یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۶
بسیاری از اطلاعات ما از صدر اسلام نادرست و تقلبی است

غلامرضا ظریفیان، مدرس دانشگاه در نشست «کارنامه تاریخ‌نگاری غلامحسین زرگری نژاد» با بیان این‌که بسیاری از اطلاعات ما از صدر اسلام نادرست و تقلبی است گفت:زرگری‌نژاد از معدود کسانی است که با مطالعه عمیق خود، مقهور مرجعیت‌ها و مسلمات دروغین نشد و تاریخ اسلام را به گونه‌ای هضم کرد که به درستی، فرصت‌ها، تهدیدها و ضعف‌های این میراث کهن را درک کرد و هنرمندانه از این مسیر بیرون آمد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «کارنامه تاریخ‌نگاری غلامحسین زرگری‌نژاد» با حضور غلامرضا ظریفیان، استاد تاریخ دانشگاه تهران، محمدعلی اکبری، استاد تاریخ دانشگاه شهیدبهشتی، غلامحسین زرگری‌نژاد، تاریخ‌نگار، پژوهشگر و استاد تاریخ دانشگاه تهران و جمشید کیانفر (دبیر نشست) شنبه (20 اردبیهشت) در پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد.

زرگری‌نژاد، پدر معنوی من است 

غلامرضا ظریفیان در بخش نخست سخنان خود با اشاره به این‌که زرگری‌نژاد پدر معنوی وی است به اصول معرفتی و نوع نگاه زرگری‌نژاد به تاریخ و روشمندی او در تاریخ‌نگاری پرداخت و گفت: باوجود تحولات زیادی که در معرفت تاریخی و ارتقای روش‌ها و تکامل ابزار معرفت در تاریخ اسلام رخ داده در ایران هنوز متکی به قرائت قاهر(روش حاکم) و فصل الخطاب بودن سیره و نگرش «ابن اسحاق» هستیم و همچنان پارادیم ابن اسحاق بر فکر، ذهن و قلم ما ایرانیان سنگینی می‌کند.

استاد تاریخ دانشگاه تهران ادامه داد: همان‌طور که خود زرگری‌نژاد هم در شیوه نگاه خود به تاریخ اسلام می‌گوید، او تاریخ اسلام را متفاوت با نگاه ابن اسحاق می‌بیند. ابن اسحاق تنها بر زوایای خاصی از زندگی پیامبر نگاه می‌کرد و سیره او متاثر از مغازی و عمدتا به سیاست‌های دوران پیامبر(ص) بوده است اما زرگری‌نژاد در مطالعه تاریخ اسلام معتقد است ما تا زمانی که متاثر از شیوه ابن اسحاق باشیم و تا نتوانیم شالوه‌شکنی نگاه ابن اسحاقی را در مطالعات تاریخ اسلام داشته باشیم ، همواره دست به فعالیت‌های تاریخی بیهوده و تکرار مکررات به سبکی دیگر هستیم.

ظریفیان ادامه داد: زرگری‌نژاد از معدود کسانی است که با اشراف دقیق خود به متون تاریخی، علاوه بر اطلاعات وسیع خود به معرفت تاریخی همواره تاکید دارد که برای فهمیدن درست و عمیق تاریخ اسلام، نباید با نگاه گزینشی به این حوزه نگاه کرد. او معتقد است که دانشجوی تاریخ باید همه این حوزه‌ها را خوب خوانده باشد و خود او نیز از معدود کسانی است که با مطالعه عمیق خود در این حوزه، با وجود ورود به این دریای عظیم، مقهور مرجعیت‌ها و مسلمات دروغین این حوزه نشد و تاریخ اسلام را به گونه‌ای هضم کرد که به درستی، فرصت‌ها، تهدیدها و ضعف‌های این میراث کهن را درک کرده و هنرمندانه از این مسیر بیرون آمد تا آثار ارزشمندی در بازنمایی حقیقت‌های مغفول به جای بگذارد.

استفاده از قرآن برای اثبات خرافات تاریخی صدر اسلام 

این استاد تاریخ درباره نگاه و تعریف زرگری‌نژاد به تاریخ افزود: تاریخ از نگاه او «تلاش و کوششی روشمند برای ریشه‌یابی ابعاد مختلف حیات اجتماعی انسان در بستر زمان (با هدف فهم اکنون) است که در چهره متون و منابع انعکاس یافته» و این نگاهی بوده است که در سراسر آثار و کتاب‌های وی دیده می‌شود.

وی ضمن تاکید بر یکسان بودن کنش نظری و عملی زرگری‌نژاد بدین معنا که آن گونه که می ‌اندیشید، می‌نوشت، ادامه داد: وی هیچ گاه در مطالعات تاریخی، مقهور یک روش تاریخی نبوده است بلکه همواره با روشی ترکیبی اما هر کدام در سر جای خود، از همه روش‌ها در مطالعات تاریخی خود استفاده می‌کرد. بدین معنی که او هوشمندانه می‌داند که انسان در بررسی‌های تاریخی نمی‌تواند پیش فرض‌ها و ارزش‌های خود را کنار بگذارد اما او معتقد است که می‌توان اصول و مبانی خاص و عالمانه‌ای را در پیش گرفت که این اصول و ارزش‌ها را در ثبت وقایع و پژوهش‌های تاریخی کاهش داد. 

ظریفیان یکی از ویژگی‌های فهم تاریخ اسلام در نگاه زرگری‌نژاد را رویکرد ویژه او به قرآن دانست و در این باره توضیح داد: یکی از دلمشغولی‌های وی، همواره این بوده است که تاریخ اسلام را بر اساس روایت‌های قران بنویسد و همان‌طور که در کتاب «تاریخ صدر اسلام» مشهود است، بسیاری از موضوع‌ها و مسایلی را که هم اکنون به عنوان اصول علمی تاریخ از آن‌ها بهره می ‌بریم، به چالش می‌کشد و با استفاده از قرآن، ثابت می‌کند که بسیاری از مسلمات و بدیهیات تاریخی چیزی جز خرافات نیستند.

اطلاعات نادرست و تقلبی از صدر اسلام

این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: زرگری‌نژاد با این نگاه معتقد است که دلیل اطلاعات نادرستی که از صدر اسلام تاکنون به عنوان اصولی علمی پذیرفته شده‌اند، «سیطره اهل حدیث» بوده است که اطلاعات تقلبی و بدلی را از قرن سوم تا یازدهم هجری در جهان اسلام پراکنده‌اند؛ سیطره‌ای از خوانین، روسای قبایل، سرداران نظامی و غیره بر جهان اسلام که با تلقی‌های خود اطلاعات نادرستی را بر جای گذاشته و نوع نگاهشان از قدرت، دانش خاصی را تراوش می‌کرد و بن مایه‌های فهم را خشکانید و تا به امروز ادامه پیدا کرده است.

وی در ادامه سخنان خود به دو کتاب مهم زرگری‌نژاد اشاره کرد و درباره آن‌ها توضیح داد: کتاب «تاریخ صدر اسلام» از کتاب‌هایی است که با آن‌که به اجمال نوشته شده اما ده‌ها پرسش شالوده‌شکن را از طرف خوانندگان این کتاب مطرح می‌کند و بسیاری از مشهورات و مطلقیات حوزه تاریخ اسلام را زیر سوال را می‌برد. از جمله موضوعات بسیار مهمی را به عنوان نمومنه در مورد حنفاء ( این‌که پیامبر(ص) در ادامه حنفاست)، ملاقات پیغمبر با بحیرای مسیحی، نامه‌های پیامبر به پادشاهان، مساله شبه ابی طالب (به عنوان یک فرصت نه تهدید و غیره )را نقادانه و عالمانه با آوردن استدلاتی زیر سوال برده و این تعارضات را در کنار هم قرار می‌دهد.

ظریفیان به کتاب دیگری از زرگری‌نژاد با عنوان «ن‍ه‍ض‍ت‌ ام‍ام‌ ح‍س‍ی‍ن‌(ع‌) و قیام کربلا» اشاره کرد و گفت: اگرچه این کتاب ضعف‌هایی دارد اما در مقام مقایسه با کتاب‌های دیگر، گام بزرگی در این عرصه تاریخی به حساب می‌آید و او در بن مایه‌های مشهوری چون بحث ارتداد، فتوحات، حضور حضرت مسلم در کوفه، تعداد شهدای کربلا تشکیک می‌کند و سعی کرده است در هر حادثه و موردی از واقعه تاریخی آن زمان، یک نوع بازنمایی واقعی و صحیحی از تاریخ صدر اسلام را ارایه دهد. 

تجربه زیسته دکتر زرگری‌نژاد در مقام پژوهشگر تاریخ

محمدعلی اکبری، استاد تاریخ دانشگاه شهیدبهشتی، سخنان خود را در دو بخش «تجربه زیسته دکتر زرگری‌نژاد در مقام پژوهشگر تاریخ» و «تعریف تاریخ از نگاه زرگری‌نژاد» درباره وی ایراد کرد و گفت: آن‌چه وی را امروز برای اهل تاریخ قابل تامل می‌کند تجربه‌های زیسته وی هستند که کامل بدیع و نو به شمار می‌آیند بدین معنی که وی از جنس خود تاریخ است. تکرار ناشدنی و تنها در تجربه خود وی تکرار شده‌اند.

وی ضمن تاکید بر نادیده نگرفتن سبک‌های پیشین تاریخی گفت: آن‌چه در تاریخ‌نگاری اصیل است، تجربه زیسته‌ای است که محقق پیدا می‌کند و آن است که به وی موقعیتی در تاریخ‌پژوهی می‌دهد و او را از دیگران ممتاز می‌کند؛ در واقع نحوه مواجهه هر محققی در این قضیه بسیار مهم است. زرگری‌نژاد نحوه مواجهه خاص خود را در تاریخ داشت چرا که وی قصد نداشت خود را در ژانر خاصی تعریف کند و در آن قالب مورد ارزیابی قرار دهد، او به دنبال حقیقت بود و مساله وی خود او و دانستن و فهم حقیقت بود .

نگاه زرگری‌نژاد به تاریخ، نوعی شالوه‌شناسی حیات کنونی اجتماعی است

اکبری با بیان این که این سخنان به معنی این نیست که هر آنچه وی نوشته یکسره قابل تحسین است، گفت: مواجهه وی با تاریخ، مواجهه یکتایی بود که از ذهن نقادانه وی نشات می‌گیرد که در میان محققان ما کمتر کسی است که این گونه بی محابا در حوزه مشهورات و مسلمات تاریخی حمله کند؛ چرا که برای او همه چیز قابل تردید است و همه چیز را می‌خواهد از نو بسازد و از ژانرهای معلوم درآید.

وی در ادامه نحوه نگاه وی به تاریخ و تاریخ‌نگاری گفت: نگاه وی به تاریخ، نوعی شالوه‌شناسی حیات کنونی اجتماعی اکنون است و با این تعریف، خروج رادیکالی بوده است از گفتمان تاریخی مسلط و به‌ویژه آن‌چه در تاریخ‌پژوهی 100 سال اخیر وجود دارد به طوری‌که هیچ مورخ و تاریخ‌پژوهی، پژوهش خود را به اکنون معطوف نکرده است.

تاریخ، مطالعه گذشته نیست

غلامحسین زرگری‌نژاد در ابتدای این نشست با توضیح سخنانی کوتاه درباره خود و انگیزه‌اش در تحصیل تاریخ گفت: آغاز کار من با معلمی در دوره سپاه دانش بود و پس از آن بود که با انگیزه رفتن به رشته فلسفه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، شیفته رشته تاریخ شدم. 

وی ادامه داد: من تاریخ را برای آموختن خودم شروع کردم نه برای چیز دیگری و تا لحظه مرگ هم آموختن با من خواهد بود و در طی این سال‌ها در سه حوزه اسلام، اندیشه‌های سیاسی و دوره قاجار به مطالعه و تحقیق پرداختم.

وی در ادامه نگاه خود را به تاریخ این گونه توضیح داد و عنوان کرد: من تاریخ را شالوده‌شناسی حیات کنونی می‌دانم نه مطالعه گذشته. به این معنا که گذشته را در خدمت حال قرار می‌دهم و با این هدف بود که من در طی این سال‌ها در رشته تاریخ و در دیگر حوزه‌ها کاویدم.-

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها