پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۰
شهاب‌الدین سهروردی

ايبنا - خواندن يك صفحه از‌‌ يك كتاب را مي‌توان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعه‌اي از اكسير دانايي، لحظه‌اي همدلي با اهل دل، استشمام رايحه‌اي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...

عقل سرخ

عقل سرخ داستانی عرفانی-فلسفی است و حدودا چهارده صفحه دارد. متن این داستان بر اساس سوال دوستی از سهروردی است، که می‌پرسد مرغان زبان یک‌دیگر می‌دانند و سهروردی داستان زندگی خود را تعریف می‌کند و می‌گوید:« صورت‌گر هستی مرا به صورت بازی آفرید و در سرزمین دیگری، با ازان دیگر زندگی می‌کردم. با هم سخن می‌گفتیم و سخن یک‌دیگر را درک می‌کردیم. ولی، صیادان قضا و قدر دام گستردند، مرا اسیر کردند و به ولایت دیگر آوردند. هر دو چشم مرا دوختند و چهار بند و ده کس بر من موکل کردند و هر چه معلوم بود را فراموش کردم و به این زندگی جدید عادت کردم»( سهروردی، 1380، ج4، ص49).« مدتی گذشت. به تدریج، چشمان مرا باز کردند و دنیا را به این گونه که هست به من نمودند. آرزو می‌کردم که روزی از این بندها رها شوم. فرصتی یافتم، از غفلت موکلان استفاده کردم و روی به صحرا نهادم. پیری نورانی دیدم. گفتم: از کجا می‌آیی؟

صفحه52/شهاب‌الدین سهروردی/دکتر علی اکبر ولایتی/انتشارات امیر کبیر/چاپ اول/ سال 1391/136 صفحه/2500تومان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها