غبرایی، مترجم دو اثر از دوریس لسینگ، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آثار او را به سه دوره زمانی مختلف تقسیم کرد و گفت: در مقدمه کتابهایی که از وی ترجمه کردهام، آوردم که لسینگ دوره نخست کار خود را در آفریقای جنوبی گذرانده و در داستانهایش از استعمار شدید آن منطقه مینویسد. در نتیجه رمانها و داستانهای کوتاهی که از وی در آن زمان به جا مانده متاثر از این موضوع هستند.
این مترجم درباره دورههای بعدی فعالیت ادبی لسینگ گفت: در دوره دوم، بعد از مسایلی که در بلوک شرق روی داد، وی از چپ جهانی و کمونیسم فاصله گرفت و داستانهایش را با لطافت نثر زنانه نوشت. کتاب «دفترچه طلایی» وی که یکی از معروفترین آثارش است و در آن دوره به بیانیه فمینیستها معروف شده بود، در همین دوران نوشته شدهاست. وی با گذر سالیان رفته رفته به عرفان و داستانهای علمی تخیلی روی آورد و دوره سوم نویسندگی خود را رقم زد، هر چند مضامین مختلف در داستانهای هر سه دوره با هم تداخل داشتند.
مترجم رمان «بن در جهان» و «فرزند پنجم» افزود: لسینگ در دو کتابی که من از وی ترجمه کردهام به مسایل اجتماعی جامعه انگلستان پرداخت و این مسایل را در داستانهایش در درون فضای خانوادگی پی گرفت. در نتیجه نمیتوان گفت که نثر زنانه از ویژگیهای همه آثار این بانوی برنده جایزه نوبل ادبیات است.
غبرایی درباره آثار این نویسنده و آثاری که از وی به فارسی ترجمه شدهاست، گفت: وی حدود 27 رمان و بیش از 20 مجموعه داستان، شعر و نمایشنامه هم دارد. متاسفانه بسیاری از آثار وی به ایران نرسیده و مترجمان ایرانی از یک طرف به دلیل غم نان و از سوی دیگر به این دلیلکه ورود کتاب به ایران بهراحتی امکانپذیر نیست فرصت ترجمه تمام آثارش را نداشتهاند و بعضی از کتابهایش هم امکان ترجمه شدن به فارسی را ندارند.
این مترجم با سابقه کشورمان نثر لسینگ را فاقد پیچیدگیهای زبانی دانست و گفت: وی در داستانهایش به دنبال پیچیدگیهای زبانی نبوده و شیوه داستانگوییاش حتی در رمانهای تخیلیاش هم نثر پیچیدهای ندارد و یکی از دلایل شیوه خاص نگارشش این بوده که وی از آغاز نویسندگیاش در مکتب بیان اجتماعی تربیت شدهاست.
غبرایی، لسینگ را زنی آزاده معرفی کرد و افزود: حسرت ترجمه «باز عشق» و «دفترچه طلایی» لسینگ به دلم ماندهاست اما این دو کتاب و مجموعه دو جلدی خاطرات وی اگر به فارسی ترجمه شوند، ممکن است لطمههای زیادی ببینند و به همین دلیل است که تاکنون به فارسی برگردانده نشدهاند. در مجموعه مقالات ماریو بارگاس یوسا که آن را با عنوان «موج آفرینی» به فارسی ترجمه کردهام، مقالهای به «دفترچه طلایی» لسینگ اختصاص یافته که توضیحات جالب و کاملی درباره این اثر مطرح لسینگ در آن آمدهاست.
ترجمههای بسیاری از آثار لسینگ در ايران منتشر شدهاند. «اسیر خشکی» با ترجمه سهیل سمی، «زمستان در ماه جولای» با ترجمه علیرضا جباری، «زندانهایی که برای زندگی انتخاب میکنیم» با ترجمه مژده دقیقی، «نگاه خیره» با ترجمه مهشید مهریزدان، «شیرینترین رویاها» با ترجمه اسماعیل قهرمانیپور، «بن در جهان» با دو ترجمه مختلف از مهدی غبرایی و پدرام لعلبخش، «تابستان پیش از تاریكی» و «تروریست خوب» با ترجمه الهه مرعشی، «تروریست دوست داشتنی» با ترجمه حبیب گوهریراد، «فرزند پنجم» با دو ترجمه مختلف از مهدی غبرایی و کیهان بهمنی، «علفها آواز میخوانند» با ترجمه زهرا کریمی، «رهنمودهایی برای نزول در دوزخ» با ترجمه علی اصغر بهرامی، «چال مورچه» با ترجمه ضیاالدین ترابی و «دری كه میخواند» با ترجمه هوشنگ حسامی از جمله آثاریاند كه مترجمان مختلف آنها را به فارسی ترجمه كردهاند.
دوریس لسینگ در بیست و دوم اكتبر 1919 میلادی، از پدر و مادری انگلیسی، در كرمانشاه به دنیا آمد و به یكی از مطرحترین نویسندگان جهان بدل شد. وی در 87 سالگی توانست به جایزه ادبی نوبل دست یابد و نام خود را در فهرست نویسندگان مطرح جهان ثبت کند. این نویسنده، دیروز، یکشنبه، 17 نوامبر در خانهاش درگذشت.
دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۸
نظر شما