ساعد باقري كه عصر ديروز در مراسم يادبود قيصر امينپور با نام «روز مبادا» در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران حضور داشت، با ياد از قيصر گفت:حالا كه زندهايم چقدر قدر فرصتها را ميدانيم تا همديگر را دوست بداريم و به فاصلهها بيانديشيم؟
وي با بيان اين كه "اين روزها ميانديشم كه گويي ما، خود نيز به نوعي اينگونه ايم"، افزود: اين روزها متوجه شدهام كه برايم اهميت دارد در عكسهايي كه با قيصر انداختهام، چقدر با او فاصله دارم، يا چند نفر بين من او در عكس فاصله انداختهاند.
شاعر «نجواي جنون» در ادامه گفت: گاهي كه به عكسي نگاه ميكنم، نميدانم آنرا چه زماني عكاس از ما گرفته است. گاهي به چهره قيصر دقت ميكنم و ميبينم در حالي كه من با او صحبت ميكنم، او اخم كرده است و نميدانم به چه چيز فكر ميكند.
وي در ادامه اضافه كرد: ترجيح ميدهم به جاي خواندن شعري تكراري، اين مسائل را كه اين روزها ذهن مرا به خود مشغول كرده براي شما بازگو كنم. بارها ميانديشم آدمها مجموعهاي از انرژيها هستند و هر يك از آنها دنياي پيچيدهاي دارند.
شاعر «ترانههاي شيدايي» يادآور شد: اين آدمها با مجموعه عظيمي از انرژي، هر روز بدون تصادم از كنار هم گذر ميکنند.
تصور كنيد اگر اين انرژيها با هم تصادم كنند، شايد آن محل تنگ، نتواند آن منبع انرژي را تحمل كند.
باقري كه متولد شهريورماه 1339 در تهران است، در بخش ديگري از سخنانش به رفاقت ديرينه خود با امينپور اشاره و تاكيد كرد: اين حرفها را فردي ميزند كه 26 سال با قيصر امينپور رفاقت نزديك داشت. با اين وجود هنوز هم به فاصلهها و مسافتهاي موجود بين خودم و قيصر در عكسها فكر ميكنم.
شاعر «ترانههاي زخمي» در پايان گفت: حالا كه زندهايم چقدر قدر فرصتها را ميدانيم تا همديگر را دوست بداريم و به فاصلهها بيانديشیم؟
نظر شما