ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
ویران میآیی
از خشونتی پنهان
و دستهایی که خونآلود است
به خون همکیشان
ویران میآیی
و بکوا هنوز گرسنه است
و بکوا هنوز تشنه است
پشت سرت
خاکستر و خاک
پشت سرت
کتابها را غبار گرفته
و ظاهر هویدا دیگر کمر باریک نمیخواند
پشت سرت
سنگها دیگر صبور نیستند
ویران میآیی
تا در پاریس با خودت ملاقات کنی
تنها با خودت
دور از سیاست
دور از مذهب
شاید روزی بچههای افغان
پدر گمشدهشان را در تو
در کتابهایت پیدا کردند
صفحات 42 و 43/ آواز سیرنها/ فرشاد حجتی/ انتشارات نگیما/ چاپ اول/ سال 1391/ 88 صفحه/ 3500 تومان
نظر شما