شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۵
مديرانتشارات روزنه: ویراستاری دوای درد ترجمه‌های نازل نیست/ تاسیس نهادی برای بررسی ترجمه غیرممکن است

آرش بهشتي، مدير انتشارات روزنه معتقد است ویراستاری آثاری که از ترجمه‌های نازلی برخوردارند برای نجات اثر از برداشت‌های نادرست، کارساز نیست و همچنین عنوان می‌کند اين‌كه شورا يا نهادي ويژه متولي بررسی ترجمه شود، غير ممكن است؛ چراكه اين سيستم مختص كشورهاي كمونيستي و بلوك شرقي بوده و تاریخ به ناکارآمدی این شیوه گواهی داده است.

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)- درپي واكاوي بحث «آسيب‌شناسي ترجمه كتاب‌هاي علوم سياسي» در گفت‌وگو با ناشران، كارشناسان و مترجمان اين حوزه، سراغ آرش بهشتي، مدير انتشارات روزنه رفتيم. بهشتي، مشكل كيفيت نازل ترجمه كتاب‌هاي سياسي را مختص اين رشته نمي‌داند و اين مشكل را ناشي از عدم مهارت و اشراف در زبان «مبدا» و «مقصد» مترجمان عنوان می‌کند.

وی معتقد است:  در وضعیت كنوني مشكل كيفيت نازل ترجمه كتاب‌هاي سياسي، مختص اين رشته نیست بلکه مساله کیفیت بد ترجمه در تمامی متون مرتبط با علوم انسانی دیده می‌شود. ترجمه از يك زبان به زبان ديگر، به دو قابليت كاملا مجزا يعني مهارت و اشراف در زبان «مبدا» و «مقصد» بر مي‌گردد؛ دو عاملي كه در ميان مترجمان ايراني بسيار كمرنگ است. 

بهشتي ادامه می‌دهد: صرف آشنايي اولیه با زبان مبدا نمي‌تواند يك ترجمه خوب را نتيجه دهد. در درجه اول بايد در اين زمينه بسيار قوي و قدر بود. اهميت مساله زبان در رشته‌های مرتبط با علوم انسانی به حدي است كه فی‌المثل برای دریافت پذیرش از یک دانشگاه معتبر بین‌المللی، نمره‌ زبانی كه براي رشته‌هاي فني مورد نیاز است به مراتب پايين‌تر از نمره‌هاي زباني است كه از داوطلبان پذیرش در رشته‌هاي علوم انساني مطالبه می‌شود. بنابراين، موضوع زبان و آموزش آن مساله‌اي بسيار مهم - به‌ویژه در رشته‌های علوم انسانی- است كه متاسفانه در كشور ما جدي گرفته نشده و حتي بسیاری از دانشجویان دوره‌های دكترا در کشور نیز فاقد حداقل‌های لازم در زمینه درک و ارتباط برقرار کردن با زبان‌های خارجی هستند. 

مدير انتشارات روزنه درباره سوي ديگر اين مشكل كه همان ناآشنايي به زبان فارسي است، عنوان می‌کند: عدم اشراف مترجمان به زبان مقصد (زبان فارسي) و ضعف انتقال مفاهيم ترجمه ‌شده به فارسي يكي ديگر از مشكلات اين حوزه است. مساله بي‌اهميتي به دروس مربوط به زبان فارسي روز به روز وخیم‌تر مي‌شود. در صورتي كه ترجمه یک متن بدون آشنایی کامل و تسلط به ساختار زبان مقصد بی معنا به نظر می‌رسد. 

وي درباره اين‌كه عده‌اي عقيده دارند بايد ناشران، گوشه‌اي از نظارت بر كيفيت كتاب‌هاي ترجمه را از طريق استخدام ويراستاران حرفه‌اي بر عهده بگيرند، می‌گوید: با توجه به افزايش هزينه‌هاي چاپ یک كتاب كه همان هزينه‌هاي مربوط به كاغذ، صحافي و چاپ است، تحمیل هزینه‌های ویراستاری به هزینه تمام شده کتاب‌ها بسیار دشوار است. همچنین باید در نظر داشت که به طور كلي، يك كار و ترجمه کم کیفیت را حتي با ويراستاري نمي‌‌توان درست كرد.

بهشتي می‌افزاید: به غير از برخی مترجمان شناخته شده‌ای كه معمولا تعدادشان از انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کند، اغلب ترجمه‌های انجام شده در این حوزها عموما دارای ایراد هستند و حتی در برخی موارد مفاهيم غلطي را به مخاطبان انتقال مي‌دهند. اين مشكل، راهكار دراز مدتي را مي‌طلبد كه بايد از طريق سرمايه‌گذاري بر آموزش درست زبان انگليسي و زبان فارسي اين موضوع به تدريج حل شود. 

وي  درباره اين‌كه ترجمه‌ها برای بررسی به  مرجعي خاص سپرد شود معتقد است: اين‌كه شورا يا نهادي ويژه متولي بررسی ترجمه شود، غير ممكن است؛ چراكه اين سيستم مختص كشورهاي كمونيستي و بلوك شرقي است و تاریخ به ناکارآمدی این شیوه گواهی داده است. مگر مي‌شود افرادي را كه علاقه دارند كتابي را ترجمه کنند، محدود كرد؟!

اهرم‌هاي تشويقي از سوي ناشران براي بالابردن كيفيت ترجمه‌ها از ديگر مسايلي است كه بهشتي در اين‌باره توضیح می‌دهد: وقتي كتابی با ترجمه‌‌اي بی‌کیفیت به دست ما مي‌رسد، طبيعتا مورد قبول واقع نمي‌شود. بديهي است مترجمي كه توانايي و تخصص يك كار ترجمه را ندارد، كتابش به سختي چاپ مي‌شود و درصد حق‌التاليف وی كاهش مي‌يابد و اين مي‌تواند يكي ‌از اهرم‌هاي تنبيهي يا تشويقي در اين حوزه باشد. 

اين دانشجوي دكتراي علوم سياسي از دانشگاه تهران در پاسخ به پرسشی مبني بر اين‌كه آيا ‌از سوي ناشران، آثار ترجمه راحت‌تر به چاپ مي‌رسد يا تاليفي؟ می‌گوید: به طور مشخص در انتشارات روزنه معمولا آثار تاليفي راحت‌تر مورد قبول قرار مي‌گيرد. اين مساله نيز به كيفيت نازل برخی ترجمه‌ها و ارتباطات ناشر با نویسندگان یا مترجمان باز مي‌گردد. 

همچنين بهشتي درباره اين‌كه چرا انتخاب یک اثر برای ترجمه به صورت معیارمند و درست انجام نمی‌شود، عنوان می‌کند: قطعا محدوديت مترجمان در اين زمينه مي‌تواند يكي از دلايل اين مشكل باشد كه خود دلايل مختلفي دارد. به طور کلی بسیاری از كتاب‌هاي مهم حوزه علوم انسانی به دليل ترس از انتقادهای ویرانگر منتقدان اين حوزه ترجمه نمي‌شود. مثلا كتاب «هستي و زمان» مارتين هايدگر، يكي از كتاب‌هايي است كه دهه‌ها قبل تاليف شده و در ایران نیز دهه‌ها محل مجادله و مناقشه روشنفکران بوده است اما با وجود این از ترس نقدهای آتشین، نخستین ترجمه‌ها از کتاب مذکور در چهار، پنج سال اخير در ايران به چاپ رسید. 

وی می‌افزاید: مورد دومي كه در اين‌باره مي‌توان به آن اشاره كرد، ترس از عدم صدور مجوز وزارت ارشاد است. به طور مثال، برخی  كتاب‌هاي نویسندگانی چون «فرانسيس فوكوياما» يا «ساموئل هانتينگتون» به دلیل اين‌كه در كتاب‌هايشان، بخش‌هايي مربوط به ايران دارند، سال‌ها ترجمه نشده بود. چراكه مترجمان از ترس نگرفتن مجوز و متضرر شدنشان به سراغ چنین کتاب‌هایی نمي‌روند. از اين‌رو، معمولا كتاب‌هايي به ترجمه در مي‌آيند كه نسبت به ايدئولو‍ژي رسمي جمهوري اسلامي خنثي‌تر هستند. 

اين‌كه در حال حاضر، جامعه علمي ما به ترجمه چه كتاب‌هايي نياز دارد، پرسش بعدي است كه مدیر انتشارات روزنه به آن پاسخ می‌داد. وي می‌گوید: به نظر من، با وجود اهمیت کتاب‌ها در تمامی حوزه‌های علوم سیاسی، امروزه ما بيشتر به ترجمه مباحث تطبيقي و کاربردی علوم سياسي نياز داريم. در حال حاضر، وزن ترجمه مباحث انديشه‌هاي سياسي (انتزاعي) نسبت به مسايل كاربردي بيشتر است. در حالي‌كه در زمینه مباحث تطبيقي با كمبودهايي روبه‌رو هستيم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط