چهارشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۸
«قرار سه‌شنبه‌ها» با عطر سیب با محوریت کتاب «بینایی» برگزار شد

دومین جلسه از فصل سوم قرار سه‌شنبه‌های انتشارات شهید کاظمی عصر دیروز با محوریت رونمایی از کتاب "بینایی" اثر امین بابازاده در قم برگزار شد. 

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، حمید آزادگان، مجری کارشناس این جلسه در ابتدای برنامه گفت: اصحاب سیدالشهدا آنچنان در مقام شامخ امام محو و حل شدند که نه از مزارشان نشان دقیق داریم و نه از اسامی آنها اطلاعی داریم‌. کتاب و منابعی که درباره آنها وجود دارد بسیار اندک است.

آشنایی ما با اصحاب امام‌حسین به اسم و رسم، بسیار موجز و کوتاه است. احساس می‌کنم این خواسته خودشان بود. تصور من این است که اگر اصحاب امام، در پایین پای امام دفن نمی‌شدند و به محله‌های خودشان منتقل می‌شدند، هر کدامشان مثل جناب حر یک گنبد و بارگاه داشتند. ولی خواستند گنبد و بارگاه نداشته باشند؛ در این نخواستن هم حکمتی است که شاید در قیامت به آن پی ببریم.

امین بابازاده نویسنده کتاب «بینایی» در ابتدای صحبت‌هایش گفت: وقتی کتابی نوشته می‌شود نویسنده باید به جلسات مختلفی برود و توضیح دهد که چرا کتاب را نوشته است. این یک قاعده است که دلیلش را نمی‌دانم و فقط کار را سخت می‌کند. کتاب نوشته می‌شود تا خوانده شود. وقتی خوانده می‌شود باید اثر خود را بگذارد، اگر نمی‌گذارد با حرف زدن هم هیچ اتفاقی نمی‌افتد.
 

وی اظهار کرد: درباره کتاب بینایی که درباره اصحاب غیر بنی‌هاشم اباعبدالله است، من نمی‌گویم که توفیقی به من داده شد؛ نه هرگز چنین حرفی نمی‌زنم، چون حرف زدن درباره امام و اصحابشان بسیار سخت است. چند سال پیش به‌حکم طلبگی در ایام محرم درباره اصحاب مطالعه می‌کردم. در روضه‌ها هم شرکت می‌کردم؛ مثل همین دیشب در یک جلسه روضه بودم که برای اولین‌بار روضه کل اصحاب در آن خوانده شد.‌ با این اوصاف نمی‌دانیم درباره اصحاب چه باید بگوییم. چه در روضه و چه در سخنرانی. صرفاً چند تن از اصحاب پررنگ شدند مثل: زهیر بن قین، بریر، حر و حبیب بن مظاهر. اما خیلی از اصحاب شناخته‌شده نیستند. وقتی کتاب‌هایی درباره اصحاب می‌خواندم، احساس کردم خیلی از روضه‌ها وجود دارد که هنوز خوانده نشده است.

بابازاده خاطر نشان کرد: اگر بخواهیم خود امام را بشناسیم پر عقل می‌سوزد. اگر بخواهیم با فرزندان و برادران شهیدشان آشنا شویم بسیار سخت است؛ مثلاً درباره حضرت ابوالفضل سند زیادی وجود ندارد، اینکه چه‌طور زندگی کرده، کجا بوده، پای درس چه کسی نشسته و امورات زندگی‌اش چه‌طور می‌گذشت. اگر بخواهیم از این زاویه به ماجرای کربلا نگاه کنیم نمی‌توانیم وارد آن ماجرا بشویم. نمی‌توانیم به همه معارف کربلا دست پیدا کنیم به‌همین‌خاطر آن زاویه دیدی که می‌شود ذره‌ای به آن نزدیک شد از منظر اصحاب است. در این چند سالی که در حال مطالعه درباره اصحاب امام بودم به این نتیجه رسیدم که برای کسب معرفت، فقط درباره اصحاب غیر بنی‌هاشم امام چیزی بنویسم.

نویسنده کتاب "عاقل‌تر شده‌ام" با اشاره به زندگی حبیب بن مظاهر گفت: نکته‌ای که درباره زندگی حبیب برای من جالب به‌نظر می‌رسید و در کتاب آن را پررنگ کرده‌ام این است که اتفاقی در کوفه می‌افتد و میثم تمار در حال عبور از قبیله حبیب بن مظاهر است. حبیب به میثم تمار می گوید: تو در راه حضرت امیر شهید می‌شوی. میثم هم به حبیب می‌گوید: من پیرمردی را می‌بینم که چنین ویژگی‌هایی را دارد و قرار است در کنار حسین بن علی شهید شود.

بابازاده افزود: این این یک عقربه است. اگر حبیب ۸۰ سال زندگی کرده، چه‌طوری زندگی کرده که منحرف نشده؟ یعنی ۸۰ سال عقربه زندگی‌اش به یک سمت بود و اگر کوچکترین انحرافی در این مدت داشت از کاروان کربلا باز می‌ماند. این برای من نکته خیلی عجیبی بود. به‌نظرم آن ویژگی‌هایی که از کربلا در اصحاب ظهور پیدا می‌کند این است که آن‌ها سال‌ها زندگی می‌کنند، ولی بدون انحراف از آن مسیر و این سخت‌ترین کار است. ۴۰ سال از انقلاب ما گذشته است. در این مدت یک عده منحرف شدند، یک عده از انقلابیون عوض شدند، ولی اصحاب امام ۸۰ سال درست و بدون انحراف زندگی کردند. اگر به دو سه نکته نمی‌رسیدم، هیچ‌وقت این کتاب را چاپ نمی‌کردم.

در ادامه محمود پاک‌نژاد از فرماندهان اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب قم درباره اصحاب امام حسین در دوران آخرالزمان و بعد از انقلاب اسلامی به بیان خاطراتی از دوران هشت سال دفاع مقدس و لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب قم پرداخت. 

وی در حاشیه این مراسم گفت: یک گروهی از رزمندگان سال ۶۳ در منطقه سردشت اسیر شدند و هنوز هیچ اطلاعاتی از آن‌ها نداریم. این گروه از رزمندگان از استان‌های مختلف در یک گروهان قرار داشتند. تلاش‌های فراوانی برای پیدا کردن این اسرا انجام شده؛ اما تاکنون اتفاقی رخ نداده است.

پاک‌نژاد خاطر‌ نشان کرد: ما به کومله‌ها لقب "مین‌های متحرک"را داده بودیم. چون اگر رزمندگان را می‌دیدند به عراقی‌ها اطلاع می‌دادند؛ برای همین شب‌ها حرکت می کردیم تا با آن ها برخورد نکنیم.

وی تصریح کرد: در فصل زمستان کار بسیار سخت می‌شد. به‌خاطر برف فراوانی که آنجا می‌بارید حتی بعضی از رزمندگان فقط به‌خاطر اینکه مقداری در سنگرشان را جهت وارد شدن اکسیژن باز نگذاشتند، از سرما یخ زدند و شهید شدند. با برف آب‌شده وضو می‌گرفتیم یا دستشویی می‌رفتیم.
 

پاک‌نژاد در پایان با اشاره به این نکته که برای انتقال رشادت‌ها و مشقت‌هایی که رزمندگان در جنگ متحمل شدند گفت: مسئولین برای انتقال این مفاهیم به نسل امروز، از تجربه و خاطرات افرادی که به‌صورت مستقیم با دشمن درگیر بودند استفاده کنند؛ در حالیکه از افرادی استفاده می‌کنند که خوب حرف می‌زنند اما حرفی برای گفتن ندارند. باید از بچه‌های اطلاعات، تخریب و خط‌شکن هم استفاده شود تا واقعیت‌های دفاع مقدس به نسل امروز منتقل گردد. یکی از همرزمان ما به نام دکتر نیازی حرف قشنگی زد؛ ایشان گفت: خاطرات دفاع مقدس مثل طلای نابی می‌ماند که به هیچ آلیاژی احتیاج ندارد.

در پایان همراه با پذیرایی از حاضرین در جلسه، از کتاب «بینایی» رونمایی شد. شایان ذکر است که یک ایستگاه کودکان در گوشه‌ای از جلسه برقرار بود تا خانواده‌هایی که با فرزند خردسال در جلسه‌ شرکت کردند، دغدغه‌ای جهت مراقبت از بچه‌ها نداشته باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها