تیاسالیوت/ TS Eliot بدون شک،برجستهترین شاعر قرن بیست است. چراکه راه اندیشیدن ما را تغییر داد و پس از گذشت 50 سال از درگذشتش، همچنان نوآوریهای جدیدی از لابهلای متونش کشف میکنیم.
اکنون 2015 است. صد سال پیش شاعر مهاجر جوان شعرش بنام «پیروزی مزخرف!» را برای چاپ در مجلهای در لندن فرستاد. نامه ردیه سردبیر بسیار صریح بود: عدم استفاده از –Uck/ -Unt/ -Ugger در پایان کلمات قابلپذیرش نیست. آن زمان شاید کلمه آمریکایی مزخرف/bullshit در انگلیسی نبود اما یک قرن گذشت و امروز «قرن مزخرف» شده است!
شاعر مهاجر مأیوس، 4 سال قبل از آن در سن 22 سالگی شاهکار خود را به اتمام رسانده بود. تنها برای چند تن از دوستانش خوانده بود و در انگلیس در ژانویه 1915 برای همکلاسیهای خود متن منتشرنشده اشعارش را خواند. ویراستاری آن را مرز جنون خواند و ویراستار دیگری قادر نبود سر و ته آن را به هم وصل کند! و عنوانش این بود: «ترانه عاشقانه جی آلفرد پروفروک»!
و حالا این شعر آغاز مدرنیسم ادبی در زبان انگلیسی شده است!
امسال صدمین سالگرد انتشار اولین شعر و معروفترین شعر تیاسالیوت است و در هاروارد، جایی که الیوت بیشتر فرصتهای مطالعاتی خود را گذراند، نمایشگاهی به همین مناسبت در کتابخانه «هاتون» و سالگرد ظهور پروفروک برگزار میشود، درجایی که یک روز نامش را خائن فرهنگی نامیدند و حالا یکی از بزرگترین شاعران زبان انگلیسی!
چهارم ژانویه 50 سال پیش، الیوت کنار همسر دومش والری که تا سال 2012 زنده بود، به دلیل بیماری امفیزما در لندن درگذشت.
او نهتنها معروفترین شاعر زنده زمان خود بود، بلکه مورد تحسین بینالمللی قرار گرفت، نوبل ادبیات 1948 به وی اهدا شد، مدال طلای دانته را کسب کرد، جایزه گوته به وی تعلق گرفت، مدال آزادی امریکا و مدال نظم انگلیس را با شایستگی دریافت کرد. نسل جدید و جوانان نهفقط پروفروک را شناختند، بلکه با «سرزمین هرز»/The Waste Land او زندگی کردند و «رباعیات چهارگانه»/ Four Quartets در سال 1943 در 40 صفحه خواندند و لذت بردند.
مخاطبان تئاتر، نمایشنامههای وی مانند «قتل در کلیسای جامع» و «کوکتیل پارتی» را در فستیوال ادینبورو، در لندن و برادوی اجرا کرده و در خانه و مدرسه بچهها گربههای رقصان وی را (مجموعه اشعار غریب تیاسالیوت ترکیبی از روانشناسی و جامعهشناسی گربهها) به صورت موزیکال برگزار میکنند.
چهارم فوریه 1965 مراسم یادبود ویژهای برایش در وستمینستر برگزار کردند.
50 سال بعد واژه «سخت» دیگرضمیمه الیوت نیست.«مردان توخالی» هنوز یکی از بهترین اشعار وی است. تسلط الیوت بر تغییرپذیری زبان ستودنی است و تصویر و صدای اشعارش به نظر میرسد «ریشه کن ناشدنی» است.
الیوت چه زمانی که بانکدار بود و چه زمانی که به عنوان ناشر کار میکرد؛ با اعتمادبهنفس کامل کار میکرد و البته بخشی از او همیشه در حال فرار بود و از کار رسمی هم طفره میرفت. خواهرزادهاش گراهام بروس فلچر را به فروشگاه جوک و خنده لندن برده و بمبهای بدبو خریده و جلوی هتل بدفورد رها میکنند، جایی نزدیک محل کار الیوت! نزدیک میدان راسل در بلومزبری و با عصای چارلی چاپلینی دمشان را روی کولشان گذاشته و از صحنه جنایت فرار میکنند!
تیاسالیوت (بزرگترین شاعر لندن و بعد از جنگ دوم جهانی) بیش از هر شاعر دیگری در قرن 20 نشان داد به تعادل سنت و مدرنیته اعتقاد دارد و میراث واقعی خود را به عنوان شاعر، ناشر،منتقد و سردبیر فضاسازیهای لازم را انجام داد.
شعر الیوت به تداوم مبارزه فکر میکند.در ذهنش وحدت اروپایی را شکل میدهد و به یک تمدن فکر میکند. کارهای الیوت ماندگار شد نه در سرزمین انگلیسیزبانها بلکه در همه جای جهان.در امریکای جنوبی لوئیس بورخس مقاله مهمی / La eternidad y TS Eliot درباره وی نوشت،شاعر قرن بیست و یکمی مکزیک –پدرو سرانو- دریافتهای شعری خود از الیوت را بکار گرفته و به خوانندگان مکزیکی خود هدیه کرد، و کریستوفر ریکس در سرزمین الیوت تأکید کرد که الیوت با شاعران بعد از خود مانند آنتونی هچت پیوند درونی برقرار کرده است و رابرت لوول یک نیوانگلندر جدید (هم وطن) عشق فامیلی را به تأثیر از الیوت گفته است.
همه آنچه دوست دارید درباره بزرگترین شاعر قرن 20 دنیای انگلیسی زبان بدانید را میتوانید 5 فوریه 2015 و روز انتشار کتاب بیوگرافی الیوت جوان: از سنت لوئیس تا سرزمین هرز، نوشته رابرت کرافورد بخوانید.
{توماس استرنر الیوت/ Thomas Stearns Eliot بیست و ششم سپتامبر 1888 در ایالت میسوری امریکا بدنیا امد و در لندن درگذشت. ششمین و اخرین فرزند خانواده ای بود که پدرش تاجر و مادرش شاعر. در هاروارد لیسانس و فوق لیسانس گرفت و در سوربن فرانسه ادامه تحصیل داد و بعد دکترای فلسفه در هاروارد! بورس تحصیلی در انگلیس گرفت و آنجا ماند. در 26 سالگی با وی وی ین ازوداج کرد. معلم شد و بعد بانکدار و بعد در انتشارات فابر. زنش در بیمارستان روانی لندن مرد و با زن دومش والری کم زندگی کردچرا که در 4 ژانویه 1965 بدلیل بیماری امفیزما درگذشت. }
نظر شما