سه‌شنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۸ - ۱۲:۰۸
«علم و فلسفه» در گام پنجم

بررسي تفاوت‌هاي نگرشي و كاربردي علوم گوناگون در قياس با فلسفه در كتاب «علم و فلسفه» به قلم حمید پارسانیا از سوي سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي به چاپ پنجم رسيد.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) به نقل از روابط عمومي سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، اين كتاب با استناد بر اين كه یکی از قدیمی‌ترین تعاریف فلسفه که حکمای مسلمان بر آن اتفاق نظر دارند، فلسفه آگاهی و علم به موجود است، درباره احکامی بحث می‌کند که مختص به هیچ‌یک از علوم جزيی نیستند. در حقيقت اين كتاب به تبيين تفاوت‌هاي اصلي علوم گوناگون با فلسفه و نگاه آنها به موضوعات متفاوت توجه دارد.
 
جزيی بودن موضوع سایر علوم در قیاس با موضوع فلسفه موجب شده است فلسفه را علم کلی نیز بنامند. بر اساس این تعریف، فلسفه مقابل علم نیست، بلکه نوعی از علم است و نسبت آن با سایر علوم نیز نسبت اصل و فرع است.
 
به اعتقاد نويسنده كتاب، شیوه معرفتی فلسفه بر خلاف علوم جزيی، حسی و تجربی نیست، زیرا حس و تجربه تنها به ادارک موجودات طبیعی و مادی نايل می‌شوند. پس از حاکمیت دیدگاه‌های حس‌گرایانه در مقطعی خاص از اندیشه بشری، فلسفه مشتمل بر قضایایی غیرعلمی دانسته شد. 

«هیوم» می‌اندیشید که تنها راه معرفت و آگاهی انسان، حس است. آموزه‌های هیوم در تکوین جریان فلسفی حس‌گرایانه و پوزیتویستی حلقه وین در آغاز قرن بیستم موثر بود. در نزد اين افراد، فلسفه نوعی مهمل‌گویی است که بر اثر کاربرد غلط زبان پدید می‌آید. از نظر آگوست‌کنت، سه تفکر دینی، عقلی و پوزیتویستی در تاریخ بشر در طول یکدیگرند و فلسفه ارزش علمی ندارد. دیدگاه‌های حس‌گرایانه به ماتریالیسم و ماده‌گرایی فلسفی نیز منجر شد. «انگلس» با عنوان ماتریالیسم دیالکتیک درصدد تدوین احکام مربوط به همه هستی برآمد.
 
همان‌گونه كه در اين اثر نيز آمده است، اصول تغییر، تضاد، پیوستگی و جهش، اصل‌های چهارگانه دیالکتیک به‌شمار می‌آیند. بر این اساس، نوعی نگرش به‌نام فلسفه علمی پدید آمد که به‌زعم مروجان آن، زیرمجموعه علوم تجربی مختلف بود. در برهه‌ای از تاریخ فلسفه مغرب‌زمین، کانت نیز همانند هیوم درباره چگونگی حکایت و دلالت مفاهیم ذهن انسان نسبت به واقعیت و جهان خارج تأمل کرد. کار فلسفه به‌نظر او شناخت ذهن و فعالیت ذاتی آن است. مدار مباحث فلسفی براساس تعریف کانت، از هستی‌شناسی و انتولوژی به معرفت‌شناسی و اپیستمولوژی منتقل می‌شود. تعریف دیگر فلسفه از نوکانتی‌هاست. در دیدگاه آنان، بر معرفت ضرورت‌های کلی و ذهنی ثابت و مستمری حکمفرما نیست، بلکه گزاره‌هایی حاکم است که گرچه به دلیل محتوای خود غیرتجربی و آزمون‌ناپذیرند، اما از نظر ظهور ذهنی و اجتماعی، در شرایط روانی و تاریخی یا طبقات خاص پدید آمده و زايل می‌شوند.

در بررسی صحت و سقم تعاریف، بررسی هستی فلسفه در مقابل بحث از چیستی آن است. صحت تعریف نخستین مبتنی بر صحت چند قضیه است. این‌که «واقعیتی هست»، «راهی برای شناخت واقع وجود دارد»، «راه در راه بودن و ارايه طریق معصوم است»، «در ذهن انسان نسبت به واقعیت خطا وجود دارد» قضایایی بدیهی و اولی‌اند.
 
در فرهنگ اسلامی علم، هویتی دینی و الهی دارد و در فرهنگ امروز غرب علم از هویتی دنیوی و سکولار برخوردار است. علم سکولار به دلیل گریز از مباحث عقل و متافیزیکی از تبیین مبادی فلسفی خود نیز عاجز است و بدون آن‌که وصول به حقیقت را در دستور کار خود قرار دهد، اقتدار بر طبیعت را هدف گرفته و با این شیوه مجموعه‌ای از مفاهیم و دانش‌هایی را به‌وجود‌ آورده که در روزمرگی زندگی مؤثر، اما در وصول به یقین بی‌نتیجه است.

چاپ پنجم كتاب «علم و فلسفه» در ۱۸۰ صفحه، قطع رقعی و بهاي ۲۵۰0۰ ريال روانه بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط