گزارش ایبنا از نشست «قرآن و پارسینگاری»
رجبی: فردوسی، تاریخ ایران را اسلامیزه کرد / هیچ کس به اندازه خالق شاهنامه حق پدری بر ایران ندارد
رییس کتابخانه مجلس شورای اسلامی با بیان این که فردوسی تاریخ ایران را آگاهانه اسلامیزه و آن را روایت میکند گفت: «نگاهی که مردم به شاهنامه داشتند متأثر از نگاه دینی فردوسی به ایران باستان است.» دیگر سخنرانان این همایش نیز از زیباییشناسی قرآن و ظرفیتهای زبان فارسی گفتند.
رجبی در ابتدای این نشست ضمن ارایه سخنان خود با موضوع «قرآن و شاهنامه» فردوسی گفت: برای روشنتر شدن نسبت قرآن و شاهنامه باید نسبت اسلام و فردوسی و فردوسی و تشیع را بررسی کنیم چون برخی آیات قرآن کریم توسط فردوسی به نظم درآمده است.
وی ادامه داد: دیدگاهی که فردوسی به تاریخ کهن ایران دارد و جهانبینی خاص او در سراسر شاهنامه موج میزند. این جهانبینی متاثر از اعتقادات فردوسی به عنوان یک شیعه مسلمان است. از سویی مباحث هرمنوتیک بیان میکند که انسان چه بخواهد و چه نخواهد تحت تاثیر جهان معرفتی زمانه خودش است و فردوسی هم از این موضوع مستثنا نبود.
وی با اشاره به ترجمه کتابهای پهلوی توسط همسر فردوسی افزود: همسر فردوسی زبان پهلوی را میدانسته و این متون را برای فردوسی بازگو کرده است. با وجود این، روایتی که فردوسی از متون ایران باستان داشته با واقعیات موجود آن متفاوت است و در واقع او تاریخ را به گونهای روایت میکند که با افق زمانه و آینده از نگاه او سازگار است.
رجبی با بیان اینکه فردوسی تاریخ ایران را آگاهانه اسلامیزه و آن را روایت میکند توضیح داد: به طور مثال در ایران باستان ازدواج با محارم وجود داشته اما فردوسی این ازدواجها را تبدیل به ازدواج با بیگانه کرده است.
رییس کتابخانه مجلس شورای اسلامی، فردوسی را پدر ایران دانست و گفت: هیچ کس به اندازه فردوسی حق پدری بر ایران ندارد چرا که وی شخصیتی برای ایران ترسیم کرد که ماندگار شد و نگاه اسلامی ـ دینی او در این زمینه بسیار اثرگذار بود.
به گفته وی، نگاهی که مردم به شاهنامه داشتند متأثر از نگاه دینی فردوسی به ایران باستان است. به طور مثال آنچه مردم از تعزیهها در ذهن داشتند این بود که همه انسانهای اساطیری شاهنامه مانند رستم، اسفندیار، سیاووش و ... به یاری امام حسین در صحرای عاشورا میآیند و در نهایت شهید میشوند. نگاه فردوسی به واقعه عاشورا فرازمانی است به گونهای که او معتقد است حسینیان و یزیدیان در تمامی زمانها وجود داشتند و تنها واقعه کربلا قله اوج این ماجراست.
رجبی تاکید کرد: با این نگاه متوجه میشویم که فردوسی چه خدمتی به ادراک ایرانیان از دین کرده و روایت او از تاریخ پیوند عمیقی با نگاه شیعی دارد.
رییس کتابخانه مجلس شورای اسلامی همچنین با اشاره به ارتباط برخی آیات قرآن کریم در اشعار فردوسی گفت: فردوسی برای آیین زرتشت احترام قائل است. بسیاری از روایتها معتقد هستند که زرتشت همان حضرت ابراهیم است. فردوسی نیز این روایت را پذیرفته و در شاهنامه، دین زرتشتی در حلقه آیین ابراهیمی قرار میدهد.
وی با اشاره به نگاه فردوسی نسبت به توحید اظهار کرد: پیش از فردوسی نگاهی وجود داشت که دو خدای اهورامزدا و اهریمن را برای بندگان متصور بود اما فردوسی در اشعارش ثنویت را تعدیل داده است و خداوند را یکی میداند.
وی در پایان سخنانش گفت: همچنین آیهای از قرآن کریم وجود دارد بدین معنی است که اگر کسی از یاد خدا غافل شد یک زندگی پر از بیم و هراس خواهد داشت. فردوسی در ابیاتی از شاهنامه دقیقاً به این موضوع اشاره میکند. در سراسر شاهنامه میتوان چنین مصادیقی را مشاهده کرد.
250 ضربالمثل از قرآن وارد زبان فارسی شده است
مهدی محبتی در بخش دیگری از این نشست درباره تاثیر زیباییشناسی قرآن بر زبان و ادبیات فارسی گفت: این موضوع از یک طرف ساده است چون میدانیم قرآن تاثیرات بسیار زیادی بر زبان و ادبیات فارسی داشته اما از سوی دیگر این موضوع پیچیده است چرا که تاثیرات قرآن تنها محدود به بعد زیباییشناسی آن نمیشود.
وی ادامه داد: ما دو دوره فرهنگی داشتهایم که آن را میتوان به پیش از جریان یافتن قرآن در ایران و پس از آن تقسیم کرد. روح ایرانی از تلفیق این دو موضوع، جهانی را بهرهمند ساخت و ثمرات این امتزاج در آثاری مانند هفت پیکر نظامی، منطقالطیر عطار، دیوان حافظ و شاهنامه فردوسی دیده میشود.
این مدرس زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه تردیدی در تاثیر قرآن کریم بر ادبیات فارسی نیست گفت: قرآن کریم به سه گونه تاثیر زیباییشناسی بر ادبیات فارسی داشته است؛ نخست واژگانی است که از قرآن وارد زبان و ادبیات فارسی شده است که از آن جمله میتوان به واژه «عروة الوثقی» اشاره کرد. این واژه در فرهنگ مولانا و اشعارش تعبیرات زیادی را ایجاد میکند.
وی ادامه داد: شب قدر یکی دیگر از این واژههاست و حافظ این واژه را در دو فضای مختلف شعری خود استفاده میکند. دسته دوم جملهها و گزارههایی است که از قرآن گرفته شده و به ادبیات فارسی وارد شده است. به طور مثال قرآن میگوید: خداوند شما را از زمین رویانید و چه رویاندنی! ناصر خسرو نیز همین جمله را در یکی از ابیات اشعار خود استفاده میکند.
وی همچنین به فضاهایی که شاعران از مضامین قرآنی گرفتهاند به عنوان دسته سوم تاثیرات زیباییشناسی قرآن بر ادبیات فارسی اشاره کرد و افزود: به طور مثال مفهوم زکات در قرآن به طرز بسیار زیبایی در شعر حافظ تبلور یافته است. چنین نمونههایی در آثار مولوی، نظامی و فردوسی دیده میشود.
محبتی در پایان سخنانش گفت: قرآن را نباید صرفاً به عنوان یک کتاب دینی دانست چرا که مباحث زیبایی شناسی، وجوه هنری و تاثیرات آن بر ادبیات فارسی مثالزدنی است به گونهای که 250 ضربالمثل از قرآن وارد زبان فارسی شده است.
ساختار زبانی بسیار قوی داریم
سید ضیاءالدین هاجری، ریيس انجمن پاسداري و پالايش زبان فارسي نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به جایگاه رفیع زبان و ادبیات فارسی گفت: سالها پیش تاسف میخوردم که چرا ما ساختار زبانی قدیم مانند بیگانگان نداریم و باید جیرهخور آنها باشیم اما بعدها فهمیدم که ما ساختار زبانی بسیار قوی داریم و تنها باید ریشه واژگان خود را پیدا کنیم و آنها را پرورش دهیم.
وی ادامه داد: ناتوانی در زبان ما نیست بلکه ناتوانی در ذهن و مغزمان است که تنها به یک رشته واژه خو کردهایم. 226 میلیون واژه در ادبیات فارسی وجود داردکه باید از آن استفاده کرد.
وی در پایان گفت: باید با استفاده از زبان فارسی واژههای قرآن را معادلسازی کرد. به طور مثال به جای قرآن مجید میتوانیم از کلمه «بزرگآسمانی نامه» و به جای واژه تنزیل از واژه «فرشته نامه یا فرستاده نامه» استفاده کنیم. تا زمانی که ما فرهنگ ساختاری واژگان را به دست نیاوریم هرچه فرهنگ بنویسیم، بیهوده است.
خبرنگار: الهام عبادتی
نظر شما