جمعه ۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۶
حماسه‌ای که رویای صدام را به کابوس تبدیل کرد

ابوالقاسم حبیبی گفت: خرمشهر که آزاد شد، رویایی که صدام در ذهن داشت که با اِشغال خوزستان و خرمشهر می‌تواند ایران را تجزیه کند و بخشی از ایران را در اختیار بگیرد، ناکام ماند. در واقع ما در همین مقطع از جنگ به پیروزی رسیده بودیم.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- سوم خرداد، در تاریخ ایران یادآور حماسه‌ای ویژه و غرورآفرین است. در این روز، خرمشهر به‌عنوان قطعه‌ای عزیز از خاک ایران، با رشادت و تدبیر فرماندهان و رزمندگان ایرانی و مقاومت جانانه مردم این شهر، از اشغال دشمن بعثی بیرون آمد و به آغوش وطن بازگشت.
 
با گذشت سال‌ها از دفاع مقدس، آن دوران هشت‌ساله در قالب‌های مختلف، تحلیل و تشریح و روایت شده و کتاب‌های بسیاری درباره آن به رشته تحریر درآمده است. بدون شک یکی از نقاط عطف آن دوران، در همان سال‌های اول جنگ با حماسه خرمشهر به وقوع پیوست که بارها از زوایای مختلف در کتاب‌ها به آن پرداخته شده است.
 
ابوالقاسم حبیبی؛ پژوهشگر و تاریخ‌نگار دفاع مقدس و نویسنده کتاب نوزدهم از روزشمار جنگ ایران و عراق با عنوان «آزادسازی خرمشهر؛ پایان رویای تجزیه ایران»، به مناسبت سی‌وهفتمین سالروز حماسه آزادسازی خرمشهر در گفت‌وگو با ایبنا، ضمن تشریح محورهای این کتاب، به ضرورت‌های اهمیت پژوهش درباره این موضوع پرداخت.
 

چه زمانی پژوهش و نوشتن درباره این مقطع حساس از تاریخ جنگ ایران و عراق به شما سپرده شد و محورهای اصلی آن چیست؟
 
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس که در گذشته نامش مرکز تحقیقات جنگ بود، در زمان جنگ وظیفه جمع‌آوری اسناد را به‌صورت زنده و میدانی از صحنه‌های نبرد برعهده داشت. پس از پایان جنگ، برنامه‌ریزی شد تا وقایع آن دوران در قالب مکتوب تدوین و ثبت شود. در این راستا، یک سلسله کتاب‌های روزشمار در 57 جلد طراحی شد که در سال 1391 مسئولیت پژوهش و تدوین جلد نوزدهم روزشمار با موضوع آزادسازی خرمشهر به من سپرده شد. حدود 37 ماه زمان برد تا با استفاده از منابع سیاسی و نظامی، دو ماه از آن مقطع را بررسی و در قالب کتاب ارائه دهم.
 
کتاب نوزدهم روزشمار بر دو محور تدوین شده است؛ 1- تدوین و بررسی حوادثی که منجر به طراحی و اجرای عملیات بیت‌المقدس تا آزادسازی خرمشهر شد. 2- بررسی و تدوین وقایع و حوادثی که منجر به تصمیم‌گیری برای ادامه جنگ شد.
 
هیچ منبعی در کشور به این‌صورت مستند و دقیق به این موضوع نپرداخته است. برای این کتاب 37 ماه شبانه‌روز وقت گذاشتم تا حوادث و جزئیات آن دوره براساس اسناد و مدارک موجود، به‌صورت جامع مطرح شود. این اثر یک کتاب مرجع است و می‌تواند منبع پژوهشی خوبی باشد برای کسانی که در آینده می‌خواهند در این زمینه تحقیق کنند.
 

هدف اصلی عراق از حمله به ایران و آغاز جنگ چه بود و چرا اِشغال خرمشهر و منطقه خوزستان را در اولویت اهداف قرار داد؟
 
هدف اصلی صدام از حمله به ایران، جدا از سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، رفع کمبود خود در دسترسی به خلیج‌فارس با تسلط به اروندرود بود. ما مشکل دیرینه‌ای با عراق داشته‌ایم. این کشور همیشه در دسترسی به خلیج فارس تحت‌فشار بوده و درصدد تسلط کامل به اروند بودند، لذا با این هدف به ایران حمله کردند و برای رسیدن به مقصود مجبور بودند که خوزستان را در اختیار بگیرند. طی هفت روز از آغاز جنگ، بخش‌هایی از خوزستان اِشغال شد. برای بیرون راندن نظامیان عراقی  از مناطق اِشغالی خوزستان چهار طرح در دستور کار سپاه و ارتش قرار گرفت.
 
در طرح اول، محاصره آبادان در مهرماه ۱۳۶۰ و طی عملیات ثامن‌الائمه شکسته شد. در طرح دوم که در آذرماه ۱۳۶۰ با عنوان عملیات طریق‌القدس اجرا شد، منطقه بُستان آزاد شد و به این ترتیب بین منطقه اشغالی غرب رودخانه کرخه و منطقه اشغالی غرب رودخانه کارون شکاف ایجاد شد. در طرح سوم و با اجرای عملیات فتح‌المبین در فروردین ۱۳۶۱ منطقه اشغالی غرب کرخه آزاد شد. طرح  چهارم هم از ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با نام بیت‌المقدس آغاز شد و تا ۳ خرداد با آزادسازی منطقه غرب کارون از جمله شهرهای هویزه و خرمشهر به سرانجام رسید.
 
محور اصلی کتاب نوزدهم شامل وقایع دو ماه از جنگ (اول اردیبهشت تا پایان خرداد) را شامل می‌شود. درباره این مقطع و رخدادهای آن بگویید.
 
فرماندهی عملیات بیت المقدس برعهده قرارگاه مرکزی کربلا بود که در راس آن سرهنگ صیاد شیرازی و محسن رضایی قرار داشتند. زیرنظر قرارگاه مرکزی سه قرارگاه عملیاتی مشترک سپاه و ارتش اجرای این عملیات را برعهده داشتند. قرارگاه قدس در محور شمالی منطقه اشغالی  (شمال رودخانه کرخه کور)  حضور یافت. قرارگاه‌های فتح و نصر هم در شرق کارون مستقر  شدند. عملیات از دهم اردیبهشت 1361 آغاز شد. ارتش عراق چون تصور می‌کرد محور اصلی عملیات ایران از کرخه کور است وقوای ایران قادر نیستند از کارون عبور کنند، بنابراین با دو لشکر 5 زرهی و 6 مکانیزه خود در محور شمالی منطقه اشغالی مقاومت و از پیشروی نیروهای  قرارگاه قدس جلوگیری کرد. دراین میان ، نیروهای دو قرارگاه فتح و نصر موفق شدند با عبور از کارون  تا جاده اهواز - خرمشهر پیشروی کنند.


در مرحله دوم که در 16 اردیبهشت آغاز شد، نیروهای نصر و فتح  به نوار مرزی رسیدند. عراق با این تصور که ممکن است نیروهایش در بخش شمالی منطقه محاصره شوند، آن ها را به ناچار تا نوار مرزی طلائیه عقب کشید و در نتیجه بخش شمالی منطقه از جمله  هویزه آزاد شد.  
 
به این ترتیب،  فقط محور جنوبی منطقه عملیاتی از جمله خرمشهر همچنان در اشغال بود . از آنجا که ادامه اشغال این منطقه به عنوان تنها برگ برنده عراق محسوب می شد، بنابراین با تمام توان خود سعی می کرد آن را حفظ کند. مرحله سوم عملیات بیت‌المقدس در  19 اردیبهشت به سمت   شلمچه و خرمشهر شروع شد. عراقی ها  با مقاومت زیاد نیروهای ایران را پس زدند.  23 اردیبهشت، مرحله سوم عملیات تکرار شد و بازهم بی نتیجه ماند. فرماندهی عملیات با مشاهده مقاومت عراقی ها طراحی مرحله چهارم را با هدف آزادسازی خرمشهر با تامل بیشتری مدنظر قرار داد.
 
پس از دو مرحله ناکامی پیاپی در پیشروی به سمت خرمشهر، چه برنامه‌ای برای این عملیات طراحی شد تا منجر به موفقیت و رسیدن به هدف شود؟
در طراحی مرحله چهارم مقرر شد پس از انتقال سریع  قرارگاه فجر از منطقه فکه به منطقه عملیاتی بیت‌المقدس، این قرارگاه به همراه دو قرارگاه فتح و نصر و از سه محور به سمت شلمچه تا خرمشهر پیشروی کنند؛ از سمت راست، قرارگاه نصر به موازات نوار مرزی به سمت شلمچه و قرارگاه فجر از محور میانی به موازات نهر عرایض به سمت اروندرود و قرارگاه فتح به موازات جاده اهواز - خرمشهر به سمت خرمشهر.
 
وقتی از اول خرداد 61، مرحله چهارم عملیات شروع شد، قرارگاه نصر از نوار مرزی به سمت شلمچه و قرارگاه فجر به سمت پل نو و اروندرود آمد و به این ترتیب عراقی‌های مستقر در خرمشهر محاصره شدند. آن‌ها چاره‌ای نداشتند جز اینکه خود را تسلیم کنند؛ البته بعضی از آن‌ها تلاش کردند با شنا از اروندرود عبور کنند که موفق نشدند. سرانجام، رزمندگان ایران در روز سوم خرداد، با ورود به خرمشهر این شهر را آزاد کردند.


آزادسازی خرمشهر به نوعی نقطه عطف و پیروزی ما در جنگ بود. چه شد که پس از این مقطع، پنج سال دیگر نیز جنگ ادامه پیدا کرد؟
 
خرمشهر که آزاد شد،این رویای صدام که با اشغال خوزستان و خرمشهر می‌تواند ایران را تجزیه کند، به شکست انجامید. در واقع ما در این مقطع از جنگ به پیروزی رسیده بودیم، اما وقایعی منجر به ادامه جنگ شد. امام خمینی، به‌عنوان فرمانده کل قوا اجازه ادامه جنگ را نمی‌دادند و آن را به صلاح نمی‌دانستند. اما با استدلال فرماندهان ارتش و سپاه مبنی بر این که برای جلوگیری از حمله مجدد عراق، ناچاریم تا نقطه امنی در خاک عراق پیش برویم، امام  با ادامه پیشروی موافقت کردند، ولی تاکید داشتند که تا حد امکان مردم عراق در معرض خطر قرار نگیرند و پیشروی هم تا حد مشخصی باشد.
 
خرمشهر قطعه‌ای عزیز از خاک ایران است که آزادی آن از دست دشمن اشغالگر، برای همه ایران همچون فتحی بزرگ و بسیار غرورآفرین بود. در طول تاریخ ایران در چند مقطع دیگر نیز این شهر اشغال شده است. تفاوت آزادی خرمشهر در سوم خرداد 1361 با مقاطع دیگر در چیست؟
 
خرمشهر از زمان پیدایش، چهار مرتبه اشغال شده که دو مرتبه  آن توسط انگلیسی‌ها - یک بار توسط عثمانی ها و یک بار توسط صدام بود. در هر سه مرتبه نخست ، به اشغالگران امتیاز داده شد تا آن ها خرمشهر را ترک کنند؛   مانند سال ۱۸۵۷ در مقابل آزادی خرمشهر از دست نیروهای انگلیسی، هرات را از دست دادیم. اما در مرتبه چهارم( خرداد 1361)،  دست اشغالگران  خرمشهر را  بدون دادن هرگونه امتیازی از این شهرقطع کردیم. این پیروزی، ثمره خون پنج هزار و 400 شهید بود.  

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها