مركز مطالعات و رايزنیهای الزيتونه لبنان در تازهترين اثر خود به مساله سياست خارجی اسراييل در قاره آفريقا پرداخته و در اين بررسی جدايی «دولت جنوب سودان» از سرزمين اصلی را مد نظر قرار داده و نقش اسراييل را در اين جدايی بررسی کرده است._
قاره آفريقا جايگاه والايی را در جدول اولويتهای جنبش صهيونيسم از ابتدای تاسيس آن داشته است. كشور آفريقايی اوگاندا يكی از نامزدهای اين جنبش برای تشكيل دولت ملی يهود در آن كشور در اوايل قرن گذشته بود. در دوره بعد از تشكيل دولت صهيونيستی نيز عوامل مهمی همچون مساله تاثيرگذاری بر امنيت آب كشورهای عربی ـ با توجه به جاری بودن رود نيل در آفريقا و عبور آن از دو كشور عربی سودان و مصر و اهميت استراتژيك آن برای هر دو كشور ـ و تاثيرگذاری بر دريانوردی اعراب در دريای سرخ و جلوگيری از تبديل آن به دريايی عربی و نيز تضعيف جهتگيری دولتهای آفريقايی در مسايل مربوط به اعراب و اسراييل به نفع اعراب، بر سياست خارجی اسراييل در آفريقا تاثيرگذار بوده است.
اين كتاب دو مبحث كلی را مد نظر قرار میدهد: يكی سياست خارجی اسراييل نسبت به آفريقا به طور كلی و ديگری سياست خارجی اين رژيم در قبال سودان. در بررسی مساله سودان، تاريخ روابط اسراييل با سياستمداران اين كشور يكی از مباحث مورد اشاره كتاب است. اين روابط خيلی زود پس از تشكيل اسراييل، در دهه پنجاه آغاز شد. اساساً توجه شديد اسراييل به ايجاد رابطه مستقيم يا غير مستقيم با سودان (و ديگر كشورهای آفريقايی) برپايه اين نظريه شكل گرفت كه تحكيم روابط با اين كشورها میتواند باعث خروج اسراييل از انزوا در منطقهای شود كه اعراب آن را احاطه كردهاند. محور اين عقيده بر ايجاد روابط سياسی، تجاری و امنيتی با كشورهايی جايگزين به جای كشورهای عربی بود. در اين رابطه، طمع اسراييل در بهرهبرداری از آب و نفت سودان و بهرهمندی از اين روابط در انتقال يهوديان اتيوپی به اسراييل در دوران رياست جعفر النميری بر سودان را هم نبايد ناديده گرفت.
اما درباره مساله سودان، يكی از مهمترين موارد، مساله جداسازی اين كشور است. نقش اسراييل در اين جداسازی از طريق رابطه با جدايیطلبان جنوب سودان و حمايت از آنان در مراحل مختلف، از مواردی است كه اين كتاب بر آن تاكيد دارد. علاوه بر ارتباط رهبر جنبش جدايیطلبان جنوب سودان «جان گرانگ» با اسراييل و ديدارهای مكرر وی با سران اين رژيم، نقش كشورهای همسايه در اين تجزيه يعنی كشورهای اوگاندا، اتيوپی، زئير و كنيا كه با رژيم اسراييل در ارتباط اند هم از نگاه كتاب پوشيده نمانده است. مساله دارفور و نقش اسراييل در ايجاد آن و همچنين موضع رهبران آفريقايی و نقش لابی صهيونيسم در جلب توجه جهانی و در رأس آن شورای امنيت درباره اين مساله، نكات با اهميت ديگری است كه در ماهها و سالهای اخير رخ داده و نويسنده در اين كتاب به تبيين آنها میپردازد.
يكی از مباحث قابل اهميتی كه اين كتاب مطرح میكند مساله پيامدهای سياست خارجی اسراييل در قبال آفريقا بر امنيت ملی كشورهای عربی (به طور كلی) و امنيت ملی مصر و سودان (به طور خاص) است. نويسنده معتقد است سياستهای اين رژيم در آفريقا و سودان، همچنان امنيت اعراب را در دريای سرخ به مخاطره میاندازد و ثروتهای نفتی و آب اين كشورها را با تهديد همراه میكند. كشف نفت در جنوب و غرب سودان، نفوذ اسراييل در دولتهای حوزه رود نيل و تاثير بر آنها در سياستهای مربوط به آن نيز امنيت اقتصادی عربی را تحت تاثير قرار داده و حضور اين رژيم در دريای سرخ، چندين كشور عربی را در معرض جاسوسی و كنترل مستقيم اسراييل قرار میدهد.
اين كتاب در پايان توصيههايی را برای رويارويی با تهديدهای اسراييل برای اعراب در آفريقا دارد كه تحكيم روابط عربی ـ آفريقايی و پايان دادن به اختلافها، توجه ويژه به مسايل نژادی و مذاهب در جوامع عربی و آفريقايی و حمايت آفريقايیهايی كه بر اثر جنگ يا درگيریهای پايدار، از فقر شديد رنج میبرند، از جمله آنهاست. اين نكات مطرح شده از سوی نويسنده ـ در صورت تحقق ـ از جمله راهحلهای كليدی در سد نفوذ اسراييل در آفريقا در راستای تهديد منافع اعراب است و فقدان هر يك از اين موارد به اهداف و منافع اسراييل كمك كرده و عرصه را برای نفوذ بيشتر اين رژيم در آفريقا فراهم میكند.
كتاب «سياست خارجی اسراييل در آفريقا؛ مطالعه موردی سودان» كتابی جديد از سوی مركز مطالعات و رايزنیهای الزيتونه، نوشته عامر خليل احمد عامر است كه در 160 صفحه و با قيمت 5 دلار در لبنان منتشر شده است.
نظر شما