دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۶
تاکید بر ضرورت تدوین الگویی برای علم و هنر ياددهی - يادگيری در کشور/ مشکلات نظام آموزشی که به سمت مدرک‌گرایی می‌رود

نشست معرفي و تحليل كتاب «پداگوژی، علم و هنر ياددهی - يادگيری» برگزار شد. به گفته کارشناسان حاضر در نشست در این کتاب بر ضرورت تدوین الگویی برای علم و هنر ياددهی- يادگيری در کشور تاکید شده است. همچنین باید محیط یادگیری را سازماندهی کرده اما پیش از آن هدفی تعیین کنیم و آموزش را با فطرت پیوند دهیم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست معرفي و تحليل كتاب «پداگوژی، علم و هنر ياددهی - يادگيری» دوشنبه 26 مردادماه با حضور استادان حیدر تورانی، نادر سلسبیلی، محمدرضا سركارآرانی، علی‌رضا عصاره، محمود امانی‌طهرانی، محمدرضا بهرنگی، عباس بازرگان و مترجم اثر در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. 

«پداگوژی: علم و هنر یاددهی ـ یادگیری از دوران باستان تا به امروز» عنوان کتابی است که در آن چگونگی تکوین نظریه‌ها و کاربردهای علم و هنر یاددهی - یادگیری(پداگوژی) و نیز تأثیر این نظریه‌ها و کاربرد آن‌ها بر شکل‌گیری جوانان، بزرگسالان و مدرسان مورد بررسی قرار گرفته است.

این کتاب در هفده فصل و با نگاهی روشن‌گرانه، تاریخ تکوین پداگوژی سنتی در دوران باستان تا تولد مدرسه در قرون وسطی و آموزش انسان‌گرا در عصر «تجدید حیات» را از یک سو و پداگوژی نوین در قرن بیستم میلادی تا عصر فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات را از سوی دیگر بازنمایی می‌کند.

کتاب مذکور، حاصل کار گروهی از صاحب‌نظران در علوم تربیتی و علوم اجتماعی در دانشگاه‌های کانادا، آمریکا و اروپا است و کلرمون گوتیه و موریس تاردیف آن را ویراستاری کرده‌اند و مطالعه آن، کلیدهای لازم را برای تأمل، نقد و مطالبه چرایی و چگونگی تحقق اهداف یاددهی - یادگیری در نظام‌های آموزشی، برنامه‌های درسی و به‌ویژه کیفیت حرفه معلمی با زبان تخصصی مرجع به دست می‌دهد.

فریده مشایخ، مترجم در ابتدای این نشست درباره ویژگی‌های کتاب «پداگوژی، علم و هنر ياددهی - يادگيری» توضیحاتی ارائه کرد و گفت: پداگوژی در پیوند با دیداکتیک به معنای به کارگیری فناوری برای فراهم ساختن دسترسی به متون درسی اعم از چاپی یا الکترونیک، تسهیل‌کننده و دیداکتیک است که بدون پیوند با پداگوژی برای یادگیری عمقی ناکافی است.
 
وی در ادامه با اشاره به تعریف موقعیت پداگوژیک گفت: دکتر هوشیار این موقعیت را معادل موقعیت مطلوب یادگیری تعریف می‌کند. در واقع در فرایند یاددهی ـ یادگیری چنانچه موقعیت مناسبی خلق شود از آن به عنوان موقعیت پداگوژیک نام برده می‌شود.
 
وی افزود: کتاب‌های درسی در کشور ما به صورت متمرکز تدوین می‌شود اما مدرس می‌تواند سر کلاس مدیریت اطلاعات و منابع را در حوزه تخصصی خود تدوین کند. اکنون نیز که دسترسی به متون دیگر از طریق فناوری به وجود آمده با استفاده از این منابع می‌توان متون منابع آموزشی را غنی کرد.
 
مشایخ گفت: مدیریت اطلاعات و ساختار دادن به دانش در قالب متن درسی به وسیله مدرس، دیداکتیک خوانده می‌شود، در واقع دیداکتیک پردازش اطلاعات و مدیریت منابع است که می‌تواند با پداگوژی ترکیب شود و منجر به توانمندسازی مدرس و فرایند آموزش شود.
 
این استاد دانشگاه با بیان اینکه پداگوژی فقط در کلاس درس استفاده نمی‌شود و امروزه در علوم دیگر نیز کاربرد دارد، گفت: به طور مثال اکنون در جهان مطالعاتی همچون مطالعات نرو پداگوژیک (مطالعات مغز، بدن و ذهن) وجود دارد و اصولاً پداگوژی به معنای عمق‌دادن و مفهومی کردن آموزش است.
 
وی همچنین یادآور شد: برای تحول بار معنایی پداگوژی از سنتی به پداگوژی نوین از «لـله‌گی» تا «علم و هنر یاددهی - یادگیری» و کاربرد آن در عمل، در غرب بیش از دو هزار قرن پیش مباحثی از یونان باستان تا امروز وجود داشته و در این زمینه انسان‌های بزرگی مانند سقراط کوشیده‌اند.
 
مشایخ تاکید کرد: حال این سوال مطرح است که میراث گرانقدر سرزمین کهن اسلامی که توسط دانشگاهیان مسئول از طریق چنین طرح‌هایی به نسل‌های بعد منتقل می‌شود چگونه می‌تواند با استفاده از پداگوژی موثر باشد؟
 
آموزش به معنای گفت‌وگو با موقعیت‌های پداگوژیک است
سركارآرانی در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه سیر تحول بار معنایی و مفهومی پداگوژی از گذشته تا امروز دیده می‌شود، گفت: امروزه ما از پداگوژی مبتنی بر حق نام می‌بریم. موقعیت‌های پداگوژیک یکی از مسایلی است که مورد توجه قرار گرفته و دکتر مشایخ در صفحه 41 کتاب به آن اشاره کرده است.
 
وی ادامه داد: مشایخ در این کتاب نوشته است، آموزش تعریف شدنی نیست، چون موقعیت‌ها همواره تغییر می‌کند و افراد آموزش دیده و موقعیت‌ها در حال تغییر تحول است بنابراین آموزش به معنای گفت‌وگو با موقعیت‌های پداگوژیک است و اگر این‌گونه شد آموزش تعریف شدنی می‌شود.
 
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه عدم اشتراک لفظ و معنا موجب مشکلاتی برای ما شده است، گفت: به طور مثال شما به من می‌گویید که چندین میلیون نسخه کتاب تولید کرده‌اید حال من می‌پرسم که اثر آن کجا دیده می‌شود؟ با این‌گونه آمارها که علمی هم نیست، نمی‌توان تأثیرگذاری را روی مخاطبان سنجید چرا که وقتی می‌خواهیم درباره آموزش سخن بگوییم باید از یک چهارچوب پیروی کنیم.
 
سركارآرانی همچنین درباره نقش پداگوژی در تمیز کیفیت گفت: دکتر مشایخ در کتاب خود بدین موضوع به خوبی اشاره کرده است؛ به طور مثال وقتی که معلم از دانش‌آموز در قبال تدریس خود چیزی طلب می‌کند دیگر کلامش نفوذ کافی را ندارد، اینجاست که پداگوژی می‌تواند وارد عمل شود و به کیفیت فرایند یاددهی و یادگیری کمک کند.
 
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به تعاریف مشایخ در کتاب «پداگوژی، علم و هنر ياددهی - يادگيری» گفت: ایشان در کتاب خود به تعاریف پداگوژی اشاره کرده است و من هم روی این موضوع تاکید دارم اما نکته مهم‌تر این است که ما دانشمندان زیادی داریم اما هر دانشمندی مهم نیست. موقعیت وقتی آموزشی می‌شود که بتوانیم از حصارهای دیسیپلینی بیرون بیاییم و آنها را شکسته و آموزش را تاثیرگذار کنیم.
 
سرکارآرانی در پایان یادآور شد: پداگوژی به مثابه هنر یادگیری و یاددهی است و صرفاً سخنرانی نیست اگرچه معلم می‌تواند در سخنرانی خود از ابزارها و روش‌های مختلف استفاده کند اما باید متوجه هدف اصلی آموزش باشد. به طور مثال معلمان همواره می‌گویند که فلان دانشمند چه گفته است در حالی که باید این سوال را مطرح کرد که فلان دانشمند چرا زنده و جاودان باقی مانده است؟
 
تعریف مشایخ در کتاب از پداگوژی تعریف مناسبی است
امانی‌طهرانی در بخش دیگری از این نشست درباره کتاب «پداگوژی، علم و هنر ياددهی - يادگيری» توضیحاتی داد و افزود: نویسنده در این کتاب موضوع مهمی را انتخاب کرده است. چرا که موضوع پداگوژی امروز برای ما بسیار مهم و حیاتی است. در تحقیقی که چندی پیش انجام شده بود نظام پایش آموزش و پرورش 6 کشور بررسی و این سوال مطرح شد که هریک از این نظام‌ها چه مفهومی را می‌پاید. نکته قابل تامل این بود که در همه این نظام‌ها مساله فرایند یاددهی و یادگیری مهم بود.
 
وی ادامه داد: تعریف مشایخ در کتاب از پداگوژی تعریف مناسبی است چون من پداگوژی را در حوزه مباحث عمیق فلسفی نمی‌بینم بلکه آن را علم و هنر یاددهی و یادگیری می‌دانم.
 
وی افزود: طی سال‌های اخیر عده‌ای در باب آموزش رسمی به تنهایی برای عده‌ای دیگر تصمیم گرفته‌اند اما همواره این سوال مطرح بوده که آیا ما توانسته‌ایم فرزندان‌مان را به نقطه درستی در آموزش هدایت کنیم یا اینکه تنها وقت بچه‌ها را تلف کرده‌ایم؟ اینها سوالات مهمی است که باید پاسخی برای آن یافت.
 
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در 50 سال اخیر در حوزه تالیف و تربیت هر از چند گاهی یک ساز را کوک کرده‌ایم، گفت: ما همچنان به این مسیر ادامه می‌دهیم و راهکارهای متعددی را امتحان می‌کنیم در حالی که اکنون بسیاری از پرژه‌های ما در حوزه تعلیم و تربیت هدف‌های درستی ندارد. اینجا باید با یک نگاه عمیق از دوران باستان تا امروز حرکت کنیم تا بتوانیم براساس این نگاه در آینده حرکت‌های درستی داشته باشیم.
 
امانی‌طهرانی با اشاره به فرایند یاددهی ـ یادگیری در کشورهای مختلف گفت: فرایند یاددهی - یادگیری در کشورهای مختلف مانند چین، انگلیس، فرانسه و... یکسان نیست چون این به فرهنگ آموزش و یادگیری ما برمی‌گردد. به طور مثال در ژاپن می‌بینیم که در کلاس‌ها یک نوع مسئولیت‌پذیری افراطی وجود دارد در حالی که در فرانسه نوعی خشم و فشار اجباری را در کلاس‌های درس مشاهده می‌کنیم.
 
وی تاکید کرد: وجه تمایز نظام‌های آموزشی یکی از موضوعاتی است که در این کتاب نقطه‌های تامل آن به دست می‌آید. در مقدمه كتاب «پداگوژی، علم و هنر ياددهی - يادگيری» مشایخ به این موضوع اشاره کرده که باید برای خودمان الگویی ترسیم کرده و براساس آن حرکت کنیم و ما باید همواره این سوال را داشته باشیم که در تمدن ایرانی ـ اسلامی آموزش و پرورش چگونه باید باشد.
 
وی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه كتاب «پداگوژی، علم و هنر ياددهی - يادگيری» نیازمند ویراست مجدد است، گفت: با وجود تلاش مترجم برای اینکه عبارات گویا باشند اما کتاب همچنان نیازمند ویرایش ادبی است و به طور مثال علایم نگارشی در کتاب به کمک خوانش آمده تا متن.
 
امانی ‌طهرانی گفت: علاوه بر این پاره‌ای از معادل‌ها در کتاب به خوبی توسط مترجم انتخاب شده و در پایان کتاب دو نوع نمایه به مخاطب ارائه شده اما پاره‌ای از کلمات هم برای معادل‌سازی جای تأمل و بازنگری مجدد دارد.
 
کتاب نیازمند ویراستاری است 
سلسبیلی دیگر سخنران این نشست ضمن گرامیداشت یاد استادان کاردان و شکوهی گفت: دکتر کاردان کتاب ارزشمندی با عنوان «روانشناسی دانش، آموزش و پرورش» دارد. ایشان در این کتاب پداگوژی را دانش آموزش و پرورش می‌داند.
 
وی ادامه داد: درباره پداگوژی کتاب‌های متعددی در ایران منتشر شده که کتاب «مربیان بزرگ» یکی از آنهاست. بنابراین ما در زبان فارسی کتاب‌های زیادی در این باره مانند کتاب «کاربرد روانشناسی در آموزش و پرورش» داریم که می‌توانیم مشاهده کنیم. این موضوع نشان‌دهنده این است که بزرگان ما کوشش زیادی داشته‌اند که فرایند یاددهی ـ یادگیری را مطرح کنند.
 
وی با بیان اینکه كتاب «پداگوژی، علم و هنر ياددهی - يادگيری» روند تحول و تکمیل آموزش و پرورش و نگاه به آن را از داخل نظریه‌های علمی متفاوت مطرح کرده است، افزود: این کتاب اثری عمیق و نیازمند تفکر بسیار است و علی‌رغم اینکه آثار زیادی در این حوزه ترجمه شده اما هنوز کار زیادی باقی نمانده است.
 
سلسبیلی تاکید کرد: كتاب «پداگوژی، علم و هنر ياددهی - يادگيری» جای چندین منبع برای ما بهره‌وری دارد و علاوه بر این ترجمه بسیار خوبی داشته اما همچنان نیازمند ویراستاری است. معادله‌هایی که در کتاب توسط مترجم انتخاب شده بسیار خوب و شایسته است.
 
باید به فطرت کودکان برگردیم 

بهرنگی نیز در بخش دیگری از این نشست با تاکید بر اینکه در فرایند یاددهی ـ یادگیری باید به فطرت کودکان برگردیم، گفت: یکی از دلایلی که کودکان تا سه سالگی به راحتی همه چیز را یاد می‌گیرند این است که با محیط پیرامون خود ارتباط دارند و همه چیز را کشف می‌کنند اما این ارتباط در بزرگسالی قطع می‌شود بنابراین باید در روند آموزش پتانسیل‌ها و استعدادهای فطری کودک را در نظر بگیریم.
 
وی اظهار کرد: ما همواره افتخار می‌کنیم که کتاب‌های زیادی خوانده‌ایم اما مساله این است که خوانده‌های ما نتوانسته در عمل و فرایند آموزش فرزندان موثر باشد. آموزش و پرورش کودکان را بدون ارتباط با فطرت و دنیای اطرافشان تنها برای کسب مدرک تربیت می‌کند و باید جلوی این معضل را گرفت.
 
فصل نخست این کتاب را بارها بخوانید
بازرگان نیز در ادامه این نشست با اشاره به روند انتشار كتاب «پداگوژی، علم و هنر ياددهی - يادگيری» اظهار کرد: قرار بود این کتاب به نمایشگاه کتاب سال گذشته برسد که متاسفانه این اتفاق صورت نگرفت و نهایتا کتاب در اوایل تابستان سال گذشته منتشر شد و البته افراد زیادی از انتشار آن بی‌خبر بودند، به هر حال این کتاب از جمله آثاری است که باید چندین بار خوانده شود چون مقدمه کتاب بسیار خواندنی است و من توصیه می‌کنم فصل نخست این کتاب را بارها بخوانید تا آن را بهتر درک کنید.
 
تورانی نیز با بیان اینکه فریده مشایخ دو کتاب دیگر نیز ترجمه کرده که هرکدام به نوبت چاپ بالای 30 بار رسیده گفت: این نشان‌دهنده دقت بسیار خوب ایشان در موضوعات مورد توجه جامعه است.
 
کاربر را توانمند کنیم به دنبال آموزش و فرهنگ می‌رود
مشایخ با اشاره به روند بهبودسازی مدارس گفت: پداگوژی در چارچوب رویکردی است که بانک جهانی به آن نگاه می‌کند. این رویکرد شامل دو مولفه مبنی بر بهبود محیط یادگیری و پیامدهای یادگیری برای بهبود آموزش است. محیط یادگیری شامل ابزارهایی مانند مدارس، کتب درسی، فرایند یادگیری و... است. قبل از اینکه محیط یادگیری سازماندهی شود ما باید هدف خود را تعیین کنیم تا براساس آن مدرسه بهبود پیدا کند. این هدف را باید جستجو کرد و البته مدنظر داشت که باید آموزش را با فطرت پیوند داد.
 
وی در بخش پایانی این نشست تاکید کرد: اگر بتوانیم کاربر را توانمند کنیم خودش به دنبال آموزش و فرهنگ می‌رود. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها