پنجشنبه ۹ تیر ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۰
موقعیت، جغرافیا و طبیعت داستان را معنادار می‌کند

معصومه امیرزاده در نشست آموزشی «داستان‌های پنهان اطراف ما» که به همت کانون «بانوی فرهنگ» برگزار شد، گفت: داستان‌ها و داستانک‌های ما خالی از معنا هستند و تکرار می‌شوند پس باید برای فاصله‌گیری از آن تخیل خود را آزاد بگذاریم و اطلاعات خود را از جزییات آیین‌ها و رسوم مختلف کشور افزایش دهیم تا پیرنگ داستان بیشتر شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، نشست آموزشی «داستان‌های پنهان اطراف ما» به همت کانون «بانوی فرهنگ» با تدریس معصومه امیرزاده در سالن صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.

امیرزاده در این نشست آموزشی که با حضور سارا عرفانی، مدیر کانون بانوی فرهنگ برگزار شد، گفت: هر داستانی از یک ایده آغاز و پرداخته می‌شود. هر ایده اولیه هم باید ویژگی‌هایی از جمله عنصر انسانی داشته باشد و قابل گسترش باشد.

وی در ادامه با بیان اینکه منابع پیدا کردن فکر اولیه تجربه زیسته نویسنده، نقل و ابداع هستند، افزود: شهر و زندگی شهری ما را از کلمه تهی کرده و برای شهود و فهمیدن، ما را ناتوان کرده است به همین دلیل باید برای نوشتن بهتر از شهر بزرگ و پر زرق و برقی مثل تهران به سوی شهرهای پدری خود حرکت کنیم و موقعیتی متفاوت و مکانی متفاوت را به تصویر بکشیم. به عنوان مثال در کاشان مراسم قالیشویی دارند و یک داستان عاشقانه را در حاشیه آن بنویسیم. تغییر موقعیت مکانی به همراه شناخت فرهنگ‌های گوناگون کشورمان به ایجاد شرایط جذاب داستانی کمک می‌کند تا معنا تولید کند.

امیرزاده گفت: داستان‌ها و داستانک‌های ما خالی از معنا هستند و تکرار می‌شوند پس باید برای فاصله‌گیری از آن تخیل خود را آزاد بگذاریم و اطلاعات خود از جزئیات آیین ها و رسومات مختلف کشور را افزایش دهیم تا پیرنگ داستان را گسترش دهیم.

نویسنده کتاب «پس از خورشید» ادامه داد: مکان و جغرافیا در داستان‌های ما بسیار نادیده گرفته شده در حالی که موقعیت، جغرافیا و طبیعت داستان را معنادار می‌کند همانند آثار همینگوی که جزئیات جغرافیای خود و شخصیت داستان خود توجه می‌کند و آن را می‌نویسد. بی‌شک برای دریافت چنین توانایی گفته شده باید تجربه زیسته خود را افزایش دهیم تا بتوانیم در مورد آن بنویسیم چراکه قطعا تماشای طبیعت و جغرافیای گوناگون در تلویزیون حس واقعی لازم برای توصیف و نگارش در مورد آن را به ما منتقل نمی‌کند.

وی گفت: مشاغل فراموش شده هم یکی دیگر از موقعیت‌های داستانی است که امکان خوبی برای شکل‌گیری ساختار مناسب داستان است و اگر نگاه داستانی را روی آن پیاده‌سازی کنیم نتیجه خوبی خواهد داشت.

امیرزاده ادامه داد: نگاه داستانی به انسان‌ها و شخصیت‌ها هم بسیار مهم است که باید همانند دیگر اجزای پنهان جهان اطراف خودمان کشف شود و پرداخت داستانی روی آن صورت گیرد. باید خوب ببینیم و با به نمایش کشیدن آنها در رسانه‌های مکتوب خود به مقابله با تهاجم فرهنگی بپردازیم چرا که به حفظ آیین های بومی، ابزار، مشاغل و جغرافیایی زیست بوم خود کمک مهمی می‌کنیم.

وی در ادامه گفت: شناخت ارزش‌های پنهان به همراه حفظ و استخراج آنها در رابطه معنایی میان مکان و داستان نقش مهمی در هر داستان دارد که باید مورد توجه ما قرار گیرد.

امیرزاده با تاکید بر اهمیت ایجاد تغییر در شخصیت‌های وارد شده به داستان گفت: اگر بار ارزشی شخصیت داستان‌ در طول مسیر داستان بدون تغییر بماند، هیچ اتفاق با معنایی در آن داستان رخ نداده و شخصیت داستان خام و بی هیچ پختگی لازم خارج می‌شود. برای خلق تغییر دراماتیک در داستان باید اول از همه این تغییر دچار حال و هوای نویسنده شود تا بتواند آن را به قلم منتقل کند. نویسنده باید ناظر به خود باشد و تغییرو  تحول را در خود ایجاد کند و خوب ببیند و خوب صداهای پنهان اطرافش را بشنود و جزئیات را به خوبی از هم تفکیک و دسته بندی کند تا مخاطب را از حسن، عیب و تفاوت‌های موجود در صحنه را به خوبی آگاه کند. دست از نگاه عام برداریم و برای استخراج معنا از آدم‌های اطرافمان تمرین کنیم.

امیرزاده ادامه داد: نگاه فیلتری به انسان‌ها حاصل زندگی شهری است که داستان نویس از آن باید دور باشد چرا که درگیر فعالیت‌های روزمره مردم هستند و به کنش و واکنش‌های داستانی آنها بی‌توجه هستند.

وی گفت: داستان‌ها خلق می‌شوند تا معنایی را انتقال یا توصیف کنند و یا به خواننده این فرصت را بدهند تا عواطفی را که از آن در زندگی روزمره پرهیز می‌کند تجربه کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها