كتاب «بانوي كربلا حضرت زينب(عليهاالسلام)» نوشته دكتر عائشه بنتالشاطي ترجمه آيتالله سيدرضا صدر و به اهتمام سيدباقر خسروشاهي از سوي موسسه بوستان كتاب به چاپ هشتم رسيد. اين اثر، شيوه زندگي، طرز تفكر و درسآموز و حيات آفرين پيامرسان كربلا حضرت زينبكبري سلامالله عليها را تقديم عاشقان ابا عبداللهالحسين(ع) ميكند._
موضوع اين كتاب هم در اين باره، گزارشي است داستانگونه از زندگي پرفراز و نشيب و عبرتآموز عقيله بنيهاشم و بزرگترين بانوي اسلام در زمان خويش، يعني زينبكبري(عليهاالسلام). مطالبي كه در صفحات اين كتاب خواهيد خواند، تنها سرگذشت پرماجراي «بانوي كربلا» نيست، بلكه رويدادهايي است تكان دهنده و غمانگيز از تاريخ مسلمانان در مقطع خاصي از تاريخ صدر اسلام كه در اثر برخورد دو حركت كاملا متفاوت و متضاد ـبعد از رحلت پيغمبر اكرم(ص)ـ به وجود آمد، حركتي كه ميكوشيد روش و منش رسول خدا(ص) را در تمام ابعاد فكري و اجتماعي و ... دنبال كرده و نگاهبان سنن الهي باشد و حركتي كه ميخواست نظام سياسي و اجتماعي دوران جاهليت را در قالب ديگر و مورد قبول خويش، بر كرسي نشاند.
اهلبيت عصمت(ع) و خاندان پيغمبر خدا، همراه ياران اندك و خدا باوران قليل، بر عقيده خويش پاي فشرده و «اسلام ناب محمدي» را از گزند نامحرمان حفظ نمودند. البته جان بر سر عقيده گذاشته و تاوان بس سنگيني پرداختند كه حماسه پرسوز و گداز حسيني در ايام عاشورا از همان گونههاست.
دگرانديشان ميخواستند از «جديدالاسلام» بودن مردم سود جسته و با نقاب «خليفة رسولالله» و بهرهگيري از «بيعت ناس»، فرهنگ وحي را در پس پرده ظلماني باقي مانده از جاهليت استتار كنند تا آنجا كه تدوين سنت نبوي را نيز گناهي نابخشودني و علمي حرام جلوه دادند، ولكن حركت سنجيده و عقلايي اهلبيت(ع) اين خواسته آنان را با ناكامي مواجه ساخت.
زينب كبري(س) در برههاي از زمان ـدر حالي كه غل و زنجير بر تن داشت و در مجموعهاي از اسرا قرار گرفته بودـ رهبري اين حركت را به عهده گرفت و به تصديق دوست و دشمن توانست به خوبي از عهده برآيد و رسالت خويش را به پايان برد.
آيتالله سيدرضا صدر(مترجم) درباره اين كتاب مينويسد: «در سال 1331 شمسي به كشورهاي عربي مسافرت كردم و در روز يازدهم محرم سال 1371 يكي از دوستان لبناني اين كتاب را به من عنايت كرد. پس از مطالعه، آن را بسيار شايسته و شيوا يافتم و به مضمون:
خوشتر آن باشد كه ذكر دلبران گفته آيد در حديث ديگران
تصميم به ترجمه آن گرفتم و در همان لبنان ترجمهاش را پايان دادم و از بركات وجود مقدس زينب(س) در آن ديار، از خطراتي بزرگ مصون ماندم. پس از مراجعت به ايران، يكي دو بار در آن تجديد نظر كرده، اينك تقديم خوانندگان عزيز ميشود.
نويسنده كتاب، بانو دكتر عائشه بنتالشاطي، از نويسندگان درجه اول عرب و فرزند يكي از روحانيان مصر است. نويسنده هر چند اطلاعات بسيار عميقي نداشته و اشتباهات تاريخي نيز دارد، كه بعضي از آنها در پاورقي اشاره شده، ولي حقايق تاريخي را با قلمي بسيار شيرين و سبكي دلپذير بيان ميكند. آثار ديگر نويسنده كه پس از نوشتن اين كتاب تأليف كرده، از اين قرار است: آمنه دخت وهب: مادر رسول خدا(ص)، زنان پيغمبر(ص) و ديگر دختران پيغمبر(ص)؛ كه در هر يك، ناحيهاي از زندگي رسول خدا(ص) را خواسته است بيان كند.
به نظر اين جانب، هيچيك از آنها، در شيريني عبارت و زيبايي سبك، مانند كتاب ما نيست.»
دكتر عائشه بنتالشاطي(نويسنده كتاب) در مقدمه خود مينويسد: «زينب، پس از فاجعه كربلا زنده نماند، دردها و رنجهايي كه كشيده بود به اندازهاي نبود كه بتوان تحمل كرد و طاقت آورد. ولي در آن مدت كوتاهي كه زندگي كرد، توانست در دلهاي شيعيان، آتش خون و اندوهي را بيفروزد كه تا امروز زبانه بكشد و خاموش نگردد و كساني را كه اهلبيت پيغمبر(ص) را تسليم دشمنان كردند، به بدبختي و خواري و سوزش پشيماني بيندازد. و پاك كردن اين گناه را ارثي سهمگين و مقدس در ميان فرزندانشان بر جاي گذارد كه نسلي از نسل ديگر ارث ببرد.
باز ميگويم كه اين كتاب را نميتوان نقشي از زندگي آن بانوي بزرگ دانست، آن طوري كه پيش از من، تاريخنويسان مورد اطمينان نوشتهاند و پس از آنها فضايل و مناقبنويسان آمدهاند، و بر آن سايههايي افسانه مانند افزودهاند تا زيباتر و جذابتر شود و تأثيرش در مغز، عميقتر، و بيان حقيقتش روشنتر گردد.
من هرچه توانستهام كوشيدهام كه رنگهاي اصلي تاريخ را در اين نقاشي كه از زندگي آن بانوي معظم ميكشم، نشان دهم، بدون آن كه سايه فضايل و مناقب از ميان برود، و يا در آن خللي رخ دهد. زيرا نظم علم و تاريخ هرچه باشد، عنصري به صورت اين بانو در آمده، آنچنان كه گذشتگان او را شناخته و ديدهاند، و من حق ندارم به هيچيك از اين سايهها با نظر بياحترامي بنگرم، مگر آن كه دانشمندي روانشناس بخواهد خوابها و پندارها را مسخره كند. تمام كوشش من در اين كتاب اين بود كه رنگهاي تاريخي و سايههاي افسانهمانند را در هم آميخته، تا بتوانم صورت كسي را كه در تأسيس تاريخ ما شركت داشته و در تاريخ انسانيت به صورت داستان و اشك و مثل در آمده، جلوه بدهم.»
پدران و نياكان، سايههايي بر گهواره، كودكي اندوهناك، خردمند بانوي بنيهاشم، پيشدرآمدهاي شوم طوفان، هجرت، دليل راه، تقاضا و اصرار، به سوي دره مرگ، بانوي كربلا، كاروان اسير، بازگشت كاروان، آخرين سفر، در پي خونخواهي و نداي جاويد، عناوين اين كتاب ارزشمندند.
چاپ هشتم كتاب «بانوي كربلا حضرت زينب(عليهاالسلام)» در شمارگان 2000 نسخه، 180 صفحه و بهاي 25000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما