یک مترجم فعال در سازمان ملل چه ویژگی مشترکی با یک فیلمبردار سینما یا با فردی که پیانو را برای ارکستر سمفونیک کوک میکند، دارد؟
حتما فکر میکنید اینها شباهتی با هم ندارند. اما در جامعهای که به درد خودشیفتگی و شهرت کاذب مبتلا شده، بسیار خوب است که مردم بدانند هنوز هم افرادی هستند که مشتاق انجام کارهای سخت هستند و از ارزش ذاتی کاری که انجام میدهند، رضایت دارند نه از میزان لایکهای صفحه فیس بوک خود.
در نخستین کتاب غیر داستانی دیوید زوایک/ David Zweig (روزنامهنگار و موسیقیدانی که پیش از این خالق یک رمان هم بوده) بنام «نامرئیها، زحمتکشان گمنام در عصر بیرحم خودترفیعی» با یک گروه نخبه حرفهای مواجه هستیم که نسبت به تحسین و تشویق جامعه بیتفاوت هستند و تمرکز آنها بر دقت در کار و مسئولیتهایی است که در پشت صحنه عهدهدار آن هستند.
این یک دیدگاه نیروبخش است که با دقت و بیان جزئیات زندگی برخی افراد توسط ژیگ به نگارش در آمده است. ارزشهایی که وی بر آنها تأکید کرده، مواردی هستند که مطمئناً میتوانند به نفع جامعه (و اقتصاد) ما باشند و ما را از توجه بیش از حد به موقعیت شخصی خود به سوی منافع اجتماعی رهنمون کند.
همه ما تمام مدت در حال مشاهده و ارزیابی رفتار یکدیگر هستیم و به گفته زوایک این همان چیزی است که انتظار و توقع انجام برخی کارها را در ما به وجود میآورد. اما وی معتقد است خود این انتظار و توقع، گمراهکننده است و ما را فقط از طریق به چالش کشیدن خود، به سمت دستیابی به پاداش و رضایت ملموس دیگران هدایت میکند.
بنابراین زوایک توصیف قهرمان گمنام خود را با مردی که قطعا یکی از ناشناسترین مشاغل دنیا را دارد، آغاز میکند.
«جیم هاردینگ» طراح و گرافیستی است که با طراحی نشانهها و علائم مختلف به بیش از 250 هزار مسافر فرودگاه آتلانتا کمک میکند تا مسیر خود را از میان بیش از 200 ورودی داخلی و بینالمللی بیابند.
در واقع شغل آقای هاردینگ کمک به برقراری هرچه بهتر عبور و مرور است. او زمان زیادی را صرف فکر کردن به نور، رنگ و فونت نوشتههای روی علائم میکند تا از دور به راحتی قابل خواندن باشند. او به زوایک توضیح میدهد که چگونه یک تغییر رنگ - مثلاً رنگ طلایی در محدوده گشت امنیتی- به مسافران میگوید که باید به سمت مرحله بعدی بازرسی بروند. آنگونه که آقای زوایک در کتاب خود آورده: هدف از این کارها این نیست که افراد در آن محدوده گم نشوند، بلکه منظور راهنمایی آنها به سمت مسیری است که باید طی کنند بدون آنکه نیازی به فکر کردن در مورد آن داشته باشند.
چالش اخیر آقای هاردینگ در شغل خود، کمک به تکمیل ترمینال جدید بینالمللی آتلانتا بود. در میان همه کارها، او می بایست هزاران نشانه و علامت قدیمی فرودگاه شامل علائم موجود در سالنها و پارکینگها را دوباره طراحی کند. او قسمت بالای تابلوها و علائم داخلی ترمینال و خیابان اطراف ساختمان جدید را به صورت منحنی طراحی کرد که بازتابی از طرح منحنی شکل بام ساختمان بود. در ترمینال قبلی همه نشانهها بصورت صاف و بدون منحنی هستند.
چنین توجه ماهرانه به نکات ظریف طراحی ممکن است به چشم افرادی که در فرودگاه تردد میکنند، نیاید. زوایک در کتاب خود (Invisibles: The Power of Anonymous Work in an Age of Relentless Self-Promotion) مینویسد: برای بسیاری از ما دیده و شناخته شدن کارمان، یک معیار کلیدی در سنجش میزان موفقیت است، اما برای هاردینگ دیده نشدن، نشانه افتخار است.
همچنین در مورد «پیت کلمنتس» معروف به «پلانک» نیز شرایط همینگونه است. وی متخصص فناوری پیشرفته دستگاهها در یک گروه موسیقی راک است. کار وی این است که آلات موسیقی مانند گیتار، تقویتکنندهها و تجهیزات دیگر را کنترل و تنظیم کند و از عملکرد صحیح آنها مطمئن شود تا در هنگام اجرای کنسرت مشکلی پیش نیاید. اگر وی کارش را به خوبی انجام دهد، هیچکس به آنچه او انجام داده فکر نمیکند.
وظیفه اصلی پلانک انجام کارهای مربوط به تکنولوژی دستگاهها برای «تام یورک»، خواننده گروه است که در شب کنسرت تا 12 گیتار را بکار میگیرد. پلانک پیش از شروع کنسرت گیتارها را کوک میکند و در حین کنسرت نیز دیگر تنظیمات خاص آنها را انجام میدهد. از آنجا که یورک در میان آهنگها گیتارهای خود را عوض میکند، پلانک باید همیشه با ساز کوک شده آماده باشد. این شغل استرسزای او است، اما مستلزم مجموعهای از مهارتهای پلانک است و ناشناس ماندن در این کار با روحیه خجالتی او کاملاً سازگاری دارد.
زوایک در نگارش کتاب خود گاهی بیش از حد در تشریح جزئیات فرو رفته، به خصوص در بخشی که توضیح میدهد چگونه تنظیمکننده پیانو برای ارکستر سمفونیک پیتزبورگ کار خود را انجام میدهد.
یک مترجم فعال در سازمان ملل ممکن است با یک اشتباه کوچک، یک بحران جهانی به راه بیندازد و در آن هنگام کسی به وی کمک نخواهد کرد. اما از آنجا که افراد مطرح شده در کتاب آقای زوایک ، انسانهای دقیق و کمالگرایی هستند چنین اتفاقاتی رخ نخواهد داد و مطمئناً کسانی که مشاغل پشت صحنه دارند به دنبال تحسین و دست نوازش جامعه نمیگردند.
همانطور که زوایک میگوید بیماران از متخصصان بیهوشی خود به خاطر اینکه آنها را در حین عمل جراحی نکشتهاند، تشکر نمیکنند. در واقع متخصصان بیهوشی فقط کار و وظیفه خود را انجام دادهاند، همین.
کتاب «» به قیمت 20 دلار توسط انتشارات پورتفولیو در 256 صفحه و به قیمت 20 دلار دو هفته قبل راهی بازار شده است.{لینک}
ترجمه از: پگاه شمسایی

نظر شما