شنبه ۷ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۳
کیهان: مترجم مانند مولف باید متن را بارها بازنویسی کند

خجسته کیهان، با بیان این‌که مترجم پیش از آغاز ترجمه باید سبک و لحن نویسنده را تشخیص دهد گفت: نحوه ترجمه بستگی زیادی به متن اصلی دارد و مترجم گاهی مجبور است از چارچوب زبان معیار خارج شود. مترجم هم مانند مولف باید متن را بازنویسی کنند؛ همان‌گونه که ویرجینیا وولف گفته و رمان «خانم دالاوی» را هفت بار بازنویسی کرده است.

کیهان در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رعایت زبان فارسی معیار را در تالیف و ترجمه با اهمیت دانست و اظهار کرد: من با ترجمه‌های افراد دیگر آشنایی ندارم و نمی‌توانم قضاوتی درباره میزان رعایت زبان فارسی معیار در آثار ترجمه‌‌ای داشته باشم، اما خودم تا حد ممکن سعی می‌کنم دستور و قواعد زبانی را کاملا رعایت کنم. به نظرم نحوه ترجمه بستگی زیادی به متن اصلی دارد. گاه بخشی از متن اصلی گفت‌وگو و محاوره‌ای است که باید در ترجمه رعایت شود. انتخاب زبان ترجمه به سبک و لحن رمان وابسته است و اغلب گفت‌وگوها را شکسته و محاوره‌ای می‌نویسم، اما مساله اساسی این است که در شکسته‌نویسی قواعدی هست که باید رعایت شود.

وی در پاسخ به این سوال که «مترجم چقدر باید سعی ‌کند فارسی‌نویسی را در ترجمه رعایت کند؟» گفت: معمولا می‌کوشم فارسی‌نویسی را رعایت کنم. مثلا در یکی از ترجمه‌هایم ماه ژانویه را دی ماه نوشتم که بعضی‌ها از من ایراد گرفتند، اما به نظرم در آن متن این تبدیل می‌توانست به مخاطب کمک کند اما اسامی خاص را ترجمه نمی‌کنم مگر در موردی که بدانم ترجمه اسم خاص در ترجمه بهتر است.

مترجم «خاطرات زمستان» درباره ترجمه‌های ضعیف و اهمیت بازنویسی آثار ادبی اظهار کرد: در این‌که ترجمه‌های ضعیف به زبان فارسی آسیب‌ می‌رسانند شکی نیست و نیاز به بازنویسی اصلی غیر قابل انکار است. نه تنها ترجمه‌ها‌، بلکه بازنویسی آثار تالیفی هم ضرورت دارد. نویسنده‌های درجه یک دنیا هر اثر را چندین بار ویرایش می‌کنند. مثلا ویرجینیا وولف خودش گفته که رمان «خانم دالاوی» را هفت بار بازنویسی کرده تا راضی شده کتابش منتشر شود. اگر به‌جز نویسنده و مترجم، شخص دیگری هم کتاب را بخواند بهتر است و نیاز به ویراستار همیشه احساس می‌شود.

کیهان درباره نقش ویراستاری ادبی در کیفیت آثار گفت: گرچه ویراستارهای درجه یکی در کشور داریم، اما ضعف در این حوزه به خوبی احساس می‌شود. برای من پیش آمده که در ترجمه‌ای گفت‌وگوها را به صورت محاوره‌ای نوشتم و ویراستاری که کتاب را به دست گرفته بود تمام آن محاوره‌ها را به زبان رسمی تغییر داد. در نهایت توضیحات من هم درباره نوع ترجمه فایده نداشت! تا جایی که می‌دانم ویراستارانی که متن ترجمه را با متن اصلی مطابقت دهند خیلی کم هستند. ویراستار معمولا چارچوب زبان فارسی را تصحیح و لحن را یک دست می‌کند. گمان می‌کنم لزومی هم نداشته باشد که ویراستار زبان مبدا را بداند و ترجمه را با بازنویسی کند.

امانت‌داری در ترجمه موضوع مطرح دیگری بود که کیهان درباره آن چنین گفت: در دانشگاه واحد سبک‌شناسی را گذراندم و در آن‌جا آموختم که قبل از ترجمه باید سبک و لحن نویسنده را تشخیص بدهیم و تا حد ممکن آن را مو به مو رعایت کنیم. مثلا مشهور است که صفحه نخست رمان «خانم دالاوی» بسیار دشوار است و پاراگراف‌های بلندی دارد. من نیز در ترجمه‌ام سعی کردم این سبک را منتقل کنم و به روح اصلی متن لطمه نزنم.

«خاطرات زمستان»، «مردی در تاریکی»، «ناپیدا»، «دیوانگی در بروکلین»، «شب پیشگویی»، «هیولا»، «ارواح»، «کشور آخرین‌ها»، «مردی در تاریکی»، «موسیقی شانس» اثر پل آستر، «بانوی ببر» اثر تیا اوبرت، «یادداشت‌های روزانه ویرجینیا وولف»، «خیابان‌گردی در لندن»، «به سوی فانوس دریایی» و «خانم دالاوی» از ویرجینیا وولف و «شبانه‌ها؛ پنج داستان درباره موسیقی و شب» اثر کازوئو ایشی گورو برخی آثاری هستند که تاکنون با ترجمه کیهان منتشر شده‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط