شنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۲:۱۶
«آپاراتچی» جسارتی قابل ستایش

فیلم «آپاراتچی» با نگاهی به کتابی با همین نام ساخته شده و بخش‌هایی از خاطرات هم در فیلم آورده شده است. «آپاراتچی» برای مخاطب عام است. دو جریان فکری تحجر و شبه‌روشنفکری در هنر ایران تاثیری زیادی داشته و به بخشی از آن در فیلم اشاره شده است.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: این فیلم اقتباس از کتابی با نام «آپاراتچی» است. کتاب آپاراتچی خاطرات شفاهی جلیل طائفی اسدی، عکاس و فیلمساز انقلاب اسلامی است که به همت انتشارات راه یار دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی منتشر شده‌است، این کتاب نوشته روح‌الله رشیدی است.

البته اقتباس همه کتاب را دربرنگرفته و فقط قسمت‌های کوتاهی از کتاب و اکثراً خاطرات طنز آن در فیلم استفاده شده‌است. در نشست جشنواره فجر این فیلم علی طاهرفر کارگردان این فیلم گفت: «جلیل طایفی یکی از فیلمسازان دهه ۶۰ ماست و در استان تبریز، کارهای مختلفی در حوزه پخش انجام می‌دهد. او بخشی از فروش بلیت فیلم‌هایش را هم به صورت خودجوش به جنگ‌زده‌ها ارائه می‌دهد. زمانی که فیلمنامه این اثر نوشته شد، به سراغ مابه‌ازای بیرونی آن رفتیم‌. اصلاً دوست ندارم فیلم ما هم‌ردیف «فسیل» قرار بگیرد. قصه ما از دل مردم بیرون می‌آید و هدف ما ایجاد کمدی موقعیت نبوده است. فیلم با نگاهی به کتاب «آپاراتچی» ساخته شده و بخش‌هایی از خاطرات هم در فیلم آورده شده است. ما می‌خواستیم مخاطبانمان یک نوستالژی دهه ۶۰ را تماشا کنند و از لحظات شیرین آن لذت ببرند. «آپاراتچی» برای مخاطب عام است. دو جریان فکری تحجر و شبه‌روشنفکری در هنر ایران تاثیری زیادی داشته و به بخشی از آن در فیلم اشاره شده است.»

همانطور که کارگردان فیلم گفته این فیلم یک کمدی موقعیت نیست اما شاید دلیل یکپارچه نبودن فیلم همین باشد. فیلم مجموعه‌ای از کمدی موقعیت، رفتار، شخصیت و جدی است. همین موضوع، تکلیف مخاطب را روشن نمی‌کند. اگر نویسندگان و کارگردان اثر تصمیم گرفته بودند و تکلیف خود را روشن می‌کردند که فیلم یک کمدی مشخص باشد با فیلم بهتری روبه‌رو بودیم.

مسعود ملکی پژوهشگر و مجری طرح این فیلم در نشست جشنواره فجر گفت: «واقعیت جامعه ایران از تخیل نویسنده‌های ما جلوتر است. برای نجات هنر، نیازمند ساخت آثاری هستیم که قصه‌هایشان از دل کتاب‌ها آمده است.»

این گفته زیبای مجری طرح فیلم لزوم استفاده بیشتر سینمای ایران برای نوشتن فیلمنامه‌های بهتر از کتاب‌های منتشرشده را نشان می‌دهد. فیلم خوب احتیاج به فیلمنامه قوی و خوب دارد. با همه توانایی‌هایمان در زمینه تکنیک اگر قصه نداشته باشیم و فیلمنامه قوی نداشته باشیم حاصل کارمان فیلمی می‌شود مانند «تابستان همان سال» که در اوج تکنیک است اما فیلمنامه خوبی ندارد. «آپاراتچی» اما قدم اول را درست برداشته است و از روی کتابی با همین نام اقتباس شده است.

«آپاراتچی» که گفته می‌شود به لحاظ فنی فیلم باکیفیت و قابل قبولی است که نشان دهنده تجربه کارگردان آن است. کیفیت تصویر، تدوین، صدابرداری و صداگذاری، طراحی صحنه و لباس و گریم همه قابل قبول و خوب هستند. مشکل فیلم ناهماهنگی بین ریتم طنز و جدی فیلم است. فیلم روایتی دوپاره یا چندپاره ندارد اما یکدست و روان نیست. گاهی خیلی خنده‌دار و مفرح است و گاهی کسالت‌بار و حوصله سربر پیش می‌رود، گاهی ریتم تند می‌شود و گاهی فیلم از ریتم می‌افتد. این ناهماهنگی از فیلمنامه به کارگردانی هم سرایت کرده‌است و گاهی پلان‌ها ساده و دم دستی هستند و گاهی چیدمان بهتری دارند.

فیلم به دو لحاظ قابل ستایش است. اینکه یک فیلمساز شهرستانی این روزها که روایت اکثر قصه‌ها در تهران متمرکز شده‌است از مردمان بومی شهرستانش فیلم ساخته است که چیز غریبی هم نیست قابل ستایش است. از طرف دیگر اینکه فیلمساز به سراغ اقتباس از کتاب رفته و در پایان فیلم با ارائه مستندات و نشان دادن تصویر جلیل طائفی اسدی بر این اقتباس صحه گذاشته است و با جسارت اعلام می‌کند فیلم اقتباسی ساخته‌است قابل ستایش است.

«آپاراتچی» با آنکه فیلمسازش دوست ندارد کسی آن را با فیلم طنز «فسیل» مقایسه کند اما اگر صرفاً کمدی موقعیت بود یا کمدی شخصیت می‌توانست از این فیلم جلو بزند چرا که آنچه می‌گوید از دل مردم می‌آید و بردل مردم می‌نشیند. «آپاراتچی» اگر روایتی یکدست از کمدی را پیش می‌برد به مراتب موفق‌تر از فیلم‌های طنز این روزها بود چرا که مدت‌هاست جای خالی فیلم‌های طنز دست اول در سینمای ایران خالی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها