوله از نقاطی است که به روابط ساکنانش در عهد دیالمه آبادان گردید و بنیاد آن مربوط به رکنالدوله دیلمی است، مراسم عزاداری دارای مراسم و آداب و رسوم خاصی است که با شکوه تمام برگزار میگردد. از جمله مراسم این ایام در کندوله شبیهخوانی است که در کنار امامزاده پیریافته برگزار میشود. شهرت و جاذبه این مراسم به حدی است که از قراء و نواحی اطراف دو روزه تاسوعا و عاشورا به کندوله میآیند و اهالی کندوله نیز از دو مرغ تا چند گاه هریسه ساخته و از واردین پذیرایی میکنند و آنان را اطعام مینمایند. گاهی بر سر جلب میهمان بیشتر و پذیرایی بهتر بر یکدیگر سبقت گرفته و هیچ تازهواردی، بدون مکان و طعام باقی نمیماند.» (ص 207)
گاهی در یک شهر وجود یک امامزاده باعث تجمع مردم آن شهر پیرامون آن امامزاده شده، شهر تاریخی دینور که نامی آشنا در ذهن اهل تاریخ است از این قاعده بهره گرفته است. مولف درباره شیوه عزاداری در دینور مینویسد: «در سایر نقاط دینور نیز که تعدادی امامزاده مدفون است. این مراسم با پوشیدن سیاه و گلزدن و نوحهخوانی در کنار امامزادهها برگزار میشود. در بالاچوب که بر روی تپه کوچکی، مقبره امامزادهای به نام «عباسعلی» واقع گردیده در ایام عزاداری دستههای عزادار از روستاهای اطراف گروه گروه به جوار امامزاده آمده و در تاسوعا و عاشورا مراسم شبیهخوانی برگزار میگردد.» (ص 207)
مرور تاریخچه تکایا و حسینیهها
یکی از نقاطی که عزاداران به سادگی تمام در آن برای امام حسین(ع) عزاداری و ماتمسرایی میکنند، تکایا و حسینیهها هستند. در این مجال درباره چگونگی احداث این مکانها آمده است: «در کرمانشاه نیز از عهد قاجاریه به بعد که تکایای متعدد و معتبری در مرکز شهر ساخته شده است؛ این مراسم باشکوه تمام برگزار میشد و زمانی که هنوز تکایا برقرار نشده بودند، افراد معتقد و زحمتکش در بعضی از محلات شهر، مراسم سوگواری خامس آلعبا را با سادگی خاص خود برگزار میکردند. از آن جمله دوست محمد نامی از سیفیکاران محله چالگنداب «محله سیده فاطمه» به برپایی مراسم میپرداخته و سپس فرزندش «شیرمحمد» که علاوه بر کشاورزی در ضرابخانه حکومتی نیز کاری داشته، به عهد پدر وفا میکرده و شبهای احیا و بیست و هشت صفر و اربعین را هم برگزار میکرده است. بعد از وی بازماندگانش در محل مسجد شاهزاده محمدعلی میرزا و در زیر سیاهچادر آئینهای ویژه هر روز سال را که عزاداری اهلبیت بود، برگزار میکردند که هنوز هم کم و بیش ادامه دارد.»(ص 208)
تکیههای کرمانشاه هر کدام روایت خود را دارند و در طول تاریخ از فراز و نشیب برخوردار بودند. سلطانی درباره دو تکیه مهم کرمانشاه آورده است: «اولین تکیه در فیضآباد کرمانشاه بنا گردید و بانی آن مرحوم سید محمد رحیم جد شادروان سید محمود کنجوری بود که از قدیمیهای این شهر و از نیکنامان خدمتگزار به اهالی و سرسپرده به خاندان علوی بودند. سپس مرحوم حاج سید در کوچه معروف به حاج سید بنای تکیه ثانی نهاد که پس از آن شادروان معینالرعایا تکیه باشکوه خود را بنا کرد که پس از طی فراز و نشیبهایی به تکیه معاونالملک معروف گردید و هنوز در لب آبشوران کرمانشاه برپاست.» (ص 209)
ارادت اهالی کرمانشاه به حاجی سید
برخی تکیههای کرمانشاه که روزی مامن عزاداران بوده و از اسم و رسمی برخوردار بوده، امروز از آنها تنها نامی مانده است، درباره این تکیههای فراموش شده میخوانیم: «عبدا...خان بیگلربیگی نیز در جلوخان حکومتی کرمانشاه اقدام به بنای تکیه نمود که در حال حاضر مخروبه و متروکه است. مسعود فرید مینویسد: در عزاداری محرم روضهخوانی و تعزیهخوانی و تشکیل دستجات سینهزن و زنجیرزن و تیغزن، مانند سایر نقاط ایران معمول بود، لوازمی که در آن زمان و چندی بعد همراه دستجات سینهزن بود؛ از قبیل (یدک، عماری، حجله، نعش، سرهای روی نیزه، اسرا و غیره) و تیغزن مدتی است متروک شده.»(ص 209)
پس از اینکه با تکیهها و تاریخچه این اماکن عزاداری آشنا شدیم، نوبت به چگونگی برگزاری مراسم عزاداری محرم در این تکایا میرسد. مولف درباره رونق تکایای مختلف در کرمانشاه مینویسد: «در کرمانشاه مراسم عزاداری و مفصلتر و باشکوهتر بود؛ بعضی از اعیان روضهخوانی را در تکایای خودشان انجام میدادند، تکایا را با جارو، چهل چراغ و لالههای زیاد تزئین میکردند. تکیه حسین خان معینالرعایا بین سایر تکایا ممتاز بوده، بهطوریکه میگفتند: در ایران نظیر نداشت، وسعت بنای سرپوشیده آن متجاوز از دو هزار متر بوده که تمام دیوارها بهطرز جالبی آئینهکاری شده و گویهای بزرگ بلوری رنگارنگ از سقف آویخته شده بود، در قسمت بالای تکیه به عرض بنا و به ارتفاع زیادی روی پلهها جار و شمعدان و چراغ قرار میدادند، در دهه اول ماه محرم به سینهزنهای محلی و عده زیادی از مردم پلو داده میشد، پس از آنکه تکیه را آتش زدند. بچهها به مناسبت اینکه دیگر پلو داده نمیشد، تصنیفی به کردی ساخته بودند که یک بیت آن در نظرم هست. پلو تمام بیبرا باوگ حسینخان در آ «یعنی برادر دیگ پلو تمام شد/ پدر حسین خان درآمد) تکیه عبدا... خان بیگلر بیگی و حاج سید نیز جالب بود، اهالی کرمانشاه نسبت به حاجی سید ارادت میورزیدند ولی بین دسته سینهزن حاجی سید (محله فیضآباد) و سینهزنهای معینالرعایا (محله برزه دماغ) اختلاف بود و معمولا هر سال روز عاشورا که دستجات به اصطلاح خودشان برای «بریدن قتل» به سرقبر آقا (قبرستان عمومی) میرفتند؛ آنجا دو دسته به زد و خورد میپرداختند، بدین ترتیب که عماریها را پر از چوب و چماق و قمه میکردند؛ همینکه دو دسته به هم میرسیدند؛ موضوعی را بهانه کرده به هم میریختند و مشغول زد و خورد میشدند.» (ص 210)
تجمع دسته تیغزنها جلو زندان حکومتی
مردم کرمانشاه از عزاداری برای اباعبدالله تنها به ظاهر آن اکتفا نکرده و گاه از این شور حسینی برای آزادی زندانیان دربند حکومت نیز بهره میبردند. در برخی سطور کتاب درباره تجمع عزاداران حسینی در مقابل زندانهای حکومتی میخوانیم: «یکی از رسوم عاشورا این بود که دسته تیغزنها جلو زندان رفته و از حکومت، آزادی زندانیان را میخواستند و اینقدر جلو حکومتی (شاه حسین وای حسین) گویان قمههای خود را به حرکت درآورده و گاهی بر فرق خود میزدند که متصدیان ناچار چند نفر را که جرم مهمی نداشتند تسلیم آنها کنند بدیهی است قبلا احتیاطات لازمه از طرف مامورین به عمل میآمد و زندانی که نمیخواستند آزاد کنند به محل دیگری انتقال میدادند.» (ص 210)
بعضی سنتها و رسومها تنها به یک شهر اختصاص دارد و آن استفاده از تمثیلها و وسایلی است که مردم با آن ابزار تلاش میکنند صحنه کربلا را برای عزاداران ترسیم کنند. یکی از صحنههای جالب توجه از مراسم عزاداری در کرمانشاه چنین ترسیم شده است: «در کرمانشاه دستجات قبل از رفتن «سر قبر آقا» به میدان توپخانه و دیوانخانه (مقر حکومتی) میرفتند و حاکم به دستهها خلعم میداد. در این مراسم علاوه بر آنچه که گذشت قفل زدن بود بدین صورت که شخصی از پوست حسینیه و شکم و دستهای خود قفل عبور میداد و میبست، سپس ذوالجناح میساختند و از اسبهای عیان یدککش میکردند و نیز شخصی هم بهصورت جبرئیل درمیآمد و با بالهای ساخته بهوسیله طناب از بالای طره سبزه میدان در وسط شبیهخوانی نازل میشد.» (ص 210)
مروری بر کتاب «جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان» حاکی از نکات جالب و خواندنی از عزاداری این خطه در ماه محرم بود. با این حال این اثر دربرگیرنده تمام شهرهای این استان نبود. ضمن اینکه به دلیل تنوع گرایشهای مذهبی در این ناحیه طبعا رسوم و شیوههای متفاوتی از عزاداری در محرم وجود دارد که در این اثر نیامده است.
در این زمینه بخوانید:
نظر شما