شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۱:۳۱
حسن‌بیگی: جای مخالفان کارگاه داستان خالی است

نشست «کارگاه داستان‌نویسی، مثبت یا منفی» عصر جمعه با حضور ابراهیم حسن‌بیگی، حسین فتاحی و قاسمعلی فراست در سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب تهران و با مدیریت احسان عباسلو برگزار شد. حسن‌بیگی در این جلسه جای مخالفان برپایی کارگاه‌ داستان‌نویسی را خالی عنوان کرد.

به گزارش خبرگزای کتاب ایران (ایبنا) قاسمعلی فراست در ابتدای این نشست با بیان این‌که مخالفان برپایی کارگاه‌های داستان‌نویسی معتقدند خلاقیت را نمی‌توان به کسی آموخت، عنوان کرد: نخستین راه آموزش داستان‌نویسی مطالعه رمان و داستان‌کوتاه است و حضور در کارگاه‌های آموزشی در مرحله بعدی قرار دارد.

وی درباره ویژگی مدرسان این کارگاه‌ها توضیح داد: اگر دست شرکت‌کنندگان در چنین کارگاه‌هایی باز گذاشته شود و مثلاً مدرسی که فرم‌گراست مجال پرداختن به داستان کلاسیک را از آن‌ها نگیرد، بازده این دوره‌ها قابل قبول است.

نویسنده «باغ سیب»‌ ادامه داد: از ‌آنجا که کارگاه محل سبک و سنگین کردن نحله‌ها و روش‌های نویسندگی و جایی است که داستان محک می‌خورد. آنجاست که داستان‌نویس به نقاط ضعف و قوت داستانش پی می‌برد و در واقع محک می‌خورد. برخی کارشناسان معتقدند نویسنده باید به جاهایی برود که الهام‌بخش باشد و کارگاه داستان‌نویسی هم یکی از آن‌هاست.

سه اصل داستان‌نویسی

در ادامه این نشست حسین فتاحی روند تولید داستان را مبتنی بر سه اصل دانست، و توضیح داد:‌ الهام به نویسنده، نخستین مرحله تولید داستان است که از آن به سوژه هم تعبیر می‌شود و داستان‌نویس با جوهر هنری به آن می‌رسد. در مرحله بعد تکنیک حرف اصلی را می‌زند و در کنار سوژه به کمک نویسنده می‌آید و سومین اصل هم تجربه زیستی نویسنده است.

وی با تاکید بر این‌که جوهره هنری فطری است و هیچ کارگاهی نمی‌تواند آن را به نویسنده بیاموزد، اضافه کرد: تکنیک که همان فوت و فن نویسندگی به حساب می‌آید، مقوله‌ای قابل آموزش است. هنرجویی که داستان می‌نویسد قطعاً تکنیک را کسب کرده، او صد در صد رمان یا داستان کوتاه خوانده و با تکنیک آشنا شده است. 

نویسنده «تکه‌ای از آسمان» اضافه کرد: خیلی از نویسنده‌های بزرگ به کارگاه نرفته‌اند اما کتاب زیاد خوانده‌اند. مخاطب در آغاز خواندن یک داستان، با یک اتفاق روبه‌رو می‌شود، بعد با شخصیت اصلی داستان همراه می‌شود و با او همذات‌پنداری می‌کند و این یک نوع آموزش است. ضمن این‌که آموختن تکنیک در کارگاه به استعداد هنرجو هم بستگی دارد. 

داوره جایزه ادبی شهید غنی‌پور، کارگاه تک‌بعدی را ناموفق توصیف کرد و افزود: در کارگاه‌های داستان‌نویسی باید انواع سلیقه‌ها مطرح شود. البته مبحث تجربه زیستی هم مقوله مهمی است و اگر هنرمندترین و بهترین نویسنده جهان،‌ انسان‌ها و مشکلاتشان را نشناسد، قطعاً مخاطبی نخواهد داشت. یکی از حرف‌های مخالفان برپایی کارگاه‌ها هم این است که نمی‌توان تجربه زیستی را به کسی ‌آموخت. معتقدم نویسنده در وهله نخست باید ذاتاً داستان‌نویس باشد و بعد از آن تجربه زیستی داشته باشد و اگر این دو عامل را داشت، می‌توان به او تکنیک آموخت. 

فتاحی اضافه کرد:‌ پیش از این در حوزه هنری جلسات داستان‌خوانی برگزار می‌شد و از دل آن نشست‌ها، کسانی که هنرمندتر بودند و به متن زندگی اجتماعی توجه داشتند، خودشان را مطرح کردند اما کسانی که یکی از دو عامل اصلی را نداشتند، ره به جایی نبردند.

اهمیت کارگاه‌های داستان‌نویسی شهرستان‌ها
ابراهیم حسن‌بیگی، دیگر سخنران این نشست بود،‌ وی در پاسخ به پرسش عباسلو مبنی بر این‌که آیا داستان‌نویس می‌تواند مدرس باشد؟ گفت: کاش نویسندگانی که با نظریات ما مخالف بودند هم در این نشست حاضر می‌شدند. من دیدگاه آن‌ها را هم بیان می‌کنم اما خودم از موافقان برپایی این کارگاه‌ها هستم. 

وی با اشاره به یکی از نظریات مخالفان کارگاه‌های داستان‌نویسی، اظهار کرد: آن‌ها می‌گویند چند داستان‌نویس مطرح از این کارگاه‌ها به ادبیات داستانی معرفی شده‌اند؟ آیا نویسندگانی مانند هدایت،‌ آل‌احمد، گلشیری و دولت‌آبادی کارگاه داستان‌نویسی رفته‌اند؟ یا مارکز و تالستوی و شولوخوف چنین تجربه‌ای داشته‌اند؟ پاسخ مشخص است، هیچ کدام. آن‌ها معتقدند می‌توان برخی تئوری‌ها را در کارگاه آموخت اما به زعم‌شان وقت گذاشتن برای این آموزش‌ها ضرورتی ندارد. البته طرفداران این ایده خیلی اندکند. 

نویسنده «گلستان در آتش» با اشاره به ترویج برگزاری کارگاه‌های داستان‌نویسی پس از انقلاب اسلامی، افزود: در دهه 60 مراکز آموزش داستان ایجاد شد و از دل آن‌ها کارگاه‌های داستان‌نویسی بیرون آمد. در کلاس‌های این مراکز صرفاً مبانی نظری مطرح می‌شد و پس از پایان یک دوره، از هنرجو می‌خواستند داستان بنویسد اما در کارگاه‌ها از جلسه اول موضوعی برای داستان‌نویسی مطرح می‌شود و همه شرکت‌کنندگان داستانی برپایه آن پیرنگ می‌نویسند. 

حسن‌بیگی با بیان این‌که مدت‌ها پش کتاب «کارگاه فیلمنامه‌نویسی» گابریل گارسیا مارکز را خوانده‌ام ادامه داد: چند سال پیش برای برگزاری کارگاه داستان‌نویسی به خرم‌آباد رفتم و از دیدن هنرجویان آن کارگاه شگفت‌زده شدم. طی سه روز هنرجویان خرم‌آبادی داستان‌هایی خواندند که مرا شگفت‌زده کرد. آن‌ها پیش از من زیر نظر یک مدرس بومی آموزش دیده بودند و او هم مجموعه‌ای از داستان‌های هنرجویانش را در قالب کتاب منتشر کرده بود. نکته جالب این‌که او برای آموزش هنرجویانش از تئوری‌های مارکز در «کارگاه فیلمنامه‌نویسی»‌ بهره برده بود. من آن کتاب را حتی به محمد حسنی، رییس بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان هم معرفی کردم و معتقدم کتابی است که می‌تواند برای مدرسان داستان‌نویسی کاربردی باشد. 

وی با اشاره به اهمیت برپایی کارگاه‌های داستان‌نویسی در نقاط مختلف کشور، افزود: مدتی پیش برای برپایی کارگاهی به بندرعباس رفتم و چند سال بعد،‌ هنگام برگزاری جایزه کتاب فصل،‌ دو نفر از خانم‌هایی که در آن کارگاه حضور داشتند، برگزیده شدند و جایزه‌شان را هم از دست من گرفتند. برپایی چنین کارگاه‌هایی این دستاوردها را هم دارد. البته رفتن به کارگاه شرط اول داستان‌نویسی نیست، بلکه شرط اول به ذات نویسنده بازمی‌گردد.-

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها