خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، محمدباقر شمسیپور، روزنامهنگار:
ماجرای خلبان دیوانه عراقی در خیابان های بغداد+ عکس
وزارت دفاع عراق از ساکنان بغداد خواسته است به پاس خدمات این نظامی سابق، او را یک وعده غدای رایگان مهمان کنند!
به گزارش پارسینه، سایت رسمی وزارت دفاع عراق عکسی از یک خلبان سابق ارتش صدام حسین را منتشر کرده است که حکایت جالبی دارد.
این خلبان سابق ارتش بعث، اینک بیش از بیست سال است که در شمایل افراد بی خانمان در خیابانهای "محله منصور بغداد" پرسه می زند، بعد از آنکه در خلال جنگ عراق و ایران در دهه هشتاد میلادی یک موشک ایرانی روی خانه اش فرود آمد، مشاعر خود را از دست داد و آواره خیابانها شده است.
به گزارش پارسینه،وزارت دفاع عراق از ساکنان بغداد خواسته است به پاس خدمات این نظامی سابق، در صورت مشاهده وی، او را یک وعده غدای رایگان مهمان کنند!
کد خبر: ۱۶۶۱۲۹
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۲ -02:44
****************************************************
پس از گذشت 25 سال از پایان جنگ تحمیلی و سعی و اهتمام ویژه مسوولان و گردانندگان امور کشور برای فراموشسازی اذهان مردم از بزرگترین، طولانی ترین و پرتلفات ترین جنگ دهههای اخیر و تلاش برای زدودن هرگونه آثار محسوس و ملموس آن از چهره و پیکر کشور و التزام بعضاً خودخوانده رسانهها و مراکز تغذیه افکار عمومی برای پرهیز از کاربرد عبارت "جنگ تحمیلی عراق علیه ایران" و جایگزین ساختن آن با عبارت "دفاع مقدس" و عطف توجه دادن به موضوع مهم و تعصب برانگیزاننده "تقدس" دفاع از انقلاب و مرزهای کشور، شدیداً به دنبال این موضوعند که به همان نسل مبارز و مقاوم و نسلهای بعدی چنین القا کنند که این تنها حزب بعث عراق(فقط عراق) بود که با اشاره و هدایت و حمایت غرب (و نه البته هم بلوک شرق) به مرزهای کشور و نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران یورش آورد. این موضوع به طور مشخص حتی در آثار مکتوب مرتبط با جنگ 8ساله نیز رعایت شده است. گردآورندگان خاطرات و تدوینکنندگان آنها، داستاننویسان و نمایشنامهنویسان و فیلمنامه نویسان ما با دقت تمام، مراقب بودند که مبادا شائبه قومیتگرایی و یا جنگ مذهبی(مثلاً شیعه و سنی) در آثارشان رصد شود. اهالی مطبوعات نیز با رعایت این اصول نانوشته پذیرفته شده جای خود دارند.
بدون اینکه قصد داشته باشم بدبینانه به موضوع نگاه کنم و نظریه جنگ عرب و عجم را القا کنم( که چنین هم نیست) به نکاتی اشاره میشود:
1- حزب بعث حاکم برعراق دوران صدام، بخش ناچیز و بسیار اقلیتی از جمعیت چند ده میلیونی آن زمان عراق را تشکیل میداد که البته بر تمام ارکان حکومتی سیطرهای پلیسی- امنیتی و بسیار بیرحمانه داشت. اما شاخه دیگر این حزب در سوریه دوران حافظ اسد و پسرش بشار، حاکم بوده و هست و شعار هردو این حکومتها و گروهها و دستههای تحت هدایتشان در لبنان و فلسطین و اردن و...«وحده، حریه، اشتراکیه»(اتحاد، آزادی و سوسیالیسم) است.
2- هر دو این حکومتها به علاوه زیرمجموعههایشان و البته حکومت یمن جنوبی (قبل از وحدت) شدیداً مورد حمایت و پشتیبانی همهجانبه اتحاد جماهیر شوروی سابق، چین کمونیست و دیگر کشورهای بلوک شرق بودند.
3- بنابر اسناد رسمی منتشرشده زمان جنگ، نیروهایی از حدود30 ملیت از جمله دهها کشورعربزبان( اردن، مراکش، موریتانی، اتیوپی، فلسطین، مصر، تونس،...) در بین اسرای لشکریان متجاوز بودند و کسانی همچون ملک حسین اردنی و شاه حسن مراکشی و مبارک مصری و ابوعمار و شیوخ حاکم بر عربستان و کویت و ...شخصاً از این تهاجم و تداوم آن حمایت و پشتیبانی مالی، تسلیحاتی، لجستیکی، اطلاعاتی، سیاسی و.. میکردند (شلیکِ نمادین نخستین توپ مهاجمان به دست شاه حسین اردنی نمونهای از این همکاسگیهاست.)
4- از یاد نبریم که همزمان با ادامه جنگ تحمیلی و فشارهای شدید بینالمللی علیه حکومت و ملت ایران، شورای بهاصطلاح همکاری کشورهای خلیج(فارس) برای مقابله با ادعاهای اعراب مبنی بر علائم توسعهطلبیهای ایران بنیان گرفت و دلارهای نفتی اعراب برای کمک به رژیم حاکم بر عراق در جنگ علیه ایران سرازیر شد.
5- فراموش نکنیم که در تمام این دوران بسیار سخت، کدام کشورهای عربی شیرهای نفت خود را بیحساب، به حساب رژیم عراق گشوده و برای صدام چک سفیدامضا کشیده بودند.
6- به یاد بیاوریم که طبق برخی اسناد، حتی معدود دوستان ما در جنگ، حمایت اندکشان از ایران صرفاً منافع اقتصادی، رقابتهای منطقهای و جهانی و در اکثر موارد دوسره بازی کردن بود(آوردن مثال لیبی دوران قذافی در این زمینه کفایت میکند. از کشورهای فرامنطقهای هم کوبا و یوگسلاوی سابق و ونزوئلا نمونههای جالبیاند.)
7- ملت نجیب ایران با هزاران شهید، صدها هزار جانباز، میلیونها مورد صدمهدیده روحی- روانی و میلیاردها میلیارد خسارت مالی، با اشاره و کنایه گردانندگان امور کشور، چشم بر این همه ناجوانمردی بسته و خصومت و عناد با همسایه متجاوز را به کنار نهاده و راه همدلی و همپیمایی در پیش گرفته است. این منش حتی درشیوه اطلاعرسانی رسمی و غیر رسمی و سازوکار رسانهها، خواناخواه رعایت میشود.....
اما آیا در کشور دوست و برادر؛عراق نیز چنین رویهای حاکم است؟ آیا انتشار خبری در سایت رسمی وزارت دفاع عراق با عنوان " خلبان دیوانه عراقی در خیابانهای بغداد" که تصویر آن در ابتدای این مطلب آمده، و این مضمون؛ «...در خلال جنگ عراق و ایران در دهه هشتاد میلادی یک موشک ایرانی روی خانه اش فرود آمد ...»، آن هم به پیوست اطلاعیه رسمی وزارت دفاع عراق و توصیه به شهروندان که « به پاس خدمات این نظامی سابق، در صورت مشاهده وی ، او را یک وعده غدای رایگان مهمان کنند!» چه معنی میتواند داشته باشد؟
آیا صرفاً این یک خبر ساده است یا...؟
بامزهتر اینکه این خبر در سایت «پارسینه» که طبعاً باید محتاطتر و موشکافتر باشد، درج شده است(آنهم با آب و تاب و تصویر). دیگر اینکه این خبر علیالظاهر حساسیت هیچکس یا مرکز و مرجعی را بر نیانگیخته است؛ از ستاد کل نیروهای مسلح تا مدعیالعموم، پلیس فتا، سپاه سایبری، روابط عمومی نهادهایی چون بنیاد شهید وامور ایثارگران( جانبازان)، رسانه ملی، مطبوعات؛ و...! نه اعتراضی، نه احضاری، نه توبیخی، نه درخواست توضیحی حتی و...!
آیا صرفاً این یک خبر ساده است یا...؟
آیا انتشار این خبر، آن هم درست در زمان برقراری مذاکرات ایران و 1+5 حساسیت برانگیز نبود؟ آیا تاکید تنظیمکنندگان و انتشاردهندگان خبر مذکور بر این نکته؛«موشک ایرانی» ( ونه مثلاً بمباران هوایی) در سایت رسمی وزارت دفاع عراق(و نه سایتی غیر رسمی و یا غیر دولتی)، در مقطعی که اسرائیل و دیگر دشمنان و رقبای منطقهای، در مجامع بینالمللی و افکار عمومی جهانیان "ایرانهراسی" را ترویج میدهند جای سوال ندارد؟
یادآوری این نکته شاید ضروری بنماید که بیش از یک دهه است اسرائیل و بعضی دول خلیج فارس و...، مشخصاً بیشتر از خودِ ما از توان موشکی چنین وچنان ایران سخن گفتهاند و در دنیا هیاهو به پا کردهاند و هرچندگاه آن را عَلَم میکنند.
چندان نگذشته است از زمانی که حکومتگران امروز همین کشورهای دوست و برادرشده، به جای واژه "خلیج فارس" از واژه جعلی "خلیج..." استفاده کردهاند، نیز آنانی که امنیت کشور خود را امنیت کشورها ومنطقه خلیج(فارس) میدانند و آن دیگران که حوادث چندماه اخیر مصر را مخالفت مردم با آنچه ایران "موج بیداری اسلامی درمنطقه" مینامد، برشمردهاند ودر مصاحبهها و اظهار نظرهایشان از شکست اندیشه برپایی حکومت دینی و تلفیق دین و سیاست در کشورهایی چون مصر ابراز شعف کردهاند.
خبر بسیار ساده و معمولی بود؛ وزارت دفاع عراق، یک خلبان عراقی، موشک ایرانی، مشاعر از دست داده،...عراقی...!
راستی چند هزار جانباز اعصاب و روانِ ثبتشده (علاوه بر جانبازان شیمیایی و حسی حرکتی و...) در ایران امروز باقی ماندهاند؟(بهشت ارزانی رفتگان باد!)
در این سالها چند خبر این چنینی ساده و معمولی و تخت، را توانستهایم در مطبوعات و رسانههای عراق( و رسانهها و مطبوعات خودمان) با ضریب اثرگذاری عمیق و دقیق(نقطهای) منتشر کنیم؟ چه اثر مکتوب القاکننده دعوای قومیتها در ایران و یا کشور دیگری از سوی ما انتشار یافته است؟
خبر بسیار ساده بود؛ خلبان عراقی......
(راستی تصویرش چقدر شبیه صدام در زمان اسارت است!)
این درست است که حافظه تاریخی مردم ما به خودی خود ضعیف است، اما ...آیا صدام به پایان رسیده است؟
سهشنبه ۵ آذر ۱۳۹۲ - ۰۸:۰۰
نظر شما