شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۲
وفاداری به معنای ترجمه کلمه به‌کلمه نیست/سررسید بیش از کتاب کاربرد دارد

امروز شنبه ششم دی 1393 روزنامه‌های ایران، شرق، اعتماد، آرمان و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با زهرا رهبانی از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز شنبه ششم دی 1393 روزنامه‌های ایران، شرق، اعتماد، آرمان و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند.

کتاب در روزنامه ایران

شعر نو فارسی نیازمند بازنگری
روزنامه ایران در صفحه شعر یادداشتی درباره شعر نو منتشر کرده که در آن می خوانیم: شعر ایران به روایت متون مکتوب و در دسترس، سابقه‌ای هزار ساله دارد و در منابع آمده که پیش از دگرگونی زبان پارسی و فروپاشی امپراتوری ساسانی هم، ما شعر مطلوب و مکتوب و غنایی داشته‌ایم گرچه این آثار، چنان نیستند که بتوان با اندک متون ِ باقی‌مانده به نقد جامعی از شعر آن دوران رسید که جای تأسف است اما به هر حال، تاریخ بی‌رحم است و ما هم ملتی هستیم که در ادوار مختلف دچار بلایای طبیعی و غیر طبیعی مختلف بوده‌ایم و در نتیجه، بدل شده‌ایم به ملتی بیشتر شفاهی تا دل‌بسته مکتوبات و همین امر هم باعث شده هر شعر و شاعری که مقبول ِ حافظه سماعی ما افتاده، آثار مکتوبش هم در حد مقدور، بر جا بماند و باقی، در پیچ و واپیچ تاریخ گم شوند. همین علاقه شفاهی و سماعی مردم ماست که شعری متکی و مبتنی بر وزن عروضی را تاکنون زنده نگه داشته و هنگامی که نیما، پرچم نوگرایی را برافراشت، هرچه گفت و شاگردانش گفتند، اگر از لذت موسیقایی و روح زمانه و روشنی بیان برخوردار بود، به حافظه جمعی پیوست و باقی در کتاب‌هایی ماند که برخی‌شان در این عصر کتابت و رسانه و کتابخانه هم غایب‌اند.
در پایان این مطلب آمده است: شعر نوی فارسی محتاج بازنگری اساسی‌است همچنان که شاعران نوگو نیازمند بازآموزی. بسیاری از آثاری که در کتاب‌های تازه‌منتشر‌شده شاهدیم، «امر شهودی»شان خام است و به‌سان گفتار کودکان شش، هفت ساله است که «امر شهودی» و تخیل، پایه و مایه زندگی روزمره‌شان است. اغلب ِ این شاعران، نه تنها از موسیقی شعر، درستی بیان، احترام به زبان و تخیل فرهیخته و در عین ِ حال ساختارمند، غافل مانده‌اند که حتی به دلیل آموزش ندیدن صحیح، نمی‌توانند با اتکا به صنایع ساده‌ای چون تضاد و مراعات نظیر، به متون خود سر و سامانی دهند. شعر نو اکنون نه تنها در سراشیبی قرار گرفته، که در حال سقوط است و فریادرسی هم نیست در این میان.

شاخص نمایشنامه نویسی معاصر
روزنامه ایران در صفحه آخر یادداشتی درباره اکبر رادی به مناسبت هفتمین سال وفاتش منتشر کرده که در آن آمده است: ایشان را به جرأت می‌توان یکی از شاخص‌های نمایشنامه نویسی معاصر ایران به شمار آورد که در این عرصه تأثیرات اساسی، عمیق و شگرفی بر جای گذاشته است و حتی این تأثیر را به نسل‌های پس از خود هم انتقال داده است. رادی در نمایشنامه‌های خود، می‌کوشید تا ارتباطش با فرهنگ جامعه و مردم حفظ شود. به همین جهت هم هست که می‌توان ریشه‌های فرهنگ مردم گیلان را که او برخاسته از آن دیار بود در نمایشنامه هایش جست‌و‌جو کرد. اما در همین هنگام هم می‌کوشید تا توجهش به این مسأله، شمول و جامعیت گسترده تری پیدا کند. دیالوگ نویسی و نحوه آن در کنار استفاده از واژه‌های گوناگون از شاخصه‌های کار او است. 
 
 
کتاب در روزنامه شرق

سررسید بیش از کتاب «کاربرد» دارد، به یک شرط البته!
روزنامه شرق در صفحه آخر یادداشتی درباره کتاب و سررسید منتشر کرده که در آن بیان شده است: من به عنوان یک دریافت کننده حرفه ای و معتاد به «سررسید» که هر سال، یکی، دو ماه مانده به نوروز، چندین سررسید از اینجا و آنجا برایم هدیه می فرستند و از شما چه پنهان عزا می گیرم که با این همه موجودات نجیب، چه کنم که دوستان ارسال کننده به تریج قبایشان برنخورد، فروتنانه از همه عزیزان «سررسید هدیه کن» خواهش می کنم همچنان به همین شیوه ادامه بدهند و یک وقت دچار انحراف به راست و چپ نشوند که به جای سررسید، کتاب هدیه بدهند. البته به یک شرط: ذره ای احساس مسوولیت یا دغدغه برای افزایش آگاهی و اعتلای فرهنگ جامعه ایران به وجود مبارکشان راه ندهند! مرسی.
. همین هم سبب شده بود تا نحوه دیالوگ نویسی در نمایشنامه‌های ایرانی، دچار تحول شده و جایگاه خاص خود را که حائز اهمیت بود، پیدا کند. شخصیت‌پردازی اکبر رادی در نوشته هایش از جنبه‌های مختلفی قابل بررسی و تحلیل است. رادی در اکثر آثار نمایشی که خلق کرد، زمینه‌های رئالیسم را مورد توجه داشت که در آنها، شخصیت‌پردازی دقیق و حساب شده و ارتباطی که شخصیت‌ها در هماهنگی برای رسیدن به نقطه عطف داشتند، جایگاه ویژه‌ای در چارچوب نمایشنامه‌هایی که هر یک به نوعی تأثیرگذار است، داشتند.


کتاب در روزنامه اعتماد

جهان به روايت نويسنده‌اي نابينا
روزنامه اعتماد در صفحه ادبیات جهان ترجمه گفتگوی پاريس ريويو با آلدوس هاكسلي، نويسنده انگليسي را به بهانه پنجاهمين سالگرد درگذشتش منتشر کرده  بود كه بيشتر او را با رمان «دنياي قشنگ نو» مي‌شناسند كه داستان آن در قرن بيست و ششم در لندن اتفاق مي‌افتد.
او می گوید: وقتي ١٧ ساله بودم شروع به نوشتن كردم، در دوره‌يي كه تقريبا به‌طور كامل نابينا بودم و به سختي مي‌توانستم كار ديگري انجام دهم. با سيستم لمسي يك رمان تايپ كردم حتي نتوانستم بخوانمش. هيچ نمي‌دانم چه از آب در آمد؛ كنجكاوم حالا ببينمش ولي گم شده است. خاله‌ام، «خانم هامفري وارد»، به نوعي مادر خوانده ادبي‌ام بود. با او گفت‌وگوهايي طولاني درباره نوشتن داشتم؛ او اندرزهاي يكنواخت بي‌پاياني به من مي‌داد. خودش هم نويسنده بسيار قابلي بود، طرح‌هاي داستاني‌اش را همچون بخش‌هايي از جاده سنگفرش شده پيش مي‌برد. تمرين‌هاي عجيبي داشت: هر بار كه شروع به كار روي رمان جديدي مي‌كرد «برادرزاده رامو» اثر «ديدرو» را مي‌خواند. به نظر مي‌رسد برايش همچون ماشه يا آزاد كردن مكانيسم بود. سپس بعدتر، طي جنگ و بعد از آن، نويسندگان بزرگ زيادي را به واسطه «بانو اتولين مورل» ملاقات كردم. او قشرهاي مختلفي را به خانه ييلاقي‌اش دعوت مي‌كرد. «كاترين منسفيلد» را آنجا ملاقات كردم و «زيگفريد ساسون» و «رابرت گريوز» و همه اعضاي بلومزبري را. «راجر فراي» حق بزرگي به گردنم دارد. شنيدن حرف‌هايش درباره هنر آموزشي آزاد بود. در آكسفورد نوشتن به نظم را شروع كردم. پيش از آنكه وارد داستان‌نويسي شوم چند جلد منتشر شده داشتم. خيلي خوش‌شانس بودم؛ هرگز در انتشار آثارم دردسر نكشيدم. پس از جنگ، وقتي از آكسفورد آمدم، مجبور بودم امرار معاش كنم. در مجله «آنتيوم» كار مي‌كردم ولي دستمزدم ناچيز بود، نه آنقدر كه بشود به زندگي ادامه داد بنابراين در وقت آزاد براي انتشارات «كوند نست» كار مي‌كردم. من براي مجلات «ووگ»، «ونيتي فر» و «هاوس‌اند گاردن» كار كردم و درباره همه‌چيز از گچ‌بري تزييني تا قالي‌هاي پارسي مي‌نوشتم و همه‌اش اين نبود.

بر مدار راس‌السرطان
روزنامه اعتماد در صفحه ادبیات جهان نقدی درباره زندگي و آثار هنري ميلر به مناسبت سالروز تولدش منتشر کرده که نويسنده كتاب معروف «بر مدار راس‌السرطان»  است.
هنري ميلر در طول زندگي‌اش آثار زيادي پديد آورد. آثار او اما همواره به زندگينامه‌ خودنوشته‌‌ يك نويسنده‌ ياغي شباهت دارد. نويسنده‌يي كه از مادر اغتشاش متولد شده و عاشق «تشويش افكارعمومي» است. مجموعه‌يي درهم و متنوع از تن‌كامي‌ها، عشق به زندگي، روانكاوي شخصيت‌ها و نقد اجتماعي. در اين ميان ساختار اغلب آثار ميلر از نظر هنر نويسندگي، به خاطر جهش‌هاي فكري، يك ساختار نامنظم و آشفته است. ناشران به آثار ميلر كمترين توجهي نشان ندادند. به نظر آنها آثار ميلر ضدزن، هرزه‌نگار و در مجموع غيرقابل انتشار بود. در امريكا برخي آثار او ٣٠ سال پس از چاپ اول‌شان در خارج منتشر شد. در برخي كشورهاي اروپايي مثل آلمان تا مدت‌ها مطالعه‌ آثار هنري ميلر براي نوجوانان قدغن بود. هنري ميلر، در رمان معروفش، بر مدار راس السرطان (۱۹۳۹م) مي‌نويسد: « در آغاز فقط اغتشاش بود.»آثار زير از ميلر به فارسي ترجمه و منتشر شده است: نكسوس (تصليب گلگون) ترجمه سهيل سمي، انتشارات ققنوس/  مكس، ترجمه اميد نيك فرجام، نشر نيلا/  پيكره‌هاي ماروسي، ترجمه مهيد ايراني طلب، نشر پرسش/  عصر آدمكش‌ها، درباره آرتور رمبو، عبدالله توكل، نشر زمان/ آرمش در تبعيد، داود قلاجوردي، نشر آتيه/ شيطان در بهشت (و چند اثر ديگر): ترجمه بهاءالدين خرمشاهي، انتشارات ناهيد
با اين حال مهم‌ترين و شاخص‌ترين اثر هنري ميلر، «مدار راس السرطان» است و كسي كه اين كتاب را نخوانده باشد، هنري ميلر و شاخه‌يي از ادبيات پست‌مدرن را كه ايهاب حسن از آن  به عنوان «ادبيات سكوت» نام مي‌برد، نمي‌شناسد.
 
در تفاوت نقد و توقيف
روزنامه اعتماد در صفحه آخر یادداشتی درباره تفاوت نقد و توقيف کتاب،  فیلم و ... منتشر کرده که در آن بیان شده است: داستان توقيف فيلم، كتاب، موسيقي و كلا آثار هنري داستان غمباري است كه ديگر كمتر كسي حتي حوصله شنيدن جزيياتش را دارد. گفتن اينكه ديگر هيچ فيلمي در كمد پنهان نمي‌ماند يا اينكه با وجود وسايل ارتباط جمعي امروز حذف و سانسور راه به جايي نمي‌برد هم براي گوينده ملال‌آور است و هم براي شنونده. اما چه مي‌توان كرد؟ اين داستان هم مثل خيلي از داستان‌هاي تكراري اطراف ما هيچ راه برون‌رفتي ندارد مگر اين كه... دستي از غيب برون‌ آيد و كاري بكند. وقتي يك عمر بنويسي و به در بسته بخوري يعني هيچ گوشي براي شنيدن پيدا نكني بايد هم منتظر باشي تا از غيب اتفاقي بيفتد. با اين حال بعضي وقت‌ها چيزهاي مي‌شنوي كه برايت غيرمنتظره است. از اهل سياست هر چيز كه بشنوي غير منتظره نيست. آنها حساب و كتاب‌هايي دارند كه آدم ساده‌يي مثل من خيلي از آن سر درنمي‌آورد، اما وقتي منتقدي كه دعوي هيچكاك‌شناسي و برگمان ‌دوستي دارد سر و صدا راه مي‌اندازد كه فلان فيلم را توقيف كنيد موضوع كمي پيچيده مي‌شود. منتقد عزيز مي‌تواند از يك فيلم تا سر حد نفرت بدش بيايد. مي‌تواند با بدترين الفاظ از فيلم و سازنده فيلم ياد كند. چنان كه بارها و بارها اين كار را كرده اما درخواست توقيف يك فيلم آن هم از سوي يك منتقد نه‌تنها خوشايند نيست كه گزك مي‌دهد به دست  كساني كه كاري جز زدن و بستن و توقيف و تعطيلي بلد نيستند.


کتاب در روزنامه آرمان

وفاداری به معنای ترجمه کلمه به‌کلمه نیست
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات با زهرا رهبانی گفت گو کرده که از زبان اسپانیولی کتاب‌های بسیاری را به فارسی ترجمه کرده است. اولین ترجمه‌اش مجموعه‌ کامل اشعار فدریکو گارسیا لورکا در نیمه دوم دهه هفتاد منتشر شد. کتاب‌های دیگر این مترجم عبارت‌اند از: «جزیره زیر دریا» و «اینس روح من» از ایزابل آلنده، «اسرار دخمه جنی» از ادواردو مندوسا، «آواز خُنیاگران کور» از کارلوس فوئنتس، «اِلِنا» از لوییس بریتو گارسیا، «سفر فیل» از ژوزه ساراماگو، «سکوت پری‌های دریا» از آدلایدا گارسیا مورلاس و «زندگی در پرانتز» شعرهای ماریو بندتی.
او می گوید: به طور حتم ترجمه باید از متن اصلی باشد و نه از متنی دسته دوم . همیشه سعی کرده‌ام اگر در متنی از واژگانی بیگانه استفاده شده از چند واژه نامه استفاده کنم، بخصوص که خود بجز اسپانیایی ، تا حدودی به زبان پرتغالی و نیز فرانسه آشنایی دارم و کسانی را می‌شناسم که به این زبان‌ها یا به سایر زبان‌ها از جمله فرانسه، آلمانی و ایتالیایی تسلط دارند. البته، به نظر من  وفاداری به معنای ترجمه کلمه به کلمه نیست. به عنوان مثال ، در فیلمی مترجم به‌جای یافتن اصطلاح دقیق کلمه به کلمه ترجمه کرده است: «من انگشترم نمی افتد» ، در حالی که این اصطلاحی است در زبان اسپانیایی کاستِیانا که معنای تحت‌الفظی آن می شود:«من به تریژ قبایم بر نمی‌خورد» یا اگر نخواهیم اصطلاح معادل آن را در فارسی به‌کار بریم،  می‌توانیم بگویم:«به من برنمی‌خورد ...» به نظرمن اقامت مترجم حداقل برای مدتی در محیط قبل از ترجمه کمک شایانی به ارائه ترجمه دقیق می‌کند.
 
ملکان عذاب
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات نقدی درباره رمان ملکان عذاب ابوتراب خسروی منتشر کرده که در آن آورده است:«ملکان عذاب» در نگاه اول رمانی تاریخی از چند نسل است که روایت می‌شود ولی از زیر لایه متن درمی‌یابیم که شاید قصد نویسنده این نبوده  و او به دنبال طرح سوالی بزرگتر در ذهن مخاطب است، ایجاد طرح یاپرسشی در باب هستی شناسی و همچنین ایجاد شک‌هایی فلسفی،  برای راویان در طول روایت و بسط دادن بحث‌های هستی شناختی در روایت‌های از گذشته راویان،  و ایجاد بینامتنیت  یعنی شکل‌گیری معنایی در متن روایت، توسط روایت های دیگر،  ایجاد دگردیسی متنی،  و اینکه روایت اصلی متن در میان روایت‌های دیگر متن که آنها هم در خود، روایت‌های دیگری دارند،  شکل می‌گیرد و می‌تواند از بافت معنایی خاستگاه هر متن یا روایت چیزی کاملاً جدا از مابقی روایت‌ها و روایتی تنیده در اندام واره روایت کلی متن باشد . در ساختار و بینامتنی ملکان عذاب بینامتینت جدا از متن وجود ندارد،  و این چفت و بست و در هم تنیده شدن،  تا جایی که پیش می رود که متن اصلی،  با خرده روایت تنیده در متن اصلی،  یک هویت واحد را شکل می‌دهند،  ملکان عذاب،  به دور از هر دلالت‌گری مشخص و یگانه یا به تعبیر دیگر، به دور از معنا تک واحدی است . خاستگاه نویسنده در ایجاد بینامتن در مرحله اول،  ایجاد تکثرهای معنایی بوسیله نشانه‌ها در بافت زبان و روایت کلام است که به گفته رولان بارت که می‌گوید،  تکثر معنایی ربطی به وحدت موضوعی پیدا نمی‌کند،  این بینامتن است که باعث ایجاد لایه در روایت،  و ایجاد ساختاری چند صدایی و  چندگانگی معنایی و تکثر معنایی در متن می‌شود،  پس طبق نظر بارت این بینامتنیت است که با ماهیت چند آوایی (یعنی پولیفونی از نظر باخیتن واستر و فونی که پایه‌گذار همین بحث بوده است) که چند بعدی بودن،  موجب می شود،  تا متن روایت دارای ویژگی های چند معنایی شود،  پس می‌توان از گفته بارت این نتیجه حاصل می‌شود که کار مفسرو منتقد و مخاطب،  یافتن این معنای مرکزیت یافته و واحد نیست بلکه تکثر معنا در بافت روایت باعث می‌شود  تا هر شخص در فرایندی که قرارمی‌گیرد،  معنایی از معناهای گوناگون را کشف یا حتی خلق کند.


داستان تجربه‌های گاندی
روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشتی درباره کتاب «تجربه‌های من با راستی» منتشر کرده که در آن بیان شده است: داستان زندگی مهاتما گاندی یکی از آن داستان‌های بزرگ است یا آن‌طور که خودش نام بر اتوبیوگرافی‌اش نهاده: «تجربه‌های من با راستی» (ترجمه مسعود برزین، نشر ثالث): «برای من راستی اصل حاکمی است که اصول متعدد دیگر را شامل می‌شود. این راستی فقط درستی گفتار نیست بلکه درستی پندار نیز شامل آن می‌شود.» گاندی در این کتاب با تاکید بر «راستی» که اصل فراموش‌شده جوامع امروز است و روزگاری داریوش بزرگ بر کتیبه بیستون، از پرهیزِ «دروغ و خشکالی و دشمن» سخن می‌راند، گویی اندیشه‌های اَشوزرتشت را که در این جمله نهفته: «راه در جهان یکی است و آن راستی است» هدف خویش قرار داده، و می‌نویسد: «اگر خواننده نکته‌ای را از آنچه در این صفحات می‌نویسم موید غرور من می‌پندارد، آزاد است چنین تلقی کند که در تکاپو و جست‌وجویم برای راستی عیب و اشتباهی وجود دارد و آنچه دیده‌ام چیزی جز سراب و رویا نبوده است. بگذار هزاران چون من نابود شوند، ولی راستی پیرو آید و حکمفرما باشد.» در این کتاب، گاندی از کودکی و خانواده خود آغاز می‌کند و چندوچون تحصیلات خود را شرح می‌دهد و مبارزات خود با استعمار را تصویر می‌کند و این‌همه در سایه زندگی‌ معنوی انسانی است که جز راستی و انسان‌دوستی نیست.

کتاب در روزنامه شاپرک

بررسي فرّ در شاهنامه فردوسي
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره زندگي و آثار بهروز ثروتيان منتشر کرده که نخستين کتاب او در ابتداي دهه 1350 منتشر شده‌است که «بررسي فرّ در شاهنامه فردوسي» نام دارد. برخی آثار او عبارتند از: تصحيح و شرح آثار نظامي گنجه‌اي (6 جلد) از انتشارات توس- مخزن‌الاسرار، انتشارات توس، چاپ اوّل، تهران، 1363- خسرو و شيرين، انتشارات توس، چاپ اوّل، تهران، 1366- ليلي و مجنون، انتشارات توس، چاپ اوّل، تهران، 1363- هفت پيکر، انتشارات توس، چاپ اوّل، تهران، 1377- شرف‌نامه، انتشارات توس، چاپ اوّل، تهران، 1368- اقبال‌نامه، انتشارات توس، چاپ اوّل، تهران، 1379.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط