سه‌شنبه ۲۸ آبان ۱۳۸۷ - ۱۲:۴۰
تحليل متون عامل ماندگاري ميراث مكتوب است

ميراث مكتوب ارزشمند ما براي ماندگاري به تحليل متون نياز دارد. در تحليل متون نيز بايد با دقت در شناسايي واژه‌ها به فرهنگ غني و كهن اين مملكت خدمت كنيم.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، احسان اشراقي در نشست رونمايي و نقد و بررسي كتاب «شجره‌الملوك، تاريخ منظوم سيستان» با بيان اين مطلب گفت: يافتن واژه‌هاي كهن فارسي همواره آرزوي من بوده و هست و قسمت بزرگ اين كار مديون زبان‌شناسان است.

وي كه شب گذشته در مركز پژوهشي ميراث مكتوب سخن مي‌گفت با اشاره به كتاب شجره‌الملوك افزود: حاشيه‌هاي اين كتاب بسيار غني و پربار است و اگر اين حاشيه‌ها نبود اشعار آن چنگي به دل نمي‌زد زيرا ما شاهد بسياري از اشعار هستيم كه فاخر نيستند.

وي افزود: دوره‌اي در تاريخ داريم كه شعراي ايراني اشعار فاخر مي‌سرودند كه در فرهنگ ايران كم‌نظير است و به تدريج از اواخر صفويه اين سنت به استثناي افرادي انگشت‌شمار مانند محتشم كاشاني و... به سمتي مي‌رود كه به زبان مردم نزديك است.

اشراقي يادآور شد: عامه‌پسند بودن اشعار نيز به اين دليل بود كه در روزگار صفويه ما شاهد كتاب‌ها و ديوان اشعار بسياري هستيم كه اين اصل با آثار پيش از خود برابري مي‌كند.

وي افزود: در دوره صفويه سطح تمدن در اثر تجارت بالا رفت و شهرها توسعه يافت و قهوه‌خانه‌ها و مراكز تفريحي به‌وجود آمد. شعر نيز جنبه مردمي پيدا كرد و اين مسأله توسعه‌اي بود كه نبايد به‌آساني از آن گذشت.

اشراقي يادآور شد: اين اشعار اگر چه سبك نازلي داشت ولي اصطلاحات و حوادثي كه در آن منعكس است مي‌تواند به ما كمك كند كه به واژه‌هاي فارسي كهن اين مملكت و تاريخ اجتماعي آن بيشتر پي ببريم.

اين مصحح يادآور شد: يادداشت‌هاي دكتر صفت‌گل اين كتاب را غناي بسياري بخشيده است و ايشان عالمانه به دنبال مطالب رفته و محتواي اشعار را جبران كرده‌اند و يك كتاب بسيار خوب و قابل استفاده‌اي را تصحيح كرده، از اين روي زيرنويس‌هاي كتاب مي‌تواند به خواننده در يافتن مطالب ياري رساند.

وي افزود: سيستان يا سكستان قديم سرزمين حماسه‌هاي تاريخي زادگاه سام نريمان، زال و رستم پهلوان نام‌آور بوده است. نامش در عهد باستان زرنگ و پس از مهاجرت سكاها كه آنان نيز از اقوام آريايي شمرده مي‌شدند در زرنگ استقرار يافتند و زرنگ بعدها به نام سكستان ناميده شد.

اشراقي خاطرنشان كرد: اين سرزمين نام جلگه وسيعي در اطراف درياچه زره و خاور درياچه بود كه شامل دلتاي رود هيرمند و رودهاي ديگري به‌شمار مي‌آمد كه به اين درياچه مي‌ريزند. اين ناحيه كه در گذشته از ارتفاعات قندهار در امتداد هيرمند عليا واقع بود زابلستان ناميده مي‌شد و مركز آن زرنج بود.

وي افزود: موقعيت جغرافيايي سيستان كه از يك طرف توسط راه‌هايي از كوير به دشت‌هاي حاصل‌خيز سپس به كوه‌هاي بلند و ويژگي‌هاي اقليمي و همسايگي هند كه از راه‌هاي بازرگاني و كارواني مي‌گذشت در خور اهميت بود و اين موقعيت خاص موجب شده تا سنت‌ها و روايات ملي ايران كه از روزگار باستان محفوظ مانده بود در ذهن مردم اين سامان پايدار بماند.

اين نسخه‌پژوه خاطرنشان كرد: داستان‌هاي مربوط به خاندان گرشاسب كه حاوي افتخارات پهلواني بودند طبعا مايه تحريك حس مليت و استقلال‌طلبي در ميان مردم و سران آن‌ها مي‌شد و دوري از مركز خلافت به بقاي آيين و مراكز ديني زرتشتي در ميان اهالي كمك مي‌كرد كه موجب قيام‌هاي پياپي بر ضد خلفا و تمسك به عادات و رسوم طي شود.

وي افزود: كتاب شجره‌الملوك شجره‌نامه‌اي منظوم است كه از روزگار باستان و آغاز پيشداديان تا دوران فتحعلي شاه قاجار را كه توسط سه شاعر سيستاني اواخر قرن دوازدهم هجري قمري به نام‌هاي صبوري، ناصح و ظهير فراهم آمده است و ضمن آن از تاريخ سيستان و فرمانراويي ملوك نيم‌روز سخن رفته است.

اشراقي يادآور شد: شناخت و آگاهي از وجود نسخه منحصر به‌فرد شجره‌الملوك كه در سال‌هاي 1903 تا 1905 ميلادي توسط «ميسيون تحديد» حدود مرز ايران و افغانستان مشخص شد و تحقيقاتي كه به‌وسيله «جرج پيتر تيت» افسر انگليسي، كارشناس نقشه‌برداري كه دانشي وسيع درباره بلوچستان و سيستان انجام داده و متوجه اين نسخه منحصر به فرد شده بود.

وي افزود: از اين رو مصحح، كتاب را با بررسي‌هاي دقيق در فهرست‌ها موفق به دست‌يابي ميكروفيلمي از اين نسخه ساخت و ضمن تصحيحي انتقادي همراه با مقدمه‌اي محققانه موجبات چاپ آن‌را فراهم آورد.

اشراقي يادآور شد: به نوشته مصصح كتاب، شجره‌الملوك آخرين نماينده سنت تاريخ‌نويسي ملوك نيم‌روز است كه در دهه‌هاي نخستين سلطنت قاجاريان پديدار شده است، دوراني كه رابطه ملوك سيستان با حكومت مركزي به پايين‌ترين حد خود رسيده بود.

وي افزود: اين نشيب و فراز در ديدگاه تاريخ‌نويسي سيستان در ادوار تاريخ‌نويسي مربوط به مقاطعي از تاريخ ايران بوده است كه به دليل تحولات و حوادث متعدد پس از اسلام ايران ناحيه سيستان نظر به موقعيت سياسي و اجتماعي مورد توجه فراوان قرار گرفت. در اين دوران منابع به زبان عربي و فارسي نگرش خاص به تحولات تاريخ سيستان پيدا كردند و اين دگرگوني مقارن با دوراني بود كه در مشرق ايران به‌ويژه در سيستان با پيدايش جنبش‌هاي استقلال‌طلبي كه نمونه برجسته آن ظهور دولت صفاريان بود، گرايشي به سوي تاريخ‌نويسي درباره سيستان پديد آورد.

اين مصصح گفت: تاريخ معتبر سيستان از تاريخ‌نويسي ناشناخته و متني كه در جاي جاي آن انعكاس از گرايشان و تمايلات افتخارآميز نسبت به دوران ايران پيش از اسلام مشهود است نمونه بارزي از ظهور يك عصر تازه در تاريخ‌نويسي ايران است.

وي افزود: مولف در فضائل سيستان علاوه بر كتاب‌هاي اسلامي به كتاب‌هاي زرتشتيان نيز دسترسي داشته چنانكه دوبار از كتاب بندهشن كه در آن مطالبي درباره مسائل ديني و تاريهي و جغرافيايي درباره ايران كهن بسيار آمده است. داستان رستم‌بن مهرهرمز مجوسي، روايتي از ابومسلم، داستا‌هاي حمزه‌بن آذرك سيستاني، سرود آنشكده كركوي و داستان يعقوب ليث صفاري و بسياري رجال خاندان صفاريان و علاقه او به شعر فارسي در داستان محمدبن وصيف سيستاني آمده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط