فاطمي در ادامه ضمن اشاره به كيفيت مناسب چاپ كتاب، به ذكر يك اشكال پرداخت و اظهار داشت: به نظر من نمايه كتاب با عجله تهيه شده و دو اشكال جزيي دارد به گونه اي كه نمايه، كلي و بدون تفكيك است و نيز در برخي موارد با استفاده از نام كوچك اشخاص تهيه شده، در صورتي كه مخاطبان بيشتر با استفاده از نام خانوادگي در بخش نمايه به جستوجو ميپردازند.
اين موسيقيدان معاصر در پايان گفت: دغدغه نويسنده اين كتاب آشنا كردن موسيقيدانها با واقعيتهاي اقتصادي حوزه كاريشان بود. نويسنده به درستي تاكيد دارد كه موسيقيدان ايران دچار توهم آرمانگرايي است و موسيقي را از اقتصاد جدا ميداند كه نظر معقول و درستي نيست.
در ادامه جلسه ميثم موسايي، با تبريك به آزادهفر براي پژوهش در اين حوزه عنوان كرد: با اين كتاب خلا بزرگي كه در زمينه اقتصاد فرهنگ حس ميشود پوشش خواهد يافت. حوزه اقتصاد فرهنگ ابعاد مختلفي دارد كه يكي از حوزههاي آن موسيقي است و اين كتاب نخستين كتابي است كه در زمينه اقتصاد موسيقي در ايران تاليف شده و البته تاكنون كتاب ترجمهاي هم در اين حوزه موجود نبوده است.
وي افزود: اين كتاب مسايل جديد و مهمي را مطرح كرده و مفاهيمي مثل توليد و عرضه در اقتصاد را به طور كامل به مخاطبان ارايه ميدهد، البته اين آغاز راه است و براي تكميل مطالب كتاب بايد چند كتاب ديگر مثلا با موضوع تقاضاي موسيقي، نوشته شود.
موسايي در ادامه با اشاره به كمبود رشتههاي بينا رشتهاي در دانشگاهها گفت: اقتصاد فرهنگ يك موضوع ميان رشتهاي است و كشور ما براي سياست و برنامهريزي، صرفه جويي در منابع و به طور كلي توسعه صنعتها، بسيار محتاج اين موضوعهاست، اما متاسفانه به اين حوزهها بسياركمتوجهي ميشود.
اين استاد حوزه اقتصاد در ادامه با اشاره به اينكه بايد فضاي تعامل و گفتوگو بين رشتهها فراهم شود، اظهار داشت: كساني ميتوانند وارد مطالعات بين رشتهاي شوند كه در حوزه تخصصي خود تثبيت شده باشند. متاسفانه در دانشگاهها احساس تكبر و خودخواهي در مورد رشتههاي ديگر وجود دارد و اهالي يك رشته ديگر رشتهها را قبول ندارند. اين مسايل باعث شده كه رشتههاي بين رشتهاي در كشور ما اندك باشد. با اين اوصاف يك نياز مهم در نظام آكادميك كشور ايجاد رشته اقتصاد فرهنگ است.
موسايي گفت: مسوولان و سياستگذاران بايد توجه كنند كه سياستگذاري در حوزه فرهنگ بايد زير نظر استادان حوزههاي بين رشتهاي انجام شود، در همين راستا اين كتاب ميتواند بسيار مفيد باشد چرا كه دو رشته اقتصاد و موسيقي را به هم نزديك كرده است.
در ادامه جلسه، اسد زاده با طرح دو سوال كه آيا در اين كتاب به مقوله كلي اقتصاد هنر هم پرداخته شده يا خير؟ و اينكه فاصله ما با كشورهاي ديگر در اين زمينه چه ميزان است؟ نويسنده كتاب را دعوت به سخن كرد. آزادهفر گفت: طبق آمار و اسناد معتبر در سال 1995 فروش موسيقي در خود آمريكا بجز صادراتش، از ميزان صادرات نفت ايران بيشتر بوده است. اين نكته اهميت اقتصادي موسيقي را ميرساند، چرا كه فروش نفت از ميزان اين ماده ارزشمند ميكاهد، اما صدا هيچگاه تمام نميشود و اين مسالهاي استراتژيك است.
وي افزود: صادرات صدا بجز آنكه آهنگساز را قدرتمند ميكند، باعث انتقال فرهنگ قومي و ارزشهاي اجتماعي موسيقيدان مي شود. صدا يك منبع لايتناهي است، اما سهم كشور ما در زمينه اقتصاد اين حوزه و ميزان صادرات آن بسيار ناچيز و نزديك به صفر است. اين مساله ضرورتي ايجاب ميكرد تا پژوهشي در اين حوزه انجام شود.
آزادهفر در ادامه با اشاره به نبود منابع مكتوب در اين حوزه گفت: اين موضوع چون پيشينهاي نداشت، خلق آن براي ما بسيار سخت بود و در حقيقت ساختار كتاب مانند يك آهنگ خلق شد. گفتني است كه به جز ايران در كشورهاي ديگر هم كتابي با اين موضوع خاص منتشر نشده است. همچنين ساختمان كتاب به دليل جديد بودنش ميتواند به عنوان يك نقشه راه به هنرهاي ديگر كمك كند تا اقتصاد آن هنرها هم بررسي شود.
در انتهاي جلسه موسايي و فاطمي به ضرورت ايجاد رشته اقتصاد فرهنگ در نظام دانشگاهي كشور تاكيد كردند، همچنين پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با اهداي يك لوح تقدير از زحمات دكتر محمدرضا آزادهفر براي انتشار اين كتاب قدرداني كرد.
جلسه رونمايي از كتاب اقتصاد موسيقي امروز 14 ارديبهشت از ساعت 16 و 30 دقيقه تا 17 و 45 دقيقه در سراي اهل قلم بيستوپنجمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران برگزار شد. اين كتاب توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي منتشر شده است.
نظر شما