به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سنت نگارگری و نقاشی در طول تاریخ هنر ایران بسیار با کتاب آرایی و کارگاههای تولید کتاب عجین بود، به نحوی که نگارگری در راستای تولید کتاب تعریف میشد. امروزه بسیاری از نسخ شاهنامه يا دیوان حافظ که در مکاتب مختلف هنری در ایران چون «مکتب هرات»، «مکتب شیراز» و «مکتب اصفهان» تصویرگري شدهاند، زینتبخش بيشتر موزههای مشهور در جهاناند.
همچنین در طول تاریخ تمدن و تفکر اسلامی، اغلب متون علمی همراه با تصاویری برای فهم و درک هرچه بیشتر مطالب تولید شدهاند که به عنوان مثال در اين باره میتوان کتابهای «دیسقوریدوس» و «الادویة المفرده» را نام برد. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که تصویرسازی برای کتاب یک سنت هنری در تمدن اسلامی و ایرانی است.
امروزه تصویرسازی برای کتاب به کتابهای کودک و گاهي مجموعههای شعر محدود شده است. این مساله شاید به نوبه خود به پیشرفت تکنولوژی بستگی داشته باشد؛ چرا که در کتابهای علمی امروزه عکس جای تصویرسازی را گرفته است و تصویرسازیهای کتاب کودک نیز از كيفيت كارشناسانهاي برخوردار نيستند.
به اعتقاد برخي از كارشناسان، امروزه فقط کتابهای رمان، داستان و شعر قابلیت تصویرسازی دارند و همانطور که در بالا بیان شده صنعت عکاسی جای تصویرسازی برای متون علمی را گرفته است. رضا بانگیز، طراح و نقاش معاصر در این راستا به «ایبنا» گفت: من به شاعران، داستان و رماننویسان پیشنهاد میکنم تا اجازه دهند که یک تصویرساز برای کتابهای آنان در راستای مضمون تصویرسازی کند تا کتاب با تصویر منتشر شود، این کار کمک شایانی به جذب مخاطب خواهد کرد.
به باور بانگیز، کتاب اگر تصویرسازی نداشته باشد ممکن است برای مخاطب خستهکننده شود؛ چرا كه نسل امروز بیشتر با تصویر ارتباط برقرار میکند تا نوشته. همچنین بانگیز میگوید که اینکار کمک شایانی به اقتصاد نقاشی میکند.
کتاب کودک نیز یکی از عرصههای مهم در تصویرسازی است. جمالالدین اکرمی کیفیت تصویرسازیهای امروز کتاب کودک را به دلیل استفاده طراحان از پیشینه غنی تصویرسازی در ایران، مناسب میداند، اما به زعم او این حوزه به دلیل بالارفتن هزینههای چاپ، دارای مشکلات عدیدهای شده است.
اکرمی میگوید: اکنون بسیاری از ناشران به دلیل هزینه کمتر دست به انتشار کتابهای ترجمهای میزنند، چرا که قرار نیست «کپیرایت» پرداخت کنند و در نتیجه پولی برای نویسنده و تصویرگر هزینه نخواهند کرد؛ این در حالی است که ما در سالهای نخست دهه 80 به لحاظ تصویرگری در عرصه بینالمللی در اوج بودیم.
البته اکرمی اعتقاد دارد که مطرح شدن تصویرسازی ایران در مسابقات جهانی گاهي مشکلساز هم شده است و يكي از اين مشكلات، دور شدن تصویرگران از نگاه بومی است. ابراهیم حقیقی نیز تولید آثار جشنوارهای را آفت طراحی میداند. او میگوید: یک ضعف مهم در حوزه کتاب کودک، ظهور پدیدهای به نام آثار جشنوارهای است، یعنی پیش از اینکه تولید برای عرضه به مخاطب و كودك باشد، بسیاری از طراحان جوان، خوشفکر و خوش ذوق، نگاه خود را برای حضور در جشنواره تقویت و تربیت میکنند و در جشنوارهها جوایزی هم میبرند و مطرح ميشوند، ولي به جرات بايد گفت كه اين مساله سبب رواج نوعی از تصویرسازیهای جشنوارهپسند شده است.
سهراب هادی، هنرمند طراح معاصر نيز اعتقاد دارد که کیفیت تصویرسازی وابسته به چند پارامتر است، نخست، خود موضوع نشر و همه مشکلاتی که در مسیر نشر وجود دارند . عامل ديگر، بيتوجهي به نقش تخصص و فنگرایی در حرفهها، از جمله حرفه نشر است و سوم، بیگانه بودن مدیران مسوول انتشاراتیها با نگاه حرفهاي به تصويرگري كتاب كودك.
وي موضوع گران بودن اصل تصویرگری حرفهای در سطوح بالا، هزینه بر بودن تصويرگري به لحاظ تکنیک چاپ و مصرف بالاي کاغذ و در نهايت پر هزينه شدن روند توليد كتاب را از ديگر چالشهاي اين عرصه ميداند.
اين گرافيست همچنین بر این باور است که امروزه سرمایههای که در حوزههای فرهنگی به موضوع تصویرسازی کتاب کودک اختصاص داده میشود، بسیار اندکند و این مساله به سیاستگذاریهای غلط فرهنگی باز میگردد، در صورتی که غفلت کردن و غافل بودن از ارزش تاثیرگذاری تصویر بر ذهن کودک و نوجوان، موضوع خطرناکی است.
در مجموع و براساس جمعبندي ديدگاههاي كارشناسان تعريف رشته تخصصی تصویرسازی در دانشگاهها در مقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و همچنین دکترا، ميتواند به حرفهاي شدن روند تصويرگري معاصر منجر شود، همچنین با نگاه تخصصی و آموزشی به جشنوارهها و القاي نگاه بومي ميتوان سمتوسوي اين عرصه را به جايگاه شايستهاش نزديك كرد.
یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۰:۵۰
نظر شما