
نشست «انحراف نرم» با سخنراني حجتالله ايزدي، مدرس دانشگاه امام حسين(ع) و كارشناس تاريخ معاصر و به دبيري احسان عباسلو برگزار شد. وي در اين نشست گفت:جنگ نرم، جهتگيري سياسي و امنيتي دارد و بنابراين، نميتوانيم هر نوع هجوم و استحاله فرهنگي را جنگ نرم بناميم، بلكه اين عوامل جزو ابزارهاي جنگ نرم قلمداد ميشوند./
در ابتداي اين نشست، عباسلو جنگ نرم را مبحثي جديد در ايران دانست و گفت: اين بحث به تازگي در ايران مطرح شده و متاسفانه در حوزههاي آكادميك ما نيز قدمت چنداني ندارد.
سپس ايزدي گفت: در چند سال اخير مقالات و كتابهاي زيادي در موضوع جنگ نرم نوشته شدهاند اما هنوز نقد جدي و نشست تخصصي براي پروراندن آن و تبديل آن به نظريات مستدل ارايه نشدهاند.
وي در ارايه تعريفي از جنگ نرم گفت: جنگ سخت، تسويه حسابهاي دو جبهه در فضاي اطلاعاتي، اقتصادي و اجتماعي را شامل ميشود اما جنگ نرم، در حوزه ارزشها، اعتقادات و فرهنگ است.
ايزدي نويسندگان آمريكايي مانند «جوزف ناي» را مبدع اصطلاحاتي مانند جنگ نرم و قدرت نرم دانست و گفت: اين نويسندگان بناي قدرت نرم را بر اقناعگري ميگذارند و بر اين باورند كه به جاي تسليم كردن جهان از طريق جنگ نظامي كه تبعات بسياري از جمله هزينههاي اقتصادي خواهد داشت، بهتر است جامعه هدف را اقناع و ساكنان آن جامعه را بدون هيچ هزينه سنگيني با خود همراه كنيم.
وي افزود: نظريهپردازان آمريكايي، هاليوود و دانشگاه هاروارد را دو ابزار اصلي قدرت نرم معرفي كردهاند. هاروارد به عنوان مركز نخبهپروري آمريكا، نخبگاني را به جوامع هدف ميفرستد كه هر يك از آنها نقش يك سرباز آمريكايي را در آن جوامع به عهده ميگيرند و از منافع آمريكا حمايت ميكنند. دانشآموخته هاروارد، بر اساس آموختههايش نقادي ميكند و بر اساس روشهاي آمريكايي طرح ارايه ميدهد. توسل به عبدالكريم سروش و بشيريه كه در اين دانشگاه تحصيل كردهاند، از جمله مصداقهاي تاثير هاروارد در ايران است. هاليوود نيز ارزشهاي آمريكايي را به شيوهاي غيرمستقيم، جذاب و تاثيرگذار به جوامع هدف عرضه ميكند.
ايزدي كودتاي نرم و انقلاب مخملي را اصطلاحاتي دانست كه در كنار قدرت نرم مطرح ميشوند و افزود: اين مفاهيم، نوعي قدرت هوشمندند كه حاصل تركيب قدرتهاي فرهنگي و اطلاعاتي و حتي فشارهاي نظامي محسوب ميشوند.
وي با بيان اين كه «جنگ نرم نيز مانند جنگ سخت از سازماندهي مشخصي برخوردار است» عنوان كرد: اگر مقطع هشت ماهه از خرداد سال 88 تا ديماه اين سال را در نظر بگيريم، بهتر ميتوانيم به تبيين جنگ نرم در كشورمان بپردازيم. جنگ نرم، جهتگيري سياسي و امنيتي دارد و بنابراين، نميتوانيم هر نوع هجوم و استحاله فرهنگي را جنگ نرم بناميم، بلكه اين عوامل جزو ابزارهاي جنگ نرم قلمداد ميشوند.
وي افزود: تضعيف نظام سياسي حاكم، جزو اهداف كوتاه مدت جنگ نرم است و هدف نهايي آن، براندازي نظام است. همچنين عاملان اين جنگ، آمريكا يا هر قدرت سلطهجوي ديگر نيستند، بلكه شهروندان جامعه هدفاند كه سكان جنگ را به دست ميگيرند و از حمايت آمريكا نيز برخوردار ميشوند.
ايزدي ادامه داد: همانگونه كه در ايران و قفقاز شاهد بوديم، ادعاي تقلب در انتخابات، نقطه آغاز جنگ نرم بود. شروع اين جنگ در ايران، مواردي را به هر دو طرف درگيري آموخت. دولت كشورمان دريافت كه چه رفتاري را بايد براي اجتناب از چنين برخوردهايي در پيش بگيرد. طرف مقابل ما در جنگ نيز به الگوها و شيوههاي بهتري براي اعمال در فرصتهاي بعدي فكر ميكند.
وي با اشاره به خسارتهاي جنگ نرم سال 88 در ايران گفت: انتخابات رياست جمهوري آن سال ركوردي در تاريخ دموكراسي محسوب ميشود، زيرا هم با مشاركت حداكثري همراه بود و هم بيشترين راي ممكن به رييسجمهور منتخب تعلق گرفت. دشمنان ما در جنگ نرم توانستند با زير سوال بردن سلامت انتخابات، ضربهاي را به ما وارد كنند تا نتوانيم آن چنان كه شايسته بود، از ميزان مطلق آراي به دست آمده در ديپلماسي ايران استفاده كنيم. متاسفانه ايجاد تزلزل در سلامت انتخابات از سوي دشمن، تا حد زيادي دستاوردهاي مردم را مخدوش كرد.
ايزدي افزود: همچنين ما تعداد زيادي از نخبگانمان را از دست داديم. برخي از آنان واكنشي به اوضاع نشان ندادند و عدهاي نيز در جبهه آمريكا و انگليس قرار گرفتند.
وي در پاسخ به سوال عباسلو مبني بر اين كه حضور قشر خاصي از مردم در تظاهراتهاي خياباني نشانگر چيست؟ گفت: ما بيشتر شاهد حضور جوانان بوديم. اين قشر از جامعه بيش از سايران با فضاهاي مجازي سر و كار دارند، فضاهايي كه ابزار هدايتگران جنگ نرماند. بنابراين، حضور بيشتري نيز در تظاهراتها داشتند.
ايزدي در پاسخ به سوال ديگر عباسلو با اين مضمون كه دولت چه ضعفهايي داشت كه به عنوان بهانه در دست گروه مقابل قرار گرفتند؟ گفت: حماسه 9 دي نشاندهنده نقاط قوت دولت و برتري آن نسبت به نقاط ضعف بود. البته يكي از ضعفهاي ما اين بود كه در تشخيص دوست و دشمن چندان قوي عمل نكرديم.
وي تاكيد كرد: بهترين راه براي اجتناب از فتنههاي جديد، دوري از امنيتي كردن فضاي انتخاباتي است، زيرا در چنين فضايي، برخي از گروههاي اجتماعي با جوگير شدن و انجام مقابله به مثل، اوضاع را متلاطم ميكنند. همچنين در چنين فضايي است كه سوژههاي جديدي مانند حمله به كوي دانشگاه و ماجراي كهريزك را به دست دشمن ميدهيم.
سپس عباسلو پرسيد :«آيا ميتوان گفت كه اكنون وارد جنگ نيمهسخت شدهايم، زيرا تحريم يكي از ابزارهاي اين جنگ است؟» ايزدي نيز پاسخ داد: مواردي مانند جنگ سايبري و الكترونيك و همچنين تحريمهاي اقتصادي، ابزارهاي جنگ نرماند و به تنهايي نميتوانند نوعي جنگ به حساب بيايند. اين ابزارها هنگامي نقش تكميلي خود را به خوبي ايفا ميكنند كه شرايط براي جنگ نرم فراهم شود. اين شرايط نيز با امنيتي شدن فضاي انتخابات، به وجود ميآيد.
نظر شما