مولفان کتاب «سیاست خارجی در غرب آسیا: بررسی روابط معاصر عراق و عربستان» کوشیدهاند تا با تکیه بر نظریه موازانه قوا بهعنوان یکی از جنبههای نظری الگوی سنتی در صحنه روابط بینالملل، روابط بین عراق و عربستان را بررسی کنند.
مولفان کتاب تاکید میکنند که هیچ رویکرد نظری برای مطالعه روابط بینالملل مصون از انتقاد نیست و با همین انتقادات است که نظریهها تحول پیدا کردهاند و شاهد حضور و پیدایش رویکردهای نظری گوناگون و متنوعی در این عرصه بودهایم. نظریه موازنه قوا و حفظ توازن قوا نیز مانند دیگر رویکردها بیعیب و کامل نیست. اما با توجه به بارز بودن و دیرینه بودن این رویکرد در سیاست خارجی عربستان در منطقه به نظر میرسد بتوان در چارچوب این نظریه به خوبی سیاست خارجی عربستان را بررسی کرد. از این رو در این نوشتار رویکرد حفظ موازنه قوا و رهیافتهای مشارکت، مهار و دفع در چارچوب این نظریه بهعنوان چارچوب نظری بهکارگرفته شده است.
در بخشی از مقدمه این کتاب میخوانیم: «به منظور بررسی و شناخت مناسبتر و با کیفیتتر پدیدهها، تحولات و روندهای سیاسی بینالملل، استفاده از چارچوب نظری مناسب که به تجزیه و تحلیل مسائل مطرح در این عرصه کمک کند، بسیار ضروری است. اما به لحاظ فراوانی و تنوع مکاتب و رویکردهای نظری موجود در عرصه روابط بینالملل، پژوهشگر به ناچار باید با جستجویی دقیق در میان رویکردها و مکتبهای نظری مختلف، به انتخاب رویکردی بپردازد که وی را در زمینه بررسی موضوع پژوهش و مسأله مورد بررسی بهتر یاری کند. در این نوشتار سعی میشود با استفاده از چارچوب نظری موازنه قوا، سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال عراق جدید مورد بررسی قرار گیرد.»
در بخش دیگری از مقدمه کتاب نظریه موازنه قوا تعریف شده است. تئوری موازنه قوا بهعنوان قدیمیترین و بحثانگیزترین تئوری در رشته روابط بینالملل از اصول فکری رئالیستهای سنتی ناشی میشود. این گروه بهعنوان یک مکتب فکری بر جنبههای عینی تاریخ تأکید داشته و معتقدند که سرشت طبیعی انسان خودخواه و قدرتطلب است و انگیزه تلاش افراد در کسب قدرت بیشتر نیل به آمال شخصی است و حکومتها نیز از این قانون مستثنی نیستند. بنابراین جنگ یک پدیده ذاتی و معلول تلاش برای کسب قدرت بیشتر بوده و هیچ نوع سازمان جهانی نمیتواند مانع جنگ شود و منافع دولتها را در صحنه بینالملل حفظ نماید. در چنین جوی، قدرت تنها میتواند با قدرت مقابله کرده و کسب قدرت بیشتر حافظ منافع ملی کشورهاست.
کاتیلا فیلسوف سیاسی هند در چهار قرن قبل از میلاد مسیح به تجزیه و تحلیل مکانیسم موازنه قوا پرداخته و تقابل دو امپراطوری ایران و روم را در چارچوب توازن قوا بررسی کرده است. در حالی که تحقیقات بیشتر در این زمینه حاکی است که نویسندگان در گذشته موازنه قوا را بیشتر در سطح داخلی یک کشور مطرح کردهاند که این امر مبنایی برای مسئله تفکیک قوا در قرن هیجده شده است.
به گفته نویسندگان کتاب حاضر، ساختار آنارشیستی سیستم بینالمللی، دولتها را وادار کرد بخشی از منابع خود را به تاسیس و تجهیز نیروهای مسلح برای حفظ موجودیت و حاکمیت خود اختصاص بدهند. اما برخی دولتها، برای افزایش امنیت و مقابله با دشمنان برتر خویش به اتحاد و ائتلاف روی آوردند. از نظر هر یک از دولتها سازماندهی مزبور برای دفاع از خود تلقی شده در حالی که این امر در نظر سایر کشورها اقدامی تهدیدآمیز و خطری جدی علیه موجودیت آنها محسوب میشود. به کلام دیگر کشورها این دسته اقدامات خود را در چارچوب حفظ موجودیت و امنیت خود توجیه میکنند. اما دولتهای دیگر آن را عملی مخاطرهآمیز علیه حیات و حاکمیت خود میدانند. در این حالت افزایش امنیت یک دولت به معنی کاهش امنیت دیگری است و لذا کشور دوم نیز برای مقابله دست به افزایش قدرت خود میزند و این دور همچنان ادامه دارد.
مولفان کتاب حاضر در ادامه یادآور میشوند که بنابراین موازنه قوا عمدهترین پدیده ایست که از ساختار آنارشیستی سیستم بینالمللی ناشی میشود، حتی اگر تمام این واحدها تمایلی به برقراری توازن نداشته باشند. این تئوری بر این اساس طرحریزی شده است که تمام دولتها خواهان گسترش قدرت و کسب منافع بیشترند. مگر اینکه قدرتی مساوی و یا برتر در مقابل آنها قرار داشته باشد. لذا این نظام بهعنوان سازوکار مهار دولتها و وسیلهای برای حفظ نظم بینالمللی و راهنمای سیاست خارجی آنها و مقدمه حقوق بینالملل بهشمار میرود. در واقع تئوری موازنه قوا بهعنوان یکی از جنبههای نظری الگوی سنتی در صحنه روابط بینالملل محسوب میشود. این تئوری توسط نظریهپردازان روابط بینالملل برای بحث و بررسی روابط بین دولتها مطرح شده است.
در منطقه غنی از نفت خلیج فارس سه کشور ایران، عربستان و عراق برای تسلط در این منطقه برای مدتهای طولانی رقیب هم بودهاند. منطق رئالیستی توازن قوا میتواند برای تشریح این مثلث مورد استفاده قرار گیرد. در حال حاضر در صحنه عراق، عربستان با ترکیه برای «مهار» ایران و مهار دولت شیعی عراق همکاری میکنند. با توجه به برتریهای نظامی، جمعیتی، علمی و... ایران و حکومت عراق، عربستان به تنهایی قادر به مهار ایران و دولت کنونی عراق نیست. تا قبل از سقوط صدام، عربستان به همراه عراق از طریق سیاست مهار، جمهوری اسلامی را کنترل میکردند. اما اکنون مجبور به کمک گرفتن از ترکیه شده است. ترکیه نیز در این زمینه با توجه به رقابتی که با ایران در منطقه دارد با عربستان همکاری میکند.
کتاب «سیاست خارجی در غرب آسیا: بررسی روابط معاصر عراق و عربستان» نوشته محمدصادق کوشکی و جواد محمدی با شمارگان 500 نسخه در 152 صفحه به بهای 80 هزار ریال از سوی انتشارات خرسندی منتشر شده است.
نظر شما