سه‌شنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۲
شعر خراسان بزرگ‌تر ندارد/ شاعرِ واقعی مقابل طالبان سکوت نمی‌کند

عاطفه جعفری، شاعر افغانستانی مقیم ایران، معتقد است شعر خراسان هیچ‌وقت یک بزرگتر، سرپرست یا مسئول مشخص نداشته است که برای این هنر پدری کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، «عاطفه جعفری» شاعر و نویسنده‌ در سال ۱۳۶۹ از پدری افغانستانی و مادری مشهدی‌ متولد شده است. تحصیلات حوزوی‌ دارد و اشعار زیادی به مناسبت‌های مختلف و برای شخصیت‌های متعدد سروده است. در جشنواره‌های مختلف آیینی حائز رتبه شده است، اما هنوز موفق به چاپ کتاب مستقل نشده است. همسرش نیز مسعود یوسف‌پور شاعر آیینی است که نقش استادی برای او داشته است. جعفری سال 1398 در دیدارِ شاعران با رهبر انقلاب حضور داشت و قرائت غزلی در توصیف شهدای لشکر فاطمیون در محضر ایشان، سبب شناخته شدن وی در عرصه ملّی شد. او از شاعران طلبه است و علاوه بر شعر در عرصه نویسندگی و گویندگی نیز فعالیت دارد.

با وی در خصوص شعر خراسان و وضعیت شعرِ این روزهای افغانستان به گفت‌وگو نشستیم که ماحصل آن در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.
 
کمی از خودتان بگویید و اینکه چه زمان وارد وادی شعر شدید؟

تحصیلات من حوزوی است و مدتی در صدا و سیمای مرکز خراسان به عنوان گوینده و نویسنده رادیو دری فعالیت داشتم اما فعلا خانه‌دار هستم و ترجیحم بر این است که بیشتر به شعر بپردازم و تمرکز داشته باشم. تاکنون هم در جشنواره‌های مختلف آیینی حائز رتبه شده‌ام؛ جشنواره‌هایی مانند «عقیق کبود»‌، «ماوراء»، «۹‌ دی یزد»، «شعر عاشورایی»، «بلکه زنده‌اند».
 
آیا اشعارتان در کتابی هم منتشر شده است؟

هنوز موفق به تالیف کتاب مستقل نشده‌ام و ان‌شاءالله اگر شرایط مهیا شود حتما قصد انتشار کتاب دارم. خیلی خوشایند نیست اما چون شرط شرکت در برخی از جشنواره‌ها چاپ کتاب با آثار ارسالی است و یا حتی گاهی بدون اجازه شاعر از اشعار در کتاب‌های مختلف استفاده می‌شود، قطعا اشعارم در کتاب‌‎هایی منتشر شده است.
 
برای کدام شخصیت‌ها شعر گفته‌اید؟
من بین ائمهء اطهار برای حضرت رسول (ص)، حضرت زهرا (س)، امیرالمومنین علی (ع)، امام حسین (ع)، امام سجاد (ع)، امام کاظم (ع)، امام رضا (ع) و حضرت ولی‌عصر (ارواحنا فدا) شعر گفته‌ام. در بین شخصیت‌های سیاسی مذهبی هم برای حضرت امام (ره) شعری گفته‌ام.

در مسیر شاعری از محضر کدام اساتید بهره برده‌اید؟

اساتید بنده در ابتدای شعر، استاد ابوطالب مظفری و استاد محمدکاظم کاظمی‌ بودند و همیشه هم برای من در این جایگاه هستند. اما در دو، سه سال اخیر که بیشتر با شعر آیینی انس گرفته‌ام، خیلی از شاعر آیینی مسعود یوسف‌پور آموختم و البته لطف این شاگردی به این است که ایشان همسر بنده‌اند و دسترسی برای من آسان است.
 
 
 
آموزش چه میزان در مسیر شاعری تاثیر دارد؟

شاعر در ابتدای راه حتما و قطعا نیاز به آموزش دارد؛ شرکت در جلسات یا کارگاه‌های آموزشی در این مسیر موثر است. شاعر در ابتدای مسیر به کسی نیاز دارد که مسیر را به او نشان دهد، به لطف اساتید جلسات شعر اینگونه هستند، اما در ادامه، این خود شاعر است که باید راه و چاه را بشناسد و تلاش کند که در مسیر درست قدم بردارد‌.
 
وضعیت شعر خراسان را چطور می‌بینید؟

ایگاه شعری‌ِ خراسان کاملا مشخص است؛ شعر فردوسی تا همیشه خواهد ماند و تاریخ را روایت می‌کند و نسل‌های بعد این را خواهند فهمید. شعر خراسان همیشه از نظر خیلی از شاعران شعر استواری بوده و هست و جایگاه مشخصی دارد؛ اما فضای شعر مشهد حداقل طی این چند سال اخیر که بنده شاهد بوده‌ام، هیچ‌وقت یک بزرگ‌تر، سرپرست یا مسئول مشخص نداشته است که برای این هنر پدری کند و این باعث شده خیلی اوقات در سطح کشور اعم از جشنواره‌ها و شب شعرها و یا حتی در ارگان‌های فرهنگی در حق شعر مشهد و خراسان کوتاهی شود.

از حرکت ادبیات افغانستان بگویید.

ادبیات افغانستان در جای جای این کره خاکی از حرکت نایستاده و مسیر خودش را طی می‌کند. اینکه اشاره می‌کنم به همه‌ جهان به جهت مهاجرت‌های اجباری و یا از سر ناچاری شاعران است. تعداد قابل توجهی از شاعران خوب افغانستان امروز در سوئد، آلمان و استرالیا زندگی می‌کنند و دست از تالیف کتاب نکشیده‌اند. برای شاعر فرقی نمی‌‎کند که کجا باشد، اینکه بتواند برای سرزمینش و تاریخ سرزمینش بنویسد، مهم است.
 
و از حال و روز این ایام شعر در افغانستان بگویید.

شاعری که سکوت کند، شاعر نیست. شاعری که حضور طالبان باعث سکوت یا خفقانش شود هم شاعر نیست. طالبان شاید برای همین دوره‌ای که به امید خدا خیلی کوتاه خواهد بود، شاید برنامه کوتاه مدتی بچیند و تریبون را نه تنها از شعر بلکه از هنر بگیرد اما وقتی خودش نیامده رو به زوال است، قطعا کاری هم از پیش نخواهد بُرد و من به نابودی طالب خیلی امیدوارم.
 
خاطره‌ای از دیدار با رهبری دارید برایمان بازگو کنید؟

دیدار رمضان سال ۱۳۹۸ که توفیق شد خدمت حضرت آقا برسم برای من سراسر خاطره است، اما اتفاق‌ ویژه‌ای که آن‌ سال برای خانم‌ها افتاد، به توفیقات این دیدار افزود؛ آن هم اینکه ما هم پیش از نماز داخل حیاطِ حیات‌بخشِ معروف رسیدیم محضر آقا. برای اولین بار سفره‌ی خانم‌ها کنار سفره‌ی آقایان بود و من با دیدن صندلی ایشان متوجه شدم که بهتر است نزدیک‌ترین جا را برای نشستن انتخاب کنم، تمام زمانی که بقیه مشغول صرف افطاری بودند، ایشان را نگاه می‌کردم و می‌خواستم به نحو احسن از حضورشان بهره ببرم. چون قبل از نماز وقتی رسیدم خدمتشان، گریه‌ام گرفت و نشد که حرف بزنم. تصمیم گرفتم نامه‌ای برایشان بنویسم و همان موقعِ افطار نامه را نوشتم و رساندم به یکی از مسئولین و در نامه گفته بودم که من و همسرم هر دو در شب شعر حاضریم و هنوز حلقه‌های ازدواجمان را تهیه نکرده‌ایم اگر ایشان یک جفت انگشتر به ما بدهند، ممنونشان هستیم. یک ماه بعد هم از دفتر ایشان تماس گرفتند برای گرفتن آدرس و انگشترها را فرستادند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها