به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، بینیاز، دیدگاههایش را درباره بسترهای شکلگیری داستان پلیسی در جهان به طور مختصر مطرح کرد و این مساله را منوط به طرح مفصلیتری در قالب یک مقاله تئوریک دانست.
این منتقد در پاسخ به این سوال که «مشکلات پلیسینویسی در ایران را چه مواردی میدانید و آیا ژانری به نام پلیسینویسی بومی میتواند در ایران به وجود بیاید؟» گفت: در کشورهایی مانند کشور ما دولتها اجازه دخالت در عرصه جرم و جنایت را نمیدهند و بر این اساس چیزی به نام کارآگاه خصوصی در ایران نداریم.
نویسنده «نقد و تحلیل داستانهای معتبر جهان» افزود: اغلب آثار پلیسینویسان بزرگ جهان براساس کارآگاه خصوصی نوشته و خلق شدهاند و برگرفته از آنها فیلمهای بسیاری ساخته شده است. وقتی ما با چنین موضوعی در ایران مواجه نیستیم، تا 70 یا 80 درصد محمل پلیسی-جنایی نوشتن را از دست میدهیم.
این داستاننويس در ادامه گفت: از سوی دیگر در کشور ما جرم و جنایت سازمان یافته رخ نمیدهد. مثلا مافیای آمریکا یا بلاروس سازمان یافتهاند و مدام بر آنند تا رقبایشان را از سر راه بردارند یا برای سرقت از بانکها نقشه میکشند، ولی در ایران جرم و جنایت شخصی و سازمان نیافته و محدود است.
بینیاز در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه «آیا تصور نویسندگان درباره ژانر پلیسی هم تاثیری در پا نگرفتن این ژانر در ایران دارد یا خیر؟» گفت: در بسياري از كشورهاي دنیا نویسندگان جدینویس نویسندگان پلیسینویس را جزو خودشان به حساب نمیآورند. حال این نویسنده چه آگاتا کریستی باشد، چه لیندسی هاردی، فرقی نمیکند؛ مثلا نویسندگان طراز اول آمریکا آنها را در زمره خودشان به شمار نمیآورند. در ایران هم بر همین اساس نویسندگان ما این ژانر را جدی نگرفتهاند و از آن فرار میکنند.
نویسنده «درآمدی بر داستاننویسی و روایتشناسی» در ادامه با اشاره به اینکه میتوان ژانر معمایی را به جای پلیسینویسی تقویت کرد، گفت: در ایران میتوان داستان معمایی را به گونهای نوشت که فضیلت داستان پلیسی را داشته باشد. به قول بورخس در داستان معماگونه خواننده به قاتلها یا مجرمان شک میبرد، ولی در داستان معمولی تا پایان داستان شکی نسبت به شخصیتها ایجاد نمیشود. پیشنهاد من این است که ژانر معمایی میتواند با هوشمندی در ایران دنبال شود؛ هر چند که میدانم خیلیها به سراغ آن نمیروند.
دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
نظر شما