وی ادامه داد: اندیشه بُنجل یا وامانده، زیرینترین طبقه ذهن یک انسان حرفهای تحت عنوان نویسنده است. این نویسنده همان فردی است که بهگفته یک شاعر آلمانی مبنی بر این که «اگر نمینویسی و هنوز زندهای پس ننویس» توجه نمیکند. بنابراین، هرچیزی که به ذهنش میرسد ولو بیمحتوا در قالب جملات منعکس میکند.
این نویسنده توضیح داد: نویسندگان آثار بُنجول که اکنون به نام آثار زرد مرسوماند، خیلی به این موضوع توجه نمیکنند که نوشتههایشان آبی را از آب تکان نمیدهند و حتی ضربهای بر یک سنگ وارد نمیکنند!
رسولی ادامه داد: من بدین دلیل به آثار زرد، آثار بُنجل میگویم که پَستترین طبقه ذهنیت یک نویسندهی بهظاهر حرفهای است که بقای هرچند نمایشی خود را در ایجاد یک اندیشه مکتوب نه چندان اصیل، دلچسب و به طور قطع بیریشه میداند.
وی عنوان کرد: متاسفانه بازار نشر از این دست از آثار بهوفور در خود جای داده است. پُشت ویترین کتابفروشیها بیشتر شاهد و ناظر چنین بساطی هستیم. بدون تردید ترویج این گونه آثار عرصه را بر اندیشه اصیل، شفاف و سیالی که میتواند پنجره تازهای به ذهن مخاطبان بگشاید، تنگ میکنند.
این نویسنده در پاسخ به این پرسش که «شما چه پیشنهادی برای برطرف کردن این معضل جدی در عرصه نشر کشور دارید؟» گفت: متاسفانه این گونه نویسندگان که من اسمشان را نویسندگان حرفهای زردنویس گذاشتهام، همچنان به تولید آثار زرد اقدام می کنند. بنابراین، پیشنهاد می کنم در نهادی همچون وزارت ارشاد کانالهای فرهنگی وجود داشته باشد تا آثار به صورت جدیتر از نظر کیفی بررسی شوند.
رسولی در ادامه سخنانش، گفت: اما شاید زیاد نتوان به ذهن نویسندگان جهت داد و برای آنها شیوه راه ترسیم کرد اما اینجاست که مخاطبان میتوانند با این نوع آثار و اندیشههای مبتذل که متاسفانه خیلی رواج یافتهاند، برخورد جدی کنند. به این معنا که این گونه آثار را مطالعه نکنند و پَس بزنند و به صورت مستقیم، به نویسندگان حرفهای مبتذل نویس زرداندیش بفهمانند مطالبی که از ذهن آنها ساتع میشود، نگاه جدید یا مثبتی را به آنها عرضه نمیکنند و تنها انبوهی از کاغذ و سیاهنوشتهاند که نه به درد نسل خودش میخورد و نه حامل پیام برای نسلهای آینده است.
وی افزود: با تمام این تفاصیل متاسفانه شاهدیم که آثار زرد و بُنجول از اقبال عمومی برخوردارند. در پاسخ به دلیل این موضوع باید به دنبال مقصر باشیم. بهنظرم مدیران فرهنگی نخستین مقصر این رویه هستند چرا که بنا به دلایلی در دورههای گذشته با سلیقهسازی، این احساس را در میان عمومی به وجود آوردهاند که جامعه به تولید این گونه آثار نیازمند است که متاسفانه اشتباه بوده است.
این نویسنده ادامه داد: این مدیران فرهنگی با جوسازیهای نادرست در این زمینه، آبشخور مسمومی را ایجاد کردهاند که حاصلش را اکنون شاهدیم؛ متاسفانه شمارگان این گونه آثار روز به روز بیشتر میشود. در نتیجه بازار کتابهایی را که انگشت اشاره انسانها را به سمت شناخت معنایی خویش، بلند میکنند کساد کردهاند.
رسولی عنوان کرد: نویسندگان زردنویس حرفهای از دیگر مقصران ترویج کتابهای زرد در بازار نشر به شمار میآیند. این نویسندگان از جوسازی مدیران فرهنگی در دوره ای از فعالیتها، سوءاستفاده کردهاند و مسیر را برای زردنویسی هموار دیدهاند.
وی گفت: با تمام این تفاصیل این مخاطبان هستند که میتوانند در این عرصه، شاهین تعادل ایجاد کنند؛ به این معنا که با نخواندن آثار زرد و پَس زدن آنها و در مقابل، با اهمیت دادن به اندیشههای نابی که نسخهای مطلوب و مساعد برای تعریف و تعیین سبک زندگی انسانها میپیچند، مانع از تولید روزافزون آثار زرد در جامعه شوند.
نظر شما