به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، «نوروز و سرچشمههاى آفرينش و تجديدحيات در اديان و اساطير» تالیف علىاصغر شعردوست در 9 فصل به جستوجو در کتابهای تاریخی و اساطیری موجود در دیگر ملتها، همچنین کتابهای مقدس مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان و دیگر ادیان را برای یافتن اندیشههای مختلف درباره آفرینش انسان و نوروز پرداخته است.
«نمودهای اساطیری»، «آفرینش در ادیان و اساطیر»، «قداست آسمان و زمین»، «تجدید حیات و گیاهان»، «اساطیر آب»، «اساطیر پایان جهان»، «اساطیر طوفان»، «اساطیر تجدید حیات» و «نوروز، اسطوره تجدید حیات ایرانی» فصلهای کتاب را تشکیل دادهاند.
مولف در پیشگفتار این کتاب چنین نوشته است: «هر آیین و سنتی، بدون تردید بازمانده باورهای بسیار کهن و برداشت هر قوم از پدیدههای طبیعی پیرامون خویش است. برای رخنه به این باورها، بررسی دقیق اساطیر و رمزپردازیها، یکی از راههای اساسی کشف اساس این باورهاست. نوروز به عنوان یکی از بزرگترین جشنهای ملی ایرانیان، در وهله نخست، آشکارا وابستگی انسان به طبیعت، بیشتر به سبب نقش و تاثیر طبیعت در زندگی اجتماعی و اقتصادی او را تبیین میکند. این آیین کهن، همانا که بازمانده یکی از کهنترین اساطیر آفرینش و تجدید حیات کیهانی در اعتقادات و باورهای هزاران سال پیش اقوام ایرانی است.»
اساطیر اقوام مختلف به شیوهای عجیب با یکدیگر شباهت دارند. برخی از این شباهتهای گاه بسیار نزدیک، بدون تردید نتیجه برخورد اقوام مختلف با یکدیگر و گاه منشاء واحد بسیاری از آنهاست. همانگونه که امروزه در زبانشناسی تطبیقی ثابت شده است که برای رخنه در ژرفای زبان یک قوم، بررسی زبان آن قوم به تنهایی کافی نیست و بلکه مجموعهای از زبانهای همخانواده و همریشه آن نیز باید مد نظر گرفته شود، اسطورهشناسی تطبیقی نیز، تنها از طریق کشف بنیادهای آیینی و اسطورهای هر روایت، در مقام مقایسه با اسطوره یا آیین مشابه در اقوام دیگر است که میتوان به اعماق باورها و اعتقادات یک قوم رخنه کرد.
در بخش دیگری از معرفی این کتاب آمده است: «شاید سادهترین تعریف اسطوره در قالب یک مثال این باشد که درست زمانی که 24 ساعت از شبانهروز میگذرد، آخرین ثانیه آن یعنی صفر که به منزله پایان یک شبانهروز است، درست همان نقطه آغاز شبانهروزی دیگر است. یعنی، ازلیتی که به ابد میپیوندد و ابدیتی که به ازل گره میخورد و این بدان معنی است که در اسطوره، تاریخ به معنی «کرونولوژی» وجود ندارد. نوروز، از این دیدگاه همان عدد صفری است که عقربههای آن یک سال را میپیماید تا بعد از مرگ یک سال، سالی دیگر زاده شود. بیتردید، بن مایههای این تفکر کهن، در باورهای اقوام مختلف، به صور و نامهای گوناگون، در اساطیر باقی مانده است. در این رساله، تلاش گردیده است تا عناصر و لایههای تشکیل دهنده اساطیر «آفرینش» و «تجدید حیات» در نزد اقوام مختلف، مورد بررسی قرار گیرد.»
نوروز، تنها جشن ايرانيان نيست، جشن زندگى است. از ميان رويدادهاى مختلف كه مبدا تاريخ قرار گرفتهاند، زندگى با نوروز آغاز مىشود و نوروز همزاد افسانهها و اساطير است كه تاريخ ما را مىسازد. شاعر نامدار حماسهسراى بزرگ تاريخ ایران، حکيم ابوالقاسم فردوسى، عمر نوروز را به حكومت جمشيد پيوند زده است و میسراید: «به جمشید بر گوهر افشاندند / مر آن روز را روز نو خواندند/ سر سال نو هرمز فرودین / بر آسوده از رنج تن دل ز کین/ به نو روز نو شاه گیتیفروز / برآن تخت بنشست فیروز روز»
چاپ نخست «نوروز و سرچشمههاى آفرينش و تجديدحيات در اديان و اساطير» تالیف علىاصغر شعردوست در 296 صفحه، شمارگان دو هزار نسخه و بهای 14 هزار و 800 تومان از سوی نشر شهریاران در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است._
جمعه ۱ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۰
نظر شما