گزیده اشعار مهدی مظفری ساوجی به نام «زندگی چیزی کم ندارد» با گزینش سیمین بهبهانی منتشر شد.
«سه گفتوگو»، «آینههای رنگ پریده»، «رنگها و سایهها»، «سایهام را بر دیوار جا گذاشتهام»، «شب به شیشه میزند»، «بیمارستان» و «از میان غزلها» از بخشها و عناوینی چون «مردگان»، «خوشبختی»، «درمانده»، «و هیچ کسی نیست»، «از زندگی»، «میراث»، «وصیت»، «زندگی»، «درماندهها»، «شمعی در باد»، «معجزه!»، «گل یخ»، «انسان»، «غم و شادی»، «روزی گل و سنگ»، «معجزه»، «پوسیدگی» و « در خانه» از جمله اشعار این کتاب به شمار میآیند.
در شعر «مسخ» از این مجموعه می خوانیم:
«حالا
چه فرق میکند
در کدام شهر زندگی کنی
وقتی
طول زندگیات را
آسانسورها
با شتاب طی میکنند
و عرض آن را
متروهای سراسیمه
ظهر خودش را
به زحمت بالا میکشد آفتاب
از پشت آسمانخراشها
و با عجله
پایین میکشد آن را
آسمانخراش خونسرد دیگری
طلوع و غروب را باید
چگونه کشف میکردم؟
روز را به شب
شب را به روز
میرسانم
در آرزوی خواندن کتابی که هنوز
به خط بریل
در نیامده است.»
مجموعه شعر «زندگی چیزی کم ندارد» نوشته مهدی مظفری ساوجی، در 271 صفحه، با شمارگان 500 نسخه، به بهای 12 هزار و 500 تومان از سوی موسسه انتشارات نگاه منتشر شد.
نظر شما