جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۰
روایتی خواندنی از تشییع پیکر سردار دل‌ها

«داغ دل‌ربا»، روایتی است از تشییع شهید سردار قاسم سلیمانی در شهرهای مختلف کشور. میثم امیری با قلمی روان سعی کرده تا مخاطبان را در این سفرها با پیکر همراه کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، «داغ دل‌ربا» به تشییع پیکر شهید سردار قاسم سلیمانی در دی‌ماه 98 در شهرهای مختلف کشور می‌پردازد و مخاطب را با خود در این سفرها همراه می‌کند. میثم امیری با قلمی روان در این کتاب سعی کرده است تا همه مخاطبان را با خود تا پایان کتاب نگه دارد و انگار که مخاطب  در آن لحظات حضور دارد.
 
میثم امیری؛ نویسنده «داغ دل‌ربا» درباره آن می‌گوید: منهای مشهد من در همه صحنه‌ها حاضر بوده‌ام. کتاب یک روایت موازی هم دارد. یکی از رفقای راوی به اسم دل‌ربا هم در صحنه تشییع حاضر بوده است. او بعدا مسافر پرواز اوکراین می‌شود. این روایت موازی هم در کتاب هست. یعنی کتاب روی مرز واقعیت و خیال راه می‌رود تا روایتی تازه از تشییع سردار ارائه بدهد.

او معتقد است: نویسنده باید مماس با واقعیت جلو برود. نویسنده نباید آدم‌ها و رویداد‌ها را تحریف کند. می‌تواند در مرز بین خیال و واقعیت راه برود. باید زاویه دید خودش را ایجاد کند. ولی نباید نامردی کند. مثلا اگر کسی از تشییع می‌نویسد، حتما باید به فاجعه کرمان و حادثه هواپیما نشانی بدهد. اگر کسی می‌خواهد از هواپیما بنویسید، باید از حاج قاسم هم بگوید.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «بامداد جمعه، سیزده دی 1398، سردار را زدند. صبحش، مردم کرمان ریختند بیرون. دو دست روی پیشانی گذاشتند و روی جدول کنار خیابان نشستند و گریستند. صدای عبدالباسط، با سوز بامدادی کویر آمیخته می‌شد. خانه‌ها، درد و تحیر کرمانی‌ها را تاب نداشت. آسمان شهر، سکوت کویر را نمی‌خواست؛ سرمایش را می‌خواست...
 
دوباره مردم پیدایشان می‌شود. انگار برمی‌گردیم به جریان جمعیت به سمت تقاطع حافظ با طالقانی. توی خیابان طالقانی، مردم پراکنده‌اند و همه به سمت دانشگاه تهران راه می‌روند. هوا پاک و بی‌آلایش می‌شود تا مردم هم مثل چشمه از توی زمین بجوشند. ابن عباس هم دارد انگلیسیِ محمود کریمی را دست می‌اندازد که خطاب به ترامپ گفته بود:
«You started it, we will end it.» ـ
این هم طنز غریبی­ست که اکانت منسوب به رهبر در توییتر، انگلیسی می‌نویسد و ترامپ، فارسی. از فراستی می‌گوییم که گفته است ملت ایران باید این فقدان ملی را مزه‌مزه کند. ابن عباس می‌گوید: «فراستی را برای صف اول نمی‌برند؟». می‌گویم «دود سیگارش، آقا را خفه خواهد کرد.». ابن عباس می‌گوید «این نماز ولی خیلی حال می‌دهد؛ خوراکِ بی‌دین‌هاست. نه وضو می‌خواهد، نه لازم است کفش‌ها را دربیاوریم.».
 
فضایی شبیه به «نیم‌دانگ پیونگ یانگ»
نفیسه سادات موسوی، شاعر مجموعه شعرهای «بی‌نا»، «سنگ کاغذ موشک» و «نا رَنج» که این کتاب را خوانده، در صفحه خود در «ویرگول» نوشته است: «اگه بخوام به ذهنیت‌تون درباره این کتاب و مدل روایتش کمک کنم، باید بگم شاید شبیه‌ترین فضا رو به کتاب «نیم‌دانگ پیونگ یانگ» امیرخانی داشته باشه. نویسنده در قالب نوشتن، روایتی از مشاهداتش در بازه زمانی و مکانی خاص، شروع به بیان بیانیه‌ها و تحلیل‌ها و نظرات و نگاه‌هاش درباره مسائل مختلف و غالبا حول محور اصلی ماجرا می‌کنه. حتی اسامی مستعاری که برای شخصیت‌ها به‌کار برده می‌شه هم آدم رو یاد همون کتاب امیرخانی می‌ندازه. اونجا دهن‌برعکس داشتیم و اینجا دل‌ربا و اینها.»
 
سادات موسوی نقدی هم به این کتاب دارد: «قلم نویسنده قوت و یک‌دستی خوبی داشت و مخاطب رو هم می‌تونست همراه کنه با خودش، ولی به شخصه از وارد شدن جزئیات زیاد زندگی شخصی و دانشجویی نویسنده در سال‌های دور و نزدیک به کتاب حس خوبی نداشتم. چه اینکه من اومده بودم روایتی از تشییع پیکر سردار بخونم، ولی این خاطرات و فلش‌بک‌ها ریتم کار رو عوض می‌کرد و یهو می‌دیدم کلی از اصل ماجرا دور شدیم، بدون اینکه قرار باشه از اون نقطه به نکته جدیدی درباره موضوع اصلی کتاب برسیم.»
 
بازخوردهای توئیتری «داغ دل‌ربا»
مصطفی وثوق‌کیا، مدیر کل فرهنگی خبرگزاری مهر و کنشگر اجتماعی، در توئیتی بخشی از این کتاب را که مورد توجهش بوده، نقل کرده است: «ببین چقدر ئی آدم با ابهت بود که پرزیدنت آمریکا اومد گفت من زدم، من بودم این کارو کردم؛ عین عاشورا که هر کی می‌خواس بگه اون بوده که امام حسین رو زده».
 
مهدی براری از فعالان توئیتری درباره این کتاب نوشت: «کتاب رقیقی بود. یه خاطره‌بازی جمع‌وجور از حال و هوای مردم بعد از شهادت سردار که آخرش با شهدای کرمان و هواپیمای اوکراینی خیلی تلخ تموم شد. کتاب یه جاهایی فکر می‌کرد بانمکه و یه جاهایی واقعا بانمک بود. در کل می‌شد باهاش همدلانه خندید و اشک ریخت. چقدر روزای سختی بود».
 
مهدیه جاهد، فعال توئیتری، اما نظر دیگری دارد و می‌نویسد:«ما دنبال مکتوب کردن تاریخ شفاهی هستیم. اولا اینکه اون حد از جزییات بی‌دلیله، دوم اینکه ایشون اینهمه همه‌جا بوده، چرا باید روایت مشهد رو اصلا بنویسه و شروع کنه، براساس عکس و روایت دیگران قصه بنویسه؟ تخیل جایی نداره توش. بهم برخورد. بستمش.»
 
حسن آقاجانی، فعال فرهنگی و کنشگر اجتماعی هم در جواب جاهد می‌نویسد:« روایت، اصلا ارزشش به اینه که همراه با داوری و نظر و احساس راوی جلو بره و گزارش باید بی‌طرفانه باشه. این‌که داغ دل‌ربا، تشییع پیکر حاج قاسم از دید میثم امیریه فکر کنم خوبه».
 
«داغ دل‌ربا» نخستین‌بار بهمن‌ماه 1399 در یک‌هزار نسخه از سوی انتشارات «خط مقدم» منتشر شد و اکنون به چاپ پنجم رسیده است.

علاقه‌مندان می‌توانند برای خرید این کتاب از طریق لینک زیر اقدام کنند.   
https://basalam.com/khatemoqadam_publication/product/1344709 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها