سه‌شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۰ - ۱۳:۰۰
تمدن ايراني ـ اسلامي در عقلانيت و فلسفه ريشه دارد

نويسنده كتاب «قامت زبان در ساحت عرفان» گفت: تمدن ما نظير ساير تمدن‌هاي شرقي بر پايه عرفان شكل گرفت اما نه با اين تعبير كه عرفان و تمدن ايراني ـ اسلامي از عقلانيت و فلسفه به دور است. اين تمدن در عقلانيت و فلسفه ريشه دارد. دين نيز به عنوان الهام‌دهنده عارفان، بر پايه عقلانيت استوار است.-

حجت‌الاسلام علي فلاح‌رفيع، نويسنده اين اثر، در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، عنوان كرد: رويكرد زباني به دين در مغرب‌زمين با آثار «ويتگنشتاين» به مرحله جديدي رسيد. او براي دين و عرفان، شان شناختاري و نظري قايل نبود اما تحليل‌هاي فلسفي او در حوزه زبان دين، توجه فلاسفه را به اين حوزه جلب كرد.

وي با بيان اين كه «زبان و عرفان تعامل بسيار نزديكي در طول تاريخ داشته‌اند» گفت: عارفان براي انتقال تجربيات عرفاني‌شان به زبان متمسك مي‌شدند و ناچار از كاربرد زبان بودند. با وجود استفاده فراوان آنان از زبان، اغلب عرفا ادعا مي‌كردند كه زبان تاب تحمل محتواي تجربيات عرفاني را ندارد و بنابراين، همواره در كاربرد آن دچار مشكل و سردرگمي بودند.

فلاح‌رفيع ادامه داد: مسايلي مانند معيار فهم زبان عارفان، ارتباط نوشته‌هاي آنان با تجربيات عرفاني‌شان، تفاوت تجربه‌هاي آنان با تجربه انسان‌هاي عادي و همچنين امكان بيان اين تجربه‌ها به زبان معمول، از جمله مورادي‌اند كه براي هر پژوهشگر علاقه‌مند به عرفان مطرح‌اند. من در اين كتاب خواستم پاسخ‌هايي را براي اين مسايل پيدا كنم.

وي افزود: عده‌اي از انديشمندان، تجارب عرفاني را غيرقابل بيان دانسته‌اند. برخي ديگر نيز زبان عارفان را شناختاري، نمادين و رفتارگرايانه دانسته‌اند. براي بررسي آن‌چه در اين حوزه مطرح شده است و همچنين نظرات خودم در اين باره، ابتدا مهم‌ترين نظريات فلاسفه غربي را در حوزه زبان عرفان بازگو و سپس نظريه‌هاي فلسفي درباره اين موضوع را بررسي كردم. سويه‌هاي كاركرد زبان عرفان نيز در بخش پاياني كتاب بررسي شده‌اند.

اين نويسنده درباره جايگاه مخاطب در نظر عرفا گفت: عارفان مسلك‌هاي متفاوتي داشتند. عده‌اي از آن‌ها سكوت مطلق اختيار مي‌كردند اما بيشتر آن‌ها لب به سخن مي‌گشودند و زبان شعر يا شطح را برمي‌گزيدند. از همين رو، اشعار عرفاني و شطحيات در ادبيات ما فراوان يافت مي‌شوند. «بايزيد بسطامي» يكي از عارفاني محسوب مي‌شود كه شطحيات فراوان از وي بر جاي مانده‌اند.

وي افزود: عده زيادي از عارفان اسلامي زبان شعر را برگزيدند و اين نشان مي‌دهد كه آنان به مخاطبانشان توجه داشتند و زبان شعر را كه زبان روز آن دوران بود، انتخاب مي‌كردند تا از اين طريق، يافته‌هاي عرفاني را به مخاطب منتقل كنند.

فلاح‌رفيع سخن گفتن عارفان در حين تجربه عرفاني را غيرممكن دانست و گفت: آنان پس از تجربه كردن لحظات عرفاني، گزارشي از آن ارايه مي‌كردند تا مجموعه‌اي از معارف و دانسته‌هاي عرفاني را به ديگران منتقل كنند. بنابراين، آنان قصد انتقال اين مفاهيم به مخاطب را در نظر داشتند اما در برخي موارد به بن‌بست مي‌رسيدند كه منجر به سكوت عده‌اي و شطح‌نويسي عده‌اي ديگر مي‌شد.

وي افزود: شطحيات، متوني به ظاهر سرشار از تناقضند و كفرآميز به نظر مي‌رسند اما واقعيت اين است كه عرفا قصد كفرورزي و تناقض‌گويي نداشتند. آنان در پي نوشتن متوني نبودند كه هيچ مخاطبي از آن‌ها سر درنيارود، بلكه عمق تجربه‌هاي عرفاني‌شان، آنان را به نوشتن اين متن‌ها سوق مي‌داد. آنان به خوبي از اين امر آگاه بودند كه عموم مردم قادر به درك تجربيات عميق عرفاني نيستند و برخي از آن‌ها ممكن است با مطالعه گزارش تجربيات عميق عرفاني دچار انحراف شوند. از همين رو، عارفان زبان شطح را برمي‌گزيدند تا هم تجربياتشان را براي اهل راز شرح دهند و هم از انحراف عده‌اي جلوگيري كنند.

فلاح‌رفيع در برابر اين سخن كه «گفته مي‌شود تمدن ما بر پايه عرفان شكل گرفته است و با قبول اين عقيده مي‌توان گفت كه پايه‌هاي تمدن ما بر شطحيات كه همان تناقض‌گويي‌هاي عارفان است، بنا شده‌اند» گفت: به طور كلي تمدن‌هاي شرقي، عرفاني‌اند و يكي از آبشخورهاي اصلي تمدن ما نيز عرفان است اما نه به اين معنا كه از عقلانيت و فلسفه دور است. تمدن ما در عقلانيت و فلسفه نيز ريشه دارد. دين نيز به عنوان يكي از الهام‌دهندگان عرفان، بر پايه عقلانيت استوار شده است. البته عرفان هندي نيز كه نسبت مقومي با عقلانيت ندارد، منبع الهام عرفايي مانند مولوي قرار گرفتند اما اين تاثيرگذاري چندان قوي و مهم نيست.

وي افزود: قبول دارم كه تمدن ما بر پايه عرفان شكل گرفته است اما با اين توضيح كه عرفان ما نيز ريشه در عقلانيت و فلسفه دارد. اساسا نگاه شرقي، نگاه عرفاني است و نگاه غربي، غيرعرفاني است. حتي مسيحيت نيز جنبه‌هاي عرفاني بسيار ضعيف‌تري از اسلام دارد. بنابراين، عرفان در غرب به بلوغ عرفان شرقي نرسيده است. 

چاپ نخست كتاب «قامت زبان در ساحت عرفان» با شمارگان 1100 نسخه، 168 صفحه و به بهاي 45000 ريال از سوي نشر علم منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط