بودن یا نبودن «دیگری» در میان هیولای رسانه ای! /نگاهی به مجموعه داستان «اندازه دیگری» نوشته مرتضی زارعی
ارتباط با «دیگری» مهم ترین رکن معنایی داستان های مجموعه داستان «اندازه دیگری» نوشته مرتضی زارعی است. این دیگری فراتر از مفهوم ساده معشوق یا فردی است که ایجاد کننده رابطه حسی ساده ای باشد. دیگری، گاهی مفهوم پدر، مفهوم معشوقه یا مفهوم ادبیات را به خود میگیرد. در این کتاب ارتباط با دیگری در میان ابزار هیولاوار رسانه ای، دغدغه اصلی نویسنده شده است.
یکی از مهم ترین ویژگی های این مجموعه را می توان تسلط نویسنده به زبان و نثری ساده و در عین حال شاعرانه دانست. زبان اغلب داستان ها شاعرانه هستند و با لحن و موقعیت هایی که نویسنده انتخاب می کند، هماهنگ شده است. هماهنگی زبان و نوع روایت را می توان از مهم ترین ویژگی های اثر دانست.
البته وجود این شاعرانگی سبب شده که در آخرین داستان این مجموعه مرز مشخص میان داستان و شعر از میان برداشته می شود. به بیان ساده تر، داستان پایانی مجموعه که عنوان نیز ندارد و فقط با خط تیره مشخص شده، در واقع شعری است که بیان روایی دارد و به نظر می رسد وجودش در یک مجموعه داستان غیر ضروری است. این شعر گرایی رادیکال را می توان در فرم روایت این نوشته نیز دید، که به صورت شعر و بند بند روایت شده است.
اغلب داستان های این کتاب راوی اول شخص دارند. استفاده از این نوع راوی را می توان از چند منظر مورد بررسی قرار داد. روایت راوی اول شخص و مفهوم شیء باوری که در ادامه به آن اشاره خواهیم داشت، از مهم ترین ویژگی های ادبیات مدرن است. راوی داستان ها اغلب درون گرا هستند و روایت ها درباره زندگی آنها و ارتباط با دیگری است.
از سوی دیگر اغلب داستان ها با شخصیت های محدود روایت می شوند. کم بودن شخصیت های داستان و برشی از موقعیت های زندگی روزمره از ویژگی های دیگر آنهاست. این انسان ها اغلب کم حرف هستند و با آدم های کمی در ارتباط اند. آنها می کوشند در این زندگی هر طور شده کسی را بیابند، با او حرف بزنند و یا ارتباط ایجاد کنند.
ارتباط با «دیگری»، مهم ترین رکن معنایی داستان های این مجموعه است. این دیگری فراتر از مفهوم ساده معشوق یا فردی است که ایجاد کننده رابطه حسی ساده ای باشد. دیگری، در بخشی مفهوم پدر، مفهوم معشوقه یا مفهوم ادبیات را به خود می گیرد.
«دیگری» هر آن چیزی است که خلاء آن ایجاد کننده مفهوم در دل زندگی انسان است. به بیان ساده تر وقتی درباره پدر و حضور او در زندگی روزمره صحبت به میان می آید، حضور همیشگی او و تبدیل شدن وی به عنصری روزمره باعث می شود دیگر جایگاه و نگاه روزمره، مفهوم واقعی پدر و پدر بودن را از میان ببرد. در این وضعیت غیبت وی باعث دیده شدن مجدد او میشود. این مفهوم مانند نگاه کردن به یک عکس است، تا زمانی که در این عکس همه چیز سرجای خودش قرار دارد. مخاطب یک عکس ساده را می بیند. در صورتی که فقط به اندازه کوچکی، بخشی از عکس را برداریم. قسمت سفیدی ایجاد می شود. این خلاء باعث دقت در تصویر یاد شده می شود. در این مجموعه داستان ها به معنای واقعی همان خلاء را نشان می دهند. به طور مثال در داستان «سنگینی» یا داستان «ابر»، نویسنده این بودن و یا نبودن دیگری را چنان برجسته می کند که مانند همان مثال عکس و برش تصویری از یکی از حاضران جلسه است.
اهمیت به اشیاء از ارکان اصلی این مجموعه احساس می شود و نویسنده با زیرکی در پس داستان ها این پرسش را مطرح می کند، آیا ارتباط با جهان امروز در گرو کشف و خو گرفتن با اشیاء نیست؟
این که امروزه ما حتی برای ارتباط با دیگران و لحظه ای حرف زدن با آنها از وسایل ارتباطی بهره می گیرم درد جامعه امروز ما نیست؟ آیا درد امروز ما در چت های شبانه در فضای مجازی با انسان هایی که فقط تصویری از آنها می بینیم، نیست؟ در صورتی که دیگری در کنار ما زندگی می کند، در حالی که برای حرف زدن با او نیز از وایبر استفاده می کنیم؟ این که انسان معاصر در پس پیشرفت روز افزون و هیولاوار ابزار انتقال روز به روز تنهاتر می شود و در پوسته خویش فرو می رود، درد جامعه مدرن و صنعتی زده نیست؟ نویسنده کوشیده این مساله را در پس داستان هایی با روحیات شاعرانه توصیف کند.
«اندازه دیگری» مجموعه ای است که ساده نوشته شده، اما عمیق به نظر می رسد. داستان هایی که نویسنده در دل روایتی سر راست می کوشد درد انسان امروز را به تصویر بکشد. انسانی در اوج تنهایی که حتی با همزاد خویش نیز گویی در دوئلی ازلی ابدی است.
این کتاب پاییز امسال(1393) از سوی نشر روزنه منتشر شده است.
نظر شما