
در نشست بررسی کتاب مرتضی کریمینیا عنوان شد
«کتابشناسی مطالعات قرآنی» پلی برای قرآنپژوهان داخلی به خارج است/ کتابی که میتواند بستر تولید اندیشه باشد
مهرداد عباسی در جلسه نقد و بررسی کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» نوشته مرتضی کریمینیا، آن را بستر تولید اندیشه و درک مسالههای جدید در مطالعات قرآنی دانست.
خجستگی و برکت پژوههای قرآنی
در ابتدای نشست نقد و بررسی کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی»، محمدحسین ساکت به اهمیت مطالعات قرآنی پرداخت و گفت: مطالعات قرآنی در فرهنگ ما مسلمانان از جایگاهی ویژه برخوردار است و علاوه بر اهمیت آن به عنوان پژوهشی در باب کتاب آسمانی مسلمانان، همواره برای نویسندگان خود خجستگی و برکت داشته است.
وی همچنین به اهمیت یافتن مطالعات قرآنی در غرب طی پنج دهه گذشته اشاره کرد و افزود: در 50 سال اخیر، شور و شوق و علاقهای ویژه به این دست مطالعات در بین محققان غربی و خاورشناسان شکل گرفته است.
ساکت ضمن اشاره به ارزشمند بودن کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی»، آن را به عنوان اثری معرفی کرد که هشت هزار و 811 عنوان کتاب و مقاله را در باب ترجمهها و پژوهشهای قرآنی گرد آورده است. وی افزود: این مطالعات، اغلب به زبان انگلیسی تدوین شدهاند. در رتبه بعدی، آثاری به زبانهای آلمانی و فرانسوی و در حجم کمتر کتابهایی به زبان ایتالیایی قرار دارند.
همچنین وی اضافه کرد: کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» که هم ناظر به کتابهای حوزه قرآنپژوهی و هم ترجمههای قرآنی است و ظرافتها و دقتهای بیشماری در نگارش آن رعایت شده است، قطعاً اثری کارگشا و مفید برای محققان و پژوهشگران خواهد بود.
تصویری واقعگرا از پژوهشهای قرآنی
سخنران بعدی این مراسم مهرداد عباسی بود که مباحث خود را با تعریف و تمجید از شکل ظاهری و محتوایی کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» آغاز کرد. او در ادامه به ذکر دو ویژگی برجسته این اثر پرداخت و گفت: اولین ویژگی بارز کتاب حاضر که جزو ارزش افزودهاش به شمار میآید، نمایه پربار آن است؛ نمایهای که به مخاطبان این امکان را میدهد تا موضوع ها خاصی را که کتاب به آنها پرداخته است، جستوجو کنند. همچنین ترجمه دقیق واژگان، دومین ویژگی بارز این اثر قلمداد میشود؛ به عنوان مثال، نگارنده این اثر در ترجمه واژه Bible به یک عنوان ترجمه بسنده نکرده است و متناسب با موضوع مقاله یا کتاب از عناوین مختلف کتاب مقدس، تورات، انجیل و گاه عهدین، استفاده کرده و با پرهیز از ترجمه تحتاللفظی به ارائه ترجمهای گویا روی آورده است که مخاطبان زیادی را تحت پوشش قرار میدهد.
عباسی در بخشی دیگر از سخنان خود درباره مقدمه کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» توضیح داد در این مقدمه ذکر شده است که کتابها و مقالات موجود به زبانهای اروپایی از سال 1500 تا 2012، مورد توجه و نظر نویسنده قرار گرفتهاند. باید توجه داشت که قرآنپژوهی در غرب از نیمه اول قرن 19 رنگ و بویی علمی به خود گرفت و بدل به رشتهای علمی و آکادمیک شد. از سوی دیگر همان طور که حجم مطالعات قرآنی در غرب از سال 1500 تا 1850 قابل مقایسه با سالهای بعد نیست، در 50 سال اخیر هم با افزایشی مطالعاتی در این حوزه روبهرو هستیم که قابل مقایسه با 150 سال گذشته نیست. این مساله نشان از آن دارد که هرچه در تاریخ پیشتر رویم، این افزایش به صورت فزاینده خود را عیان میکند.
وی درباره محتوای این مطالعات و تغییرات آنها در گذر زمان یادآور شد: از سال 1850 به بعد، مطالعات قرآنی غربی از گفتمان جدلی کلیسایی فاصلهای بسیار گرفت و با دغدغههای علمی همراه شد که نشانگر رشد روحیه حقیقتطلبی در بین غربیان در این حوزه مطالعاتی است. در کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی»، این روند بهخوبی قابل ملاحظه است و در یک جمله میتوان گفت، کتاب حاضر «عرضه تصویری مطابق با واقع از پژوهشهای انجام شده در باب قرآن است.»
عباسی ضمن اذعان به جامعیت این اثر، از آن به عنوان خشت بنای اولیه مطالعات این حوزه یاد کرد و افزود: باید توجه داشت که چنین مطالعهای نباید به عنوان پایان راه فرض شود بلکه نقطه شروع پژوهشهایی است که بر موضوعهای قرآنی مورد توجه غرب، متمرکز شدهاند.
وی با بهشمار آوردن این اثر در ژانر بیبلیوگرافی ادامه داد: گونه دیگری از آثار تحقیقی نیز تحت عنوان دائرةالمعارف وجود دارد. اگر مقایسهای بین این کتاب ــ که بیبلیوگرافی مطالعات قرآنی در غرب محسوب میشود ــ با دائرةالمعارف قرآنی تالیف دنیای غرب صورت دهیم، در وهله اول، شباهت اندکی به نظر میرسد اما شباهت بزرگی میان آن دو وجود دارد و آن این است که هر دو مدخلیاند برای شناخت موضوعهای قرآنی که در غرب بدل به مساله شدهاند. تفاوت این دو نیز در آن است که این کتاب ما را به ترتیب الفبایی مؤلفان پیش میبرد در حالی که دائرةالمعارف غربی به ترتیب موضوعی این کار را انجام میدهد و ذیل هر مقاله به ارائه یک بیبلیوگرافی میپردازد. از این رو به نظر میرسد که گام بعدی پس از این کتابشناسی میتواند تالیف یک دائرةالمعارف قرآنی باشد و پس از آن نیز در پی ارائه تصویری از مطالعات قرآنی در دوره معاصر باشیم.
عباسی در ادامه مباحث خود به وضعیت کنونی مطالعات قرآنی در کشور نیز پرداخت و گفت: کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی»، راهگشای ما در رسیدن به سه هدف است. در وهله اول این کتاب، میتواند بستر تولید اندیشه و درک مسالههای جدید در مطالعات قرآنی باشد. متاسفانه، مسائلی که در جامعه ما مورد توجه قرآنپژوهان است، مسالههایی است که به 500 سال پیش و مسائلی نظیر آنچه «سیوطی» در کتاب «الاتقان»، طرح کرده است، شباهت دارند. کتابی نظیر «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی»، میتواند برای ما نمایانگر مسالههایی باشد که در غرب در مورد قرآن ظهور کردهاند و ما میتوانیم از آنها برای مطالعات قرآنی خود ایده بگیریم؛ علاوه بر آن که ایجاد مساله جدید و پرداختن به آن بخشنامهای نیست و نیاز به استفاده از ظرفیت عالمان حوزههایی نظیر نسخهشناسی و زبانشناسی دارد.
وی ادامه داد: دومین اثری که کتاب حاضر میتواند بر مطالعات قرآنی ایران داشته باشد، آن است که قادر به موضوعسازی برای پایاننامههای دانشگاهی است و دانشجویان میتوانند در بخش پیشینه تحقیقاتی خود به آن ارجاع دهند، ضمن آن که این کتاب، به معرفی مقالات و کتابهایی میپردازد که این ظرفیت را دارند تا آثاری ارزشمند برای ترجمه باشند؛ بهعلاوه، ما در تمدن اسلامی جدید شدیداً نیازمند نهضت ترجمه هستیم تا جغرافیای مطالعات اسلامی را بیابیم. پس از این مرحله، باید سراغ مقالات، کتابها و رسالههایی در توصیف و تبیین این آثار برویم و آنها را خوب دریابیم و در نهایت با طی کردن مراحل فوق، توان ارزیابی و داوری چنین کتابهایی را بیابیم. متأسفانه در جامعه ما این روند به شکل معکوس طی میشود.
عباسی در بیان سومین فایده کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» برای مطالعات قرآنی ایرانی عنوان کرد: این کتاب، زمینهسازی برای نگاه به مطالعات قرآنی به عنوان یک رشته آکادمیک است؛ رشتهای با تاریخ فراز و فرود مسائل مطالعات قرآنی و نیز نظریههای گوناگون و گاه رقیب.
کتابی برای نمایش سیر تطور مطالعات قرآنی در غرب
محمدکاظم رحمتی، سخنران دیگر این نشست، ابتدا به دقت نویسنده در ترجمه عناوین اشاره کرد و سپس در ذکر ویژگی مهم این کتاب گفت: فهرستی که از مقالات و کتابهای مختلف قرآنپژوهانه غربی در این اثر آمده است و بهخوبی نمایانگر سیر تطور مطالعات قرآنی در غرب و نیز روش و موضوعهای متنوع آنهاست.
وی در ادامه، ضمن مفید و مؤثر دانستن کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» برای محققان افزود: این کتاب میتوانست با عمیق شدن روی موضوعهای مهم، خدمتی پنهان به مخاطبان خود ارائه کند و به نظر میرسد که این توان را داشت تا نشان دهد که کدام یک از مقالات و کتابهای موجود در این کتابشناسی از اهمیت و عمق بیشتری برخوردار است.
رحمتی به ذکر مثالی درباره اهمیت پژوهشی چنین آثاری اشاره کرد و گفت: اولین باری که قرآن توسط یک اروپایی در ونیز منتشر شد، به دلیل بیاطلاعی ناشر از اعرابگذاری در زبان عربی، وی به استفاده نادرست از اعراب پرداخت و به دلیل زیبایی بصری فتحه، به جای اعرابهای متنوع متن عربی، صرفاً از فتحه استفاده کرد. این ناشر اروپایی پس از چاپ و انتشار اثر، متوجه اشتباه خود شد، آنهم در حالی که در مطالعاتی نظیر مطالعه «آرتور جفری» ادعا شده است که چنین قرآنی، بر اثر تعصب کلیسای کاتولیک و به منظور تحریف قرآن منتشر شده است؛ در حالی که داستان واقعی و مستند، مربوط به اشتباه ناشر ونیزی است.
وی افزود: باید توجه داشت که کریمینیا ــ نویسنده کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» ــ 15 سال پیش به نگارش این اثر روی آورد و این در حالی بود که آن زمان ارتباطات به شکل امروزینش، گستردگی نداشت و فقط با دقت و پیگیری وی، اطلاعات گردآوری شد.
مطالعات قرآنی در ایران نباید جزیرهای باشد
در پایان این نشست، مرتضی کریمینیا به ایراد سخن پرداخت و در آغاز، درباره روش مطالعاتی خود گفت: کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» صرفاً به دنبال ترجمههای قرآنی به زبان اروپایی نبوده بلکه پژوهشهای قرآنی را نیز در نظر قرار داده است. علاوه بر این، نه تنها کتابهای این حوزه معرفی شدهاند که عناوین مقالات معتبر علمی نیز در کتاب گنجانده شده است. البته در این پژوهش، مقالات ژورنالیستی و سایبری، جایی ندارند.
وی ادامه داد: هدف پژوهش حاضر این بوده است تا نقشه راهی برای محققانی طراحی کند که از انبوه مطالعات خارج از کشور در حوزه قرآنپژوهی بیاطلاعاند؛ چراکه این بیاطلاعی سبب شده تا حوزه مطالعات قرآنی در ایران، حالتی جزیرهای و دورافتاده از سطح بینالملل داشته باشد. محققان ما تا زمانی که در فضای ایران تحصیل و مطالعه میکنند و از این فضا خارج نشدهاند، تصوری از مسائل حوزه قرآنی که دغدغه غرب است و با آن درگیرند، ندارند. این افراد با ورود به فضای مطالعات قرآنی غرب، دچار سردرگمی میشوند چون نمیتوانند با مسائل متنوع و فراوان این حوزه در غرب، ارتباط برقرار کنند.
کریمینیا افزود: کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» میتواند به عنوان اثری کاربردی و مفید برای پیوند زدن میان حوزه مطالعات قرآنی داخل کشور و جهان خارج از ایران عمل کند و محققان از طریق آن با اجزای مختلف مسائلی که در جهان غرب تولید میشوند، آشنا شود. از سوی دیگر در موقعیتی که فضای رسانهای بهویژه در غرب با انتشار اخبار پراکنده مختلف در حوزه قرآنپژوهی، سبب پراکندگی ذهنی و تلاطم فکری جامعه ایرانی میشوند، حضور چنین آثاری میتواند زمینهساز پرورش متخصصان، استادان و دانشجویانی باشد که بهموقع پاسخی مناسب برای این وضعیت داشته باشند.
نویسنده کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» ضمن ابراز تاسف درباره کم توجهی قرآنپژوهان ایرانی به علم و موضوع نسخهشناسی، تاکید کرد: در فضای دانشگاهی ما، نسخهشناسی قرآن به عنوان مساله و دغدغه، تعریف و شناخته نمیشود و در داخل ایران، آن را فاقد ارزش علمی میپندارند. در حالی که در غرب این موضوع از اهمیتی خاص برخوردار است و در مطالعات قرآنپژوهی غربی جایگاهی ویژه و تعیینکننده دارد.
کریمینیا درباره ضرورت تعریف و تبیین مسائل جدید در حوزه قرآنپژوهی ایرانی یادآور شد: متاسفانه مسائلی که به عنوان دغدغههای قرآنپژوهی ایرانی تعریف میشوند، از مسائلی که جامعه ایرانی با آنها درگیر است، فراتر نمیروند. به عنوان مثال، محققان ایرانی به سراغ سوژههایی نظیر طلاق یا در نهایت وحدت اسلامی از منظر قرآن میروند و صرفاً به حل مشکلات زمان حال ناظر هستند؛ در حالی که غرب چنین روندی را طی نمیکند. از این رو قصد اصلی من از نگارش این کتاب، برداشتن و شکستن مرزی است که میان مطالعات داخلی و خارجی قرآنپژوهی وجود دارد. به این ترتیب در موقعیتی که دانشجوی فیزیک ایرانی خود را بینیاز از مطالعات غربی فیزیک نمیداند و همواره میان علم فیزیک در ایران و خارج از کشور، حفظ ارتباط و پیوند ضروری است، در حوزه مطالعات قرآنی نیز این ارتباط باید برقرار شود و پایدار بماند.
نویسنده کتاب در بخشی دیگر از سخنان خود به شیوه جمعآوری مقالات و کتابها اشاره کرد و گفت: در این مجموعه تمامی کتابها و مقالات ارائهشده در حوزه قرآنپژوهی که به زبانهای غیراسلامی تالیف شدهاند، شناسایی شده است. همچنین در ترجمه عناوین نیز به ترجمه تحتاللفظی بسنده نشده و گاهی برای ترجمه عنوان کتاب یا مقاله به اصل آن مراجعه شده است تا معنای دقیق واژگان بهکاررفته که متناسب با فرهنگ نویسنده مقاله یا کتاب هستند، استخراج شود. از این رو ترجمه مکانیکی صورت نگرفته و سعی شده تا عناوین، مفهومی ترجمه شوند و گاه اضافاتی به عنوان پاورقی در ترجمه ارائه شده است تا منظور مؤلف به طور کامل و دقیق بیان شود. همچنین بانک اطلاعاتی دقیقی از این مجموعه، گرد آمده که به قم منتقل شده است.
کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» سال گذشته به قلم مرتضی کریمی نیا با همکاری موسسه فرهنگی ترجمان وحی با شمارگان هزار نسخه منتشر شده است.
نظر شما