نويسنده «فضاي نوين: زمينههاي پيدايش»، اين كتاب را مقدمهاي براي طرح نظريه احترام متقابل در انديشه سياسي دانست و گفت: اين احترام هرگز به معناي پذيرفتن عقايد طرف مقابل نيست. احترام متقابل به گروههاي سياسي آنها را نيز موظف به رعايت احترام ميكند. اگر از همان ابتدا احترامي در كار نباشد، درگيري و خشونت امري بديهي خواهد بود.\
وي جان رالز، ريچارد رورتي و آيزايا برلين را جزو اصليترين انديشمندان معاصري برشمرد كه تفكرات سياسيشان در كتابش بررسي شدهاند و گفت: اين متفكران با وجودي كه نسبت به ساير فلاسفه سياسي منصف به نظر ميرسند و از آزادي و عدالت سخن بسيار گفته و نظريات متعددي ارايه كردهاند، اما هنوز از انديشه احترام متقابل بسيار دورند.
اين نويسنده كتابش را در حوزه فلسفه سياسي برشمرد و گفت: در حوزه انديشه سياسي غرب با وجود مدعاهاي زيادي كه براي آزادي و دموكراسي دارد، تفكري مبني بر احترام متقابل به چشم نميخورد. اين كتاب براي اثبات مدعايي كه مطرح ميكند، فلسفه سياسي غرب را از دوران رنسانس به اين طرف بررسي ميكند.
وي افزود: در دوران رنسانس به دليل بروز شرايط مناسب براي بيان عقايد، مكاتب و نظرات مختلفي طرح شدند كه به اعتقاد من، اغتشاش فكري و اجتماعي را پديد آوردند، اما تمامي اين نظريات با سر بر آوردن دكارت و انديشه او سركوب شدند كه البته اين انديشهها به گمان من، با ديكتاتوري قرابت بيشتري دارد تا دموكراسي.
بازرگاني ادامه داد: با گذر از دكارت به جان لاك و هابز ميرسيم كه با ايجاد انقلابي زيباييشناختي، رويكرد موجود به طبيعت را به كلي دگرگون كردند. از رويكرد متفاوت آنان به طبيعت، انديشه نيوتن سر برآورد كه تحول عظيمي در تمامي رويكردها پديد آورد. نيوتن با طرح ايده موازنه قوا، نيروي گريز از مركز را در برابر جاذبه قرار داد كه انديشه سياسي نيز از آن متاثر شد.
وي با اشاره به حاكم بودن رويكردي كاملا انتقادي به جريان تفكر غربي در اين اثر، گفت: دو روايت از مدرنيته غربي وجود دارد كه يكي از آنها متعلق به ژان ژاك روسو و ديگري متعلق به جان لاك است. روايت روسو از مدرنيسم بسيار مشكلزا بود و مسايل و اغتشاشات اساسي را در جهان پديد آورد. از همين رو، بخشي از كتاب به انتقاد ريشهاي از تفكر روسو اختصاص يافته است.
اين نويسنده ادامه داد: روسو رويكردي انقلابي به آزادي داشت كه مشكلات بسياري در عمل پديد آورد. وي نظريه اراده عمومي را مطرح ميكند كه تاكنون مورد سوءاستفاده برخي دولتها و ديكتاتورها نظير استالين و هيتلر قرار گرفت. روسو براي تبيين مسايل مربوط به آزادي، جامعه اسپارتي را الگو قرار داد و با استفاده از اين جامعه كهن، براي جهان مدرن نظريهپردازي كرد.
وي درباره اسپارتيها گفت: در ميان آنان نوعي دموكراسي وجود داشت، به اين طريق كه براي ابراز مخالفت و موافقت با موضوعي، صدايي غرشوار از حلقومشان خارج ميكردند. اين رفتار و نوع رأيگيري براي يك زندگي قبيلهاي در سدههاي دور غيرعادي نيست، اما براي دنياي مدرن، كاربرد چنداني ندارد.
بازرگاني درباره معناي احترام متقابل در انديشه سياسي گفت: اين احترام به معناي محترم شمردن تمامي گروههاست، حتي گروههاي افراطي و و ترريستي. به ياد داشته باشيم كه اين احترام هرگز به معناي پذيرفتن عقايد طرف مقابل نيست. احترام متقابل به يك گروههاي سياسي حتي اگر تروريست باشد، آنها را نيز موظف به احترام گذاشتن ميكند. اگر از همان ابتدا احترامي در كار نباشد، درگيري و خشونت امري طبيعي و بديهي خواهد بود.
وي در پاسخ به اين سوال كه احترام به گروهي آدمكش و تروريست چگونه ممكن خواهد بود، زيرا هر استدلالي براي كار آنان غيرقابل پذيرش است، گفت: احترام منافاتي با مجازات ندارد. براي مثال، لزومي ندارد با قاتلي كه دستگير و محكوم به اعدام و حبس ابد ميشود، با تحقير رفتار كرد و احترامي برايش قابل نبود.
اين نويسنده بر نقش احترام در روابط اجتماعي تاكيد كرد و گفت: طبق يافتههاي روانشناسي، جرم بسياري از بزهكاران از عدم احترام به آنها نشات ميگيرد. احترام نگذاشتن و تحقير سبب ايجاد عقده و تقويت آنها ميشود. فلسفه سياسي غرب هيچگاه به احترام متقابل بهايي نداده و همواره از موضع بالا به ساير ملل نگريسته است.
بازرگاني ادامه داد: غرب جامعه خود را مبنا قرار ميدهد و فرمولهايي را بر اساس آن ارايه ميكند كه متناسب با همان جامعهاند، اما آنان براي ديگر جوامع نيز نطريهپردازي ميكنند و اين رفتار، يك جانبه و قومگرايانه است.
چاپ نخست كتاب «فضاي نوين: زمينههاي پيدايش» در 200 صفحه و بهاي 45000 ريال از سوي نشر كتاب آمه منتشر شد.
نظر شما