«از این‌جا که می‌گذشتید»، «من و محمد فری»، «در شهری کوچک»، «هیچ‌کس آوازش را نشنید»، «قناری در تاریکی»، «بیمارستان‌های من» و «مرداب واژگان» نام برخی داستان های این کتابند.
داستان کوتاه« من و محمد فری» این گونه آغاز می شود: «از همان بعد از ظهر آسمان کیپ تا کیپ ابر شده بود؛ سفید یکدست. معلوم بود که این ابر برف دارد. صدای کوبه در مدرسه آمد تعجب کردم. پالتوام را که یادگار دوران سپاهی دانشم بود روی کولم انداختم. سوسه برف می آمد. در را که باز کردم جلوم ایستاده بود.»(ص11)
در بخشی از پشت جلد كتاب نیز می خوانیم: «یکی فریاد می کشد و خواب مارهای کویری را می آشوبد. یکی می نشیند و پنهان از چشم مارمولک ها چشم هایش را در زیرماسه ها می کارد! یکی جوی کوچکی از اشک تدارک دیده تا در زمین ریشه بگیرد. یکی خودش را به گونه ای معکوس در زمین دفن کرده است. دو پای نحیف از شن ها بیرون است که دو چشم درشت درکف آن ها می درخشد.»
دهکده پر ملال، باغ‌های اضطراب، کوفیان، شب (نمایشنامه)، غم‌های کوچک، دوست من (نمایشنامه)، سیری در جذبه و درد، قالیبافان (نمایشنامه)، سخن از جنگل سبز است و تبردار و تبر، دو چشم کوچک خندان، تمام باران‌های دنیا و مویه‌های منتشر، عناوین برخی آثار ادبی فقیری هستند.
انتشارات هیلا «من و محمد فری » را با شمارگان 770 نسخه، قطع رقعی، 136 صفحه و به بهای 6 هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما