گروه ادبیات کودک و نوجوان بنیاد پژوهشهای اسلامی، کتاب «ابراهیم، پدر برتر» نوشته ناهید یوسفزاده را با تصویرگری علی اکبر بیواره برای کودکان و نوجوانان منتشر کرد.
این کتاب، بر اساس زندگی حضرت ابراهیم(ع) از هنگام تولد تا وفات ایشان با بهرهمندی از آیههای قرآن و روایتهای معتبر مفسران و دانشمندان علوم دینی، نوشته شده است. نگارنده کوشیده در بازنویسی و بازآفرینی داستانها، از عناصر تأثیرگذار عاطفه و احساس و همچنین تصویرگری و فضاسازیهای خیالانگیز و تغییر زاویه دید به سمت ذائقه کودکان و نوجوانان امروزی به نتایجی مانند احیای اسنادیـ تاریخیـ جامعهشناختی درباره پیشینان و نمایاندن نگرشها و باورهای آنان و ایجاد پیوند میان نسلها، دست یابد.
آشنایی با شاهکارهای مسلم زبان فارسی برای خوانندگان، تجربهای فراتر از آموختن پدید میآورد و دریچهای به دنیای رازآلود داستانها میگشاید. رسیدن به این دستاورد، مهمترین هدف نگارنده از بازنویسی متون کهن دینی است.
نام این کتاب برگرفته از آیه (وَجاهِدوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ ۚ هُوَ اجتَباكُم وَما جَعَلَ عَلَيكُم فِي الدّينِ مِن حَرَجٍ ۚ مِلَّةَ أَبيكُم إِبراهيمَ ۚ هُوَ سَمّاكُمُ المُسلِمينَ مِن قَبلُ وَفي هٰذا لِيَكونَ الرَّسولُ شَهيدًا عَلَيكُم وَتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ ۚ فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَاعتَصِموا بِاللَّهِ هُوَ مَولاكُم ۖ فَنِعمَ المَولىٰ وَنِعمَ النَّصيرُ) به معنی «و در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید، و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد؛ از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید؛ خداوند شما را در کتابهای پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید، تا پیامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا دارید، و زکات را بدهید، و به خدا تمسّک جویید، که او مولا و سرپرست شماست! چه مولای خوب، و چه یاور شایستهای» است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «نمرود بر تخت پادشاهیاش نشسته بود. مأموران هر ساعت یک بار برای او از کشتار نوزادان پسر، گزارش میدادند. آزر در گوشه کاخ ایستاده و سرش را زیر انداخته بود. با خود میاندیشید: حال چگونه درباره ابراهیم به او بگویم. اگر درباره وجود این پسر چیزی بشنود چه خواهد گفت؟
پس از مدتی سرش را بالا آورد و به نمرود گفت: ای نمرود! من پسری داشتم که سالها پیش از من دور افتاده بود. اکنون نزد من بازگشته است.
آنگاه ابراهیم را که بیرون ایستاده بود، صدا زد. ابراهیم خود را به پدر رساند. نمرود نگاهی به ابراهیم انداخت. چون او از کودکان معمولی خیلی بزرگتر بود، درباره اینکه باید کشته میشد، تردید نکرد. نمرود لبخندی زد و بیشتر به ابراهیم خیره شد. با این نگاره آزر دلش آرام گرفت. سرش را بالا آورد و از اینکه نمرود درباره ابراهیم شک و تردیدی پیدا نکرده بود، شادمان شد.
بتپرستان شهر بابل، هر روز غذا و آبهایی را که میخواستند بخورند، برای تبرک جلوی بتها میگذاشتند. سپس خودشان از آن غذاها میخوردند. چون آزر بتتراش بود، در خانه او بتهای زیادی از سنگ و چوب وجود داشت. هر روز هنگامی که آزر از خانه بیرون میرفت، ابراهیم به بتخانه میرفت و به بتها نگاه میکرد و میگفت: چرا از غذاهایی که در برابرتان قرار داده شده، نمیخورید؟ سپس ریسمانی را به گردن بتها میبست و آنها را روی زمین میکشید و با لگد به سرشان میکوبید و میگفت: چرا آب نمینوشید؟ چرا غذا نمیخورید؟...»
گروه ادبیات کودک و نوجوان بنیاد پژوهشهای اسلامی، کتاب «ابراهیم، پدر برتر» را در قالب 178 صفحه با شمارگان سه هزار نسخه با قیمت 63 هزار ریال منتشر کرده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به نشانی زیر مراجعه کنید:
نظر شما