به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در جریانهای هنری دهه اخیر ایران، برخی عنوانهای جدید هنری چون «پرفورمنس آرت»، «کانسپچوآل آرت»، «ویدیو آرت» و دیگر نامهایی از این دست، مدام تکرار میشوند و بسیاری از گالریها و البته نهادهایی چون خانه هنرمندان، برنامههایی از این دست در فهرست کاری خود دارند.
با وجود این، این سوالی مطرح میشود که آیا اجرای این هنرها در ایران به حقیقت و فلسفه شکلگیری آنها نزدیک است یا خیر؟ این سوال در ادامه پرسش مهمتری را نیز با خود به همراه دارد که آیا ورود این هنرها که در قالب «هنر معاصر جهانی» جای میگیرند، فلسفه این هنرها و همچنین منابع تئوریک آنها نیز وارد ایران شده است یا خیر؟ بررسی و تحلیل این مساله عنوان سلسله گفتوگوهای ایبنا بود که در روزهای قبل منتشر شدند.
بسیاری از منتقدان از جمله حبیب درخشانی، مدرس هنرمعاصر در دانشگاه تهران، اعتقاد دارند که بیشتر آثاری که با عنوان هنرهای مفهومی در ایران اجرا میشود، تقلیدی از آثار غربی اند و چندان سنخیتی با جامعه و مخاطبان ایران ندارد. مهمترین دلیل برای چرایی این مساله، وارد نشدن منابع تئوریک این هنرها در ایران است.
در این حوزه کتابهای معدودی به تعداد انگشتان دست، منتشر شده که عموم آنها ترجمه است و یک یا دو مورد تالیفی. این کتابها در اصل منابعی تاریخی هستند و نویسندگان آنها به بیان تاریخچه و فلسفه شکلگیری هنرهای مفهومی در قالب ادامه «تاریخ هنر جهان» پرداختهاند. در حالی که تاکنون کتابهای تخصصی که جداگانه به انواع هنرهای جدید و معاصر بپردازند، هنوز در بازار کتاب ایران دیده نمی شوند. به عنوان مثال در فارسی کتابهایی که اختصاصا در موضوعاتی چون «ویدیوآرت» و یا «چیدمان» و... باشند، در بازار کتابهای هنری وجود ندارند. البته تعداد بسیار اجراهای آثار هنرهای مفهومی در مقابل تعداد اندک کتابهای منتشر شده در این حوزه قابل توجهند.
در ایران مهمترین مشتریان کتابهای هنری، دانشجویان هنر هستند. بر این اساس جبههگیری استادان هنر در نظام آکادمیک ایران در مقابل هنر معاصر و هنرهای مفهومی، یک دلیل مهم برای انتشار نیافتن کتابهای بیشتر درباره این هنرهاست. اغلب این استادان در قالب مدرنیسم آموزش دیدهاند و به هیچ عنوان نمیتوانند دانستههای خود را بگذارند و به سراغ علوم جدید در هنر بروند. یک سوال مهم در اینجا پیش میآید که نویسنده این سطور برای آن پاسخی ندارد: «میزان مطالعه استادان هنر در دانشگاههای ایران چقدر است؟»
با تمام این اوصاف طبیعی است که بسیاری از اجراهای هنرهای مفهومی در ایران نه مخاطبی جذب میکند و نه جایی در مقوله اقتصاد هنر دارند؛ چرا که درک ما از این هنرها اشتباه است. ما فلسفه این هنرها را هنوز یاد نگرفتهایم، اما بسیار در آن آزمون و خطا میکنیم و این آزمون خطا «هنری» نیست.
یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۲ - ۰۸:۴۶
نظر شما