پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۸
«دُم دُم سحری»؛ فروغ شب‌زنده‌داری بوشهری‌ها در ماه میهمانی خدا

محمد مظفری، نویسنده کتاب «بوشهر؛ سرزمین آیین و مراسم»، آیین‌های ماه مبارک رمضان در استان بوشهر را متنوع و ریشه‌دار می‌داند و می‌گوید: آیین‌های هنگام سحر در این ماه مبارک از ویژه‌ترین آیین‌های رمضانی این منطقه است، چون این آیین‌ها ترکیبی از باور، شعر، موسیقی و حرکت هستند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بوشهر، وقتی عطر خوش و ملکوتی رمضان در کوچه‌، پس‌کوچه‌های شهر می‌پیچد، مردمان سرزمین دریا و نخل‌های سربه‌فلک کشیده، وضو در حوض شب و خنکای نگاه پرعطوفت خدای یگانه می‌گیرند و در روزهای بهاری  زبان به کام می‌گیرند و دیده از خوراکی‌های متنوع و خوش‌طعم فرومی‌بندند تا در ضیافت الهی، میهمانانی شایسته و لایق جلوه کنند و دمی از اندیشیدن به دنیا و تعلقاتش رها شوند.

اینجا بوشهر است، خطه‌ای که تار و پود زیست مردمانش با باورهای عمیق و آیین‌های موسیقایی و نمایشی در هم تنیده شده است؛ مردمان این دیار برای هر برش زندگی، مناسکی، آیینی و رسمی دارند؛ مناسک‌هایی که هم ریشه در دین دارند و هم جنبه آیینی و نمایشی. بدیهی است بوشهری‌ها رسوم و آداب خود را از اجداد خویش به یادگار دارند که در تعامل با مذهب، خرد، اقلیم و هنر پدید آمده‌اند.

در این میان، آن‌ها برای ماه‌ مبارک رمضان رسوم ویژه و منحصربه‌فردی دارند و هر ساله با آداب و آیین‌های پرشکوهی مثل «آبی بنوش»،«دُم دُم سحری»، «نذری دادن» و... به پیشواز ماه مبارک می‌روند؛ آیین‌هایی که از خاستگاه باورهای زلال قلبی‌شان برمی‌خیزد و روزه‌داران دلداده با خلوص نیت هر سحرگاه و شامگاه به تعظیم و خشوع در برابر معبود هستی می‌ایستند و هم‌نوعان خود را نه تنها در افطاری؛ بلکه در دعاهایشان سهیم می‌کنند. 

یک نویسنده و پژوهشگر حوزه آیین‌های ناملموس بوشهر در این‌باره به خبرنگار ایبنا در بوشهر می‌گوید: آیین‌های ماه مبارک رمضان در استان بوشهر متنوع و ریشه‌دار هستند؛ این آیین‌ها اغلب از جنبه‌های نمایشی و موسیقایی کاملی برخوردارند، آیین‌های هنگام سحر را در این ماه مبارک می‌توان از ویژه‌ترین آیین‌های رمضانی دانست. اگرچه در بسیاری از نقاط ایران آیین‌هایی در موقع سحر در شب‌های رمضان برگزار می‌شود ولی شاخصه‌های موسیقایی و نمایشی  این آیین‌ها در بوشهر نشان از غنای فرهنگی این دیار دارد.

محمد مظفری آیین «دُم دُم سحری» را یکی از مراسم خاص و نمایشی این منطقه معرفی می‌کند و می‌افزاید: این آیین که ترکیبی از باور، شعر، موسیقی و حرکت است، در کوچه، پس‌کوچه‌های شهرها و روستاهای استان برگزار می‌شود. البته در گذشته نمود پررنگ‌تری داشته ولی امروز تنها در برخی از محلات شهر بوشهر و برخی از شهرها و روستاهای دیگر استان اجرا می‌شود.
 
 

وی ادامه می‌دهد: «دُم دُم سحری» آیینی مذهبی و نمایشی است که جنبه‌ اطلاع‌رسانی دارد که وقت سحر را برای مناجات‌خوانی و سحری خوردن به مردم اطلاع می‌دهد. این آیین که سحرگاهان و به‌هنگام خوردن سحری در طول سی شب ماه مبارک رمضان برگزار می‌شود، قدمتی بیش از 100 سال در استان بوشهر دارد.

نویسنده کتاب «بوشهر سرزمین آیین و مراسم» در تشریح آیین نمایشی «دُم دُم سحری» بیان می‌کند: این آیین موسیقایی و نمایشی معمولا ساعاتی پیش از اذان صبح در کوچه و خیابان‌های شهر شروع می‌شود که در هر محل افراد خاصی اجرای این آیین را برعهده دارند. آن‌ها با استفاده از سازهای بومی منطقه شامل دمام و سنج که در تعزیه هم کاربرد پررنگی دارند، در کوچه‌های تنگ و تاریک شهر و روستا به راه می‌افتند و مردم را برای مناجات‌خوانی، سحری خوردن و آماده‌شدن برای ادای فریضه‌ی نماز صبح آماده می‌کنند.

وی ادامه می‌دهد: اجراکنندگان این آیین، ساز دمام را بر دوش می‌اندازند و با چوب مخصوص بر بدن پوستین دمام می‌کوبند تا صدای رسا و آهنگین این ساز در فضا طنین‌انداز شود. آن‌ها با ریتم خاصی دمام را به صدا درمی‌آورند و همزمان اشعاری دعاگونه (یاللدان، یاللدان، یاللدان/ علیکم السلام یا شهر رمضان/ یا شهر صیام علیک السلام/ خداوندا تو ستاری/ همه خوابند تو بیداری/ به حق خُوت (خودت) که بیداری/ همه عالم نگهداری) را با لحنی عربی می‌خوانند.

به گفته این پژوهشگر، اشعاری دیگری که در این آیین مذهبی خوانده می‌شود، حول عبادت، وصف ماه مبارک رمضان، سحرخیزی و روضه‌خوانی می‌چرخد؛ «بیُو دمّام که چشمام خُو گرفته/ صدای ناله‌ات میدون گرفته/ فراق چوب دمام من اسیرم/ برم عیدی که خود از کی بگیرم/ رمضان آمد و شد ماه طاعت/ مرواتون همه سال بهر عبادت/ زنده باشین ای عزیزان/ تا شوید بهره‌مند از این سعادت/ دو دست سحرخیزان رو به خدا شه/ هر که عبادت نکرد روش سیاه شه».

مظفری تصریح می‌کند: نوای این مراسم در شب‌های پایانی ماه مبارک رمضان و شب‌های قدر و شب‌ ضرب خوردن حضرت علی (ع) بسیار حزن‌‌انگیز شده و اشعار، رنگ عزاداری به خود می‌گیرد؛ «الوداع، الوداع، الوداع/ الوداع یا شهر رمضان/ الوداع، الوداع، الوداع/ الوداع یا شهر صیام». قسمت پایانی آیین «دُم دُم سحری» بعد از سی شب نواختن دمام و آواز در صبح عید فطر یعنی روز اول ماه شوال است و پس از اقامه نماز عید فطر برگزار می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: در این روز برگزارکنندگان با نواختن دمام و حمل پرچمی به رنگ سبز به طرف خانه‌های محل به حرکت درآیند و با تعارف کردن نقل و شیرینی به مردم و نواختن دمام موجب سرگرمی خردسالان و عوام می‌شوند. روزه‌داران و اهالی محل که با صدای دمام هر شب برای روزه گرفتن بلند شده‌اند، به استقبال آن‌ها آمده و به نسبت توانایی مالی خود مقداری پول به اجراکنندگان هدیه می‌کنند.

این نویسنده بوشهری در معرفی اجراکنندگان این آیین کهن مذهبی می‌گوید: اجراکنندگان آیین «دُم دُم سحری» را گروهی دو یا سه نفره تشکیل می‌دهد که البته برخی مواقع این آیین به‌صورت تک‌نفره برگزار می‌شود. در گذشته این افراد با پای پیاده محله خود را پشت سر می‌گذاشتند و آیین را برگزار می‌کردند و امروز برخی از اجراکنندگان برای تسریع اجرای آن و رفتن به محلات بیشتری، از وسایل نقلیه‌ای چون موتور استفاده می‌کنند. در گروه «دُم دُم سحری» یک نفر دمام می‌نوازد و دیگری که صدای خوش دارد، می‌خواند و نفر سوم هم معمولا دمام یا سنج می‌کوب یا فانوس به دست می‌گیرد.

مظفری می‌افزاید: برگزارکنندگان این آیین معمولا از اقشار پایین‌دست جامعه هستند که هم برای امرار معاش و برطرف کردن مشکلات مالی و هم برای بردن ثواب اخروی این مراسم را اجرا می‌کنند. این آیین با کمترین امکانات شامل یک عدد دمام، یک عدد فانوس و گاه یک فانوس برگزار می‌شود.

نویسنده کتاب «بوشهر سرزمین آیین و مراسم» در ادامه به اجرای دیگر آیین سحری ویژه ماه مبارک رمضان در میان اهالی بوشهر اشاره و تصریح می‌کند: «آبی بنوش» از دیگر آیین‌هایی است که برای بیدار باش در این استان برگزار می‌شده، در حقیقت آیین «آبی بنوش» مکمل آیین دُم دُم سحری است. در بوشهر قدیم دُم دُم سحری‌ها حدود یک ساعت قبل از اذان برگزار می‌شده، سپس افراد خوش‌صدای هر محل که معمولا از موذنان آن منطقه بودند بر بالای با مساجد و گاه خانه‌ها حضور پیدا کرده و مناجات می‌خواندند، مناجات‌خوانی تا دقایقی قبل از اذان ادامه داشت.

به گفته مظفری، در گذشته در نبود وسایل اطلاع‌رسانی مناجات‌خوانی و اجرای آیین «آبی بنوش» مهم‌ترین ابزار و شیوه اطلاع‌رسانی دقیق فرارسیدن وقت اذان بود، از این رو، دقایقی قبل از اذان موذن یا مناجات‌خوان بانک بر می‌آورد که آخرین لحظه‌ها تا اذان فرارسیده و فقط فرصت دارید تا آب بنوشید و دیگر زمانی برای خوردن غذا نیست. از سوی دیگر، اصرار بر نوشیدن آب، به‌خاطر گرمای شدید استان بوشهر به‌خصوص در ایام تابستان بوده؛ زیرا نوشیدن آب کافی روزه‌دار را از آسیب در روزهای گرم جنوب در امان نگه می‌داشت.

این پژوهشگر به شعری که در آیین «آبی بنوش» خوانده می‌شده، اشاره و بیان می‌کند: اشعار این آیین بیشتر شامل این شعر؛ «آبي بنوش لعنت حق بر يزيد كن/ جان را فداي مرقد شاه شهيد كن/ آبي بنوش تشنه لبان را بياد كن/ لعنت به شمر و خولي و ابن زياد كن» می‌شده است. بعد از پایان آیین «آبی بنوش» که با آوازی خوش خوانده می‌شد، موذن اذان می‌گفت.

مظفری، همچنین اجرای آیین «گره‌گشو»را دیگر آیینی باسابقه و دیرپایی دانست که به‌مناسبت شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) در ماه مبارک رمضان در بوشهر برگزار می‌شود. وی در خصوص این آیین می‌گوید: این آیین ویژه‌ی کودکان، نوجوانان و جوانان است که هنگام شب برگزار می‌شود.

وی در تشریح این آیین می‌افزاید: در شب 15 رمضان که مصادف است با ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع)، کودکان و نوجوانان اعم از دختر و پسر با در دست داشتن کیسه‌هایی که از شب قبل آماده‌ کرده‌اند، در نقطه‌ای جمع می‌شوند، سپس با خواندن اشعار ویژه‌ این آیین به در منازل محله‌خود می‌روند و از آن‌ها به مبارکی این شب، طلب شیرینی و تنقلات می‌کنند. خانواده‌ها هم معمولا تنقلات و شیرینی‌هایی که از قبل برای بچه‌ها آماده کرده‌اند، به آن‌ها هدیه می‌دهند. این آیین تا پاسی از شب و دوره‌کردن تمام خانه‌های محل ادامه می‌یابد.
 

مظفری درباره ویژگی‌های اجرایی این آیین توضیح می‌دهد: در اجرای این آیین کمتر از دیالوگ استفاده می‌شود و گروه اجرایی با خواندن اشعاری موزون و آهنگین کوچه‌ پس‌کوچه‌های هر محله را طی کرده و آییم را اجرا می‌کنند. بچه‌ها کیسه‌هایشان را در دست گرفته و به صورت هماهنگ این اشعار را می‌خوانند: «گره‌گشو/ سرت بشور پی آرد جو». وقتی اهالی هر خانه به بچه‌ها شیرینی و تنقلات می‌دهند، آن‌ها برای تشکر این اشعار را می‌خوانند: «خونه گچی/ پر همه چی» و اگر خانه‌ای برای بچه‌ها از قبل چیزی آماده نکرده بود و در را برایشان باز نکرد، این اشعار را می‌خوانند: «خونه‌ی شلی/ هیچ توش نبی/ خونه‌ی گدا/ هیچش ندا» و آنقدر پشت در آن خانه شعر می‌خوانند تا اینکه مجبور شوند هدیه به آن‌ها داده شود با برای متفرق کردن آن‌ها دست به کارهایی مثل پاشیدن آب و ... بزنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها